ویرگول
ورودثبت نام
Nathaniel
Nathaniel
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

کوشم سلطان و عاقبت ظلم

کوشم سلطان
کوشم سلطان

کوشم سلطان وقتی کوچک بود به عنوان برده به دربار عثمانی فرستاده شد او در هوش و ذکاوت حرف اول را میزد که این موضوع باعث شد پادشاه شیفته ی او شود و برای همین خیلی زود در دربار و حرم توانست نفوذ و قدرت به دست بیاورد و در ۱۵ سالگی معشوقه ی مخصوص پادشاه شود

کوشم سلطان
کوشم سلطان

اما پادشاه وقتی از دنیا رفت همه چیز به هم ریخت یکی از پسران پادشاه که از زنی دیگر بود توانست به سلطنت برسد و کوشم را به جایی دور بفرستد ولی کوشم به خاطر هوش بالایش توانست پادشاه جدید را سرنگون و پسر خودش مراد را در ۱۱ سالگی به سلطنت برساند و به خاطر اینکه مراد به سن قانونی نرسیده بود کوشم رسماً اداره ی امپراتوری عثمانی را به عهده گرفت البته نا گفته نماند کوشم برای رسیدن به این مقام هم پادشاه هم والده سلطان سابق و بسیاری را از میان برداشت بزرگترین دشمن کوشم والده سلطان سابق بود که جزو ثروتمندترین و بانفوذ ترین زنان عثمانی حساب میشد که در آخر به خاطر اینکه شکست خورد با ذهر خودکشی کرد و قدرت و اداره ی حرم به کوشم رسید

سلطان مراد
سلطان مراد

اما چند سال بعد مراد به خاطر بیماری درگذشت و پسر دیوانه و مجنون کوشم ابراهیم به سلطنت رسید او اولین دیوانه ای در تاریخ عثمانی بود که توانسته بود به پادشاهی برسد و از طرفی خاندان عثمانی دیگر وارثی نداشت و به سمت انقراض و نابودی می‌رفت و چون ابراهیم دیوانه بود نمی‌توانست صاحب فرزند شود که کوشم مجبور شد از سراسر دنیا پزشکان مخصوصی برای درمان پسرش پیدا کند که در آخر ابراهیم توانست صاحب پسری شود

ابراهیم دیوانه
ابراهیم دیوانه

کوشم سلطان بعد ها تبدیل به ظالم ترین و منفورترین شخص در امپراتوری عثمانی شد زنی که جنایات بسیاری مرتکب شد و امپراتوری عثمانی را ویران کرد که همین اقدامات باعث شد همه علیه او شوند و همه خواهان حذف و نابودی او بودند از جنایات کوشم سلطان میتوان چند تا مثال زد مانند اعدام سربازان و مقامات نظامی و ینی چری اعدام ۲۵ هزار انسان بیگناه اعدام روحانیون مذهبی و جالب است بدانید نواختن آهنگ های ایرانی در امپراتوری عثمانی در دوران کوشم ممنوع شد و تمام نوازنده هایی که آهنگ ایرانی می‌نواختند را اعدام می‌کردند از وحشیانه ترین شکنجه هایی که در دوران کوشم عادی شد قطع پا و به میخ کشیدن بود

تورخان سلطان عروس کوشم سلطان
تورخان سلطان عروس کوشم سلطان

از طرفی سلطان ابراهیم که بیمار و دیوانه بود یک روز دستور داد ۲۸۰تا از زنان بی گناه حرم را در دریا غرق کنند که همین موضوع باعث شورش روحانیون شد ابتدا کوشم سلطان روحانیون را سرکوب کرد ولی سپس مجبور شد تسلیم روحانیون شود و پسر دیوانه اش ابراهیم را از سلطنت خلع کند ولی جالب اینکه سپس روحانیون ابراهیم را در زندان خفه کردند و اینگونه از کوشم انتقام گرفتند

خفه کردن سلطان ابراهیم دیوانه
خفه کردن سلطان ابراهیم دیوانه

اما این موضوع مردم را آرام نکرد مردم ماهها شورش به راه انداختند و خواهان برکناری و مجازات کوشم بودند که در آخر عروس کوشم _تورخان سلطان که سالها زیر ظلم و ستم کوشم و سلطان ابراهیم زندگی کرده بود و به تازگی والده سلطان شده بود تصمیم گرفت به مردم کمک کند

پسر تورخان /سلطان محمد
پسر تورخان /سلطان محمد

یکی از دلایل اصلی که تورخان سلطان به مردم پیوست این بود که کوشم سلطان میخواست پسر تورخان را هم برکنار و هم تورخان و هم پسرش را به قتل برساند و برای به قتل رساندن تورخان و پسرش راه های زیادی را امتحان کرده بود که هر دفعه به خاطر وفاداران شکست میخورد و در آخر تورخان برای حفاظت از پسرش و خودش تصمیم گرفت طرف مردم را بگیرد و در آخر وقتی کوشم سلطان در عمارت مخصوصش بود و در قصر حضور نداشت به دستور تورخان سلطان تمام وفاداران کوشم در قصر قتل عام شدند و سپس گروهی از سربازان و افراد قصر به عمارت کوشم سلطان هجوم بردند کوشم سلطان موفق شد فرار کند و در اتاقی مخفی شود ولی سربازان او را پیدا کردند و به بدترین شکل او را کتک زدند و جواهراتش را در آوردند و سپس لباس هایش را پاره کردند و از پاهایش گرفته او را کشان کشان تا دروازه بردند و همراه دخترش مقابل همه اعدام کردند

تورخان سلطان
تورخان سلطان

و این گونه تورخان سلطان جای کوشم سلطان را گرفت و توانست زن قدرتمندی شود و امپراتوری عثمانی را از سرنگونی نجات دهد ولی بعدها او خودش از قدرت کناره گیری کرد و به سلطنت زنان پایان داد و قدرت زنان حرم و....را به شدت کاهش داد تا دیگر در امور کشور دخالت نکنند او بقیه ی عمرش را وفادارانه بدون هیچ قدرتی کنار پسرش گذراند

دستگیری کوشم سلطان
دستگیری کوشم سلطان
انتقام مردم و سربازان از کوشم سلطان
انتقام مردم و سربازان از کوشم سلطان
کوشم سلطانجنگ و جدالقدرت و ثروتامپراتوری عثمانیتورخان سلطان
?عاشق تاریخ??یک درس بزرگ در زندگی این است که هرگز از کسی و چیزی نترسید?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید