نوید بهرنگی
نوید بهرنگی
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

چرا تعدیل می‌کنید؟ چرا شکست می‌خورید؟ شما هیچی نمی‌فهمید، فقط من می‌فهمم

تا الان تمام نوشته‌هایم تخصصی و آموزشی بود ولی این بار می‌خواهم فقط کمی در مورد موضوع داغ تعدیل نیرو و بسته شدن بعضی از شرکت‌ها خودمانی حرف بزنم.

از ابتدای سال ۹۷ شاهد موج تعدیل، عدم تمدید قرارداد کارکنان و یا اتمام فعالیت استارتاپ‌ها و شرکت‌های بزرگ و کوچک هستیم. خیلی از آنها در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفتند و خیلی‌ها هم صدای در هم شکستن‌شان را کسی نشنید.
رسید، بامیلو، دیجی‌کالا، پیاده، آی هوم و حالا علی بابا، الی گشت، اسنپ تریپ، اسنپ فود، چیلیوری؛ اینها فقط برندهای بیشتر شناخته شده بودند که دیده و شنیده شدند.

واکنش بسیاری از افراد به این تعدیل‌ها و بسته شدن‌ها چند جمله مشترک بود:

  • شما که شرکت داری بلد نیستید چرا کسب و کار راه می‌اندازید؟
  • چرا اینقدر استخدام کردید که در پرداخت حقوق کارمندانتان درمانده شوید؟
  • اگر حرف گوش می‌دادید به خاک سیاه نمی‌نشستید و این همه جوان بیچاره را از کار بیکار نمی‌کردید.
  • اصلا اینها از اولش هم راه را اشتباه رفتند. بیزنس مدلشان اشتباه بود.
  • اگر دفتر آنچنانی اجاره نمی‌کردید الان وضعتان این نبود.
  • چطور پول بیلبورد دارید بدید ولی حقوق کارمند ندارید و باید این همه آدم را اخراج کنید؟
  • اینا دارن خودشونو به موش مُردگی میزنن که از دولت باج بگیرن.
  • نیروی جونیور میگیری حقوق ۲ برابر سینیور میدی همین میشه دیگه. هم خودتو خراب میکنی هم بازار را
  • و موارد خیلی زیاد دیگر همراه با پند و نصیحت پدرانه به مدیران این مجموعه‌ها و بعضاً همراه با توهین و تحقیر.

می‌دانم که این نوشته ممکن است کمی برایم دردسر ایجاد کند ولی دوست دارم برای یک بار هم که شده ماجرا را از زاویه دیگری نگاه کنیم.

صاحبان شرکت‌ها از وقتی شروع به کار می‌کنند خودشان را در چالش‌های بسیار زیاد و بسیار بزرگی قرار می‌دهند چون رویای ساختن دارند. رویای این را دارند که یک مسأله را حل کنند، چیزی را بهبود دهند و تغییر مثبتی ایجاد کنند.
اصولا نیامده‌اند شبانه روز کار کنند، خانه و ماشین و پس‌اندازشان را یا اصلا پول کلان پدرشان را خرج کنند، درگیر مسائل دست و پا گیر و بعضاً ناعادلانه قانونی شوند، ریسک‌های عجیب و غریب را بپذیرند، ماه‌ها دنبال سرمایه گذار بگردند، خودشان را پاسخگو به شرکا و هیئت مدیره و سرمایه گذاران کنند و هزینه زیادی برای استخدام نیرو بپردازند، آموزش دهند، آنبورد کنند و بعد از چند سال پرداخت حقوق و بیمه و عیدی و سنوات و پاداش و هزینه‌های جانبی تعدیلشان کنند تا دلشان خنک شود.


پس چرا تعدیل نیرو؟

باور کنید موقع تعدیل کارفرما بیشترین فشار روانی را تحمل می‌کند حتی اگر آن نیرو در حق شرکت جفا کرده باشد چرا که او آمده بود تا تغییری مثبت ایجاد کند نه که در مسیر رشد و کم کردن آمار بیکاری، دوباره رشدش را کم کند و آمار بیکاری را زیاد! ضرر هنگفت مالی هم می‌بیند چون اگر دوباره بتواند جذب نیرو کند از اول باید همه آن هزینه‌ها را بپردازد.

کسی که در شرایط فعلی ایران این همه سختی را به جان می‌خرد و ارزشی خلق می‌کند لایق قدردانی و تشویق و کمک است نه توهین و تحقیر و نصیحت‌های بدون دانش تخصصی و تجربه کار در آن حوزه.
این حرف‌ها و قضاوت‌هایی که انجام می‌شود مثل این است که من تا به حال فوتبال حرفه‌ای بازی نکرده باشم، حتی روی نیمکت ذخیره یک تیم فوتبال هم ننشسته باشم ولی بشینم روی کاناپه، جلوی تلویزیون، تخمه بشکنم و فحش بدم به آن مهاجمی که فرصت گل را از دست داد یا دروازه بانی که یک شوت راحت را نتوانست بگیرد!

