در سریال ها سلطان سلیمان را سلطانی عاشق مهربان عاشق ادبیات و شعر نشان می دهند که علیه ظلم و ستم به پا خواسته اما واقعا سلطان سلیمان اینگونه بوده است ؟
جالب است بدانید سلطان سلیمان کسی بود که از ایرانیان و مسیحیان به شدت متنفر بود و بارها به ایران حمله کرد و دست به جنایات بزرگی در ایران زد مانند قتل ده هزار اسیر ایرانی سلطان سلیمان بعد از فتح شهرهای مسیحی نشین دست به کشتار های وحشناکی میزد زیرا سلطان سلیمان خودش را رهبر جهان اسلام می دانست و می خواست مسیحیت را از جهان پاک کند اما خوشبختانه در مورد ایران شاه تهماسب توانست سلطان سلیمان را متوقف کند و او را مجبور کرد از مناطقی که در ایران تصرف کرده است عقب نشینی کند چیزی که در سریال نشان داده نشده است همسر دوم سلطان سلیمان گلفام خاتون که به خاطر مرگ فرزندانش جایگاهش را از دست داده بود به دستور سلطان سلیمان کشته شد که سالها بعد لقب سلطان شهید را گرفت
سلطان سلیمان حتی به خواهرانش اجازه نداد خوشبخت زندگی کنند خواهرانش با هر کس که ازدواج کردند را بی دلیل اعدام کرد که همین موضوع باعث تنفر خواهرانش از او شده بود که بعدها هر کدام قصر را ترک کردند در دوران سلطان سلیمان شکنجه های جدیدی مخصوص زنان اختراع شد مانند داغ کردن زنان
جالب است بدانید دوران سلطان سلیمان دوران خویشاوند سالاری نامیده می شود دورانی که مقامات رشوه می گرفتند و ثروت های افسانه ای برای خود می ساختند سلطان سلیمان کسی بود که پای یهودیان را به امپراتوری عثمانی باز کرد و اجازه داد آنها به مقامات بالایی برسند مانند عروسش که یک یهودی بود و به گفته ی تاریخ نگاران پسرش سلیم هم به دین یهودی پیوسته بود که همین موضوع باعث شد محبوبیت سلطان سلیمان کم کم کاهش پیدا کند سلطان سلیمان پادشاهی بود که برای حفظ تاج و تخت دست به هر اقدامی میزد مانند قتل فرزندانش و نوه هایش او آنقدر زنان زیادی اسیر کرده بود که مجبور شد حرم سرای جدیدی در قصرش بسازد تا برای همه ی زنان جا شود
سلطان سلیمان در روزهای آخر عمرش شاهد جنگ پسرانش برای تصاحب تخت پادشاهی و قدرت بود و به گفته ی بسیاری او شروع به دیدن کابوس هایی کرده بود که او را به شدت بیمار کرده بود او از جنایاتی که انجام داده بود به شدت پشیمان شده بود و به گفته ی تاریخ نگاران او در روزهای آخر عمرش کم کم به سمت دیوانگی پیش می رفت که در آخر در ۷۱سالگی به خاطر حمله ی قلبی در گذشت البته هنوز علت مرگ اصلی او مشخص نشده است که بعد مرگش او را سلطانی مردمی نشان دادند که از ادیان دیگر حمایت می کرد و اجازه داده بود که ادیان دیگر آزادانه در کشورش زندگی کنند و دورانش را دوران طلایی نشان دادند