شاید شرکت‌ها اگر زیاد استخدام کردند آینده پر رونقی را می‌دیدند و احتمالا استراتژی Go big or go home را دنبال می‌کردند و تمام شواهد، نمودارها، آمارها و داده‌های قابل اعتنایی که ماه‌ها بررسی‎شان کردند این را نشان میداده که می‌توانند به هدفی که دارند برسند و برای همان هدف هم استخدام کرده بودند.
احتمالا می‌دیدند اگر الان زیاد استخدام نکنند و سریع محصول را به بازار عرضه نکنند به زودی رقیب گردن کلفتی وارد می‌شود و سهم بازاری را می‌گیرد که باعث خداحافظی با نیروهای زیادی می‌شود.

شاید اگر بیلبوردهایشان را پایین بکشند یا دیگر بیلبورد نزنند فروششان آنقدر پایین بیاید که حقوقی برای بقیه نفرات هم نباشد. مثلا در خصوص علی بابا بدون اینکه بدانیم رفتار خرید مردم در بازار گردشگری چگونه است نسخه می‌پیچیم که بیلبورد زدنشان اشتباه است و اگر بیلبورد نزنند اوضاع خوب می‌شود و می‌توانند تعدیل نکنند!

شاید آن شرکت‌هایی که تا دیروز تعدیل نکرده بودند دلیل تعدیلشان فقط کرونا نبوده و این رکودی که این ویروس ایجاد کرد تیر خلاص بود و باعث شد بالاخره آن تصمیم هولناک و عذاب آور را بگیرند. شاید به خاطر افزایش ناگهانی قیمت ارز یک تیر خوردند، برای تحریم‌ها تیر دیگری خوردند، برای عدم تعهد، کم‌کاری و یا استعفای ناگهانی و بدون اعلام قبلی نیروها به دلیل مهاجرت، کار در جایی که حقوق بیشتری میدهد تیر دیگری خوردند، برای سرمایه گذاری سرمایه گذارشان در بازار ارز، طلا و مسکن و عدم انجام تعهدات مالی به شرکت یک تیر دیگر خوردند، شاید بابت سیل فروردین، تورم افسار گسیخته، فیلتر شدن، افزایش ۳ برابری قیمت بنزین، اعتراضات آبان ماه، سایه جنگ، سقوط هواپیمای اوکراینی، بی اعتمادی کشورهای دیگر به امنیت هوایی ایران، اعتراضات دی ماه، رسیدن رشد اقتصادی %۴+ به ٪۲-، راه‌اندازی و اجباری شدن رمز پویا، انحصارطلبی رقبا و... هم تیرهایی خورده باشند و مقاومت کرده باشند ولی دیگر تحمل این تیر غیب کرونا را نداشتند!

چیزی که در این سالها متوجه شدم این است که تا جای آن مدیر نباشم، تا چندین سال تجربه آن مدیر در آن محیط با آن نیروها و آن سرمایه گذاران و شرکا را نداشته باشم به هیچ عنوان نمی‌توانم قضاوتشان کنم. حتی اگر یک نیروی مارکتینگ یا برنامه نویس در همان شرکت باشم. چه رسد به این که از خارج از آن شرکت بخواهم نظر کارشناسی بدهم!

این حرف‌هایی هم که زدم فقط بیان مسائل احتمالی طرف مقابل بود. نمی‌گویم که همه شرکت‌ها خوبند و در حق کارمندانشان ظلم نمی‌کنند.
حرفم این است که بدون دانش، تخصص و تجربه شروع به نصیحت و توهین و تحقیر نکنیم و مخصوصاً در موارد این چنینی تا پا در کفش آن مدیر نکرده‌ایم و راه نرفته‌ایم قضاوت نکنیم.

اینهایی که گفتم فقط در مورد علی بابا نبود. در مورد همه آنهایی بود که در این سالها مجبور به تصمیم‌گیری‌های سخت این چنینی شدند. مخصوصاً آن که مجبور شد یک شبه از یک دفتر اختصاصی زیبا به یک فضای کاری اشتراکی با تیمی بسیار کوچکتر نقل مکان کند تا کارش ادامه پیدا کند. نمی‌دانم چه چیزی باعث شد که شرایطشان اینگونه شود ولی اینکه هنوز دارند تلاش می‌کنند با این امید که دوباره روزهای خوب بیاد قابل تقدیر است.

من تا به حال هیچ گونه همکاری‌ای به هیچ شکلی با هیچ یک از این شرکت‌ها نداشتم و از گفتن این حرف‌ها جز به تصویر کشیدن زاویه‌ای دیگر، هیچ نیتی نبود.


عیب جویا، تو به چشم عیب بین - کی توانی بود هرگز غیب بین
اولا از عیب خلق آزاد شو - پس به عشق غیب مطلق شاد شو
موی بشکافی به عیب دیگران - ور بپرسم عیب تو کوری در آن
گر به عیب خویشتن مشغولیی - گرچه بس معیوبی مقبولیی

منطق‌الطیر - عطار نیشابوری


تعدیلتعدیل نیروکسب و کاراستارتاپ
Product Manager
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید