طرح صیانت با اسمهای قشنگی دارد مطرح میشود.
میگویند که میخواهند اطلاعات ما دست بیگانگان نباشد. خیلی خوب است.
میگویند که میخواهند برای هموطنان درآمد ایجاد کنند. خیلی خوب است.
میگویند که میخواهند از حقوق مردم صیانت (نگهبانی و پاسداری) کنند.
میگویند که در خارج هم اینترنت همچین اوپن نیست. فلان کسک را در آمریکا به دلیل توییت تهدید آمیز دستگیر کردند و غیره. خیلی واضح است که این برای من مهم نیست. چون من در آمریکا زندگی نمیکنم و آن کسانی که گوگل و فیسبوک و توییتر بهشان جواب پس میدهند چوبشان بالاسر من نیست.
به نظر من این طرح در نهایت دو هدف بیشتر ندارد.
سرکوب مردم و مختل کردن گردش اطلاعات
ایجاد رانت بیشتر
خیلی خوب است که اطلاعات دست بیگانگان نباشد. اما به اسم مبارزه با بیگانگان دارند به مردم قلاده میزنند.
خیلی خوب است که برای هموطنان درآمد ایجاد شود. اما این هموطنان چه کسانی هستند؟ به نظرتان کسانی که دارند «جایگزین»های گوگل و فیسبوک و تلگرام را میسازند و روی آنها کار میکنند مردم عادی هستند؟ مگر تا اینجای کار خصوصی سازی درست انجام شده و ثروت عادلانه تقسیم شده که فکر میکنید قرار است ثروت حاصل از «جایگزین»ها عادلانه تقسیم شود؟ مطمئن باشید آغازادهها و رانتگیرها هرچه بیشتر دستشان بیاید هارتر میشوند و بیشتر از ما کولی میگیرند.
در کشور ما هرجا انحصار بود بیشترین ظلم به مردم شد. نمونه؟
خودروسازی. امروز پول بده. هروقت عشقشان کشید، یک خودرویی با هرمشخصاتی عشقشان کشید میدهند دستت. تازه قیمت نهایی هم بعدا معلوم میشود.
ارتباطات. یا سیم کارت ایرانسل میخری یا همراه اول. نمیخواهی برو بمیر. سرعت اینترنت پایین است؟ به جهنم. بسته ها را دولا پهنا حساب میکنم و به شکل عجیبی زود تمام میشوند؟ برو از یکی دیگر سیم کارت بخر.
در بعضی جاها هم مثلا خصوصی سازی انجام شد.
صنعت برق.
صنعت نفت و پتروشیمی.
در هردوی این صنایع ابرشرکتها همه یک جوری به یک جایی وصل هستند. به نظرتان در داستان گران شدن برق چه کسانی منتفع میشوند؟ صاحبان نیروگاه ها. صاحبان نیروگاه ها چه کسانی هستند؟
هر صنعت کلیدی را نگاه کنید بخش اعظم یا حداقل قابل توجهی از آن در دستان کسانی است که نمیشود نامشان را بخش خصوصی گذاشت.
در رابطه با بحث صیانت و محدودسازی اینترنت صحبتهای آقای آرمین جنتخواه را توصیه میکنم حتما گوش دهید.
محتوای ویدیوی یوتیوب:
چارچوب تحلیلی و امنیتی این طرح
دلایل تلاش برای قانونی سازی طرح
و نهایتاً اینکه چه باید کرد.
این هم کپشن ویدئوی یوتیوب:
«لطفاً این ویدیو را ببینید، برای دیگران هم توضیح بدید، لایک کنید و اشتراک بگذارید که توی اکسپلورر بقیه هم بره
و حداقل پنج نفر را قانع کنید که در این کارزار شرکت کنند (لینک در بیوی پروفایل هست):
https://www.karzar.net/internet
این کارزار، این لایک و اشتراک گذاری ها، بیش از اون که تأثیر گذاریش مهم باشه یا نه، یه اقدام هویتیه. باید این کار رو بکنیم اونم در چنین طرح حساس و خطرناک و اصلاح ناپذیری که آینده مملکت رو به بیراهه خواهد برد. این یک مبارزه زیر لحافی نیست. این آخرین تقلاست.
چیزی به نام «من سیاسی نیستم» وجود ندارد. شما تو فضایی تنفس میکنید که همه چیز سیاسیست. از قیمت نون و مرغ بگیر تا نحوه پوشش و اینترنت. همه چیز سیاسیست. چنین بهانه ای برای خود نتراشید.
مسئله فقط کسب و کارها نیستند، دهن کسب و کارها رو همیشه به راحتی بستند. مگر آبان نود و هشت تاکسی های اینترنتی و امثالهم کار نمی کردند؟ مشکل بقیه رو هم حل میکنند. این توسعه کشور هست که از بین خواهد رفت. مشکل ما توسعه است که کیفیت زندگی همه ما رو تحت تأثیر قرار میده، در سطح کسب و کار تقلیل ندهید.
اهمیت مقابله با قتل اینترنت، جلوگیری از اختلال در گردش آزاد اطلاعات هست. این ورای مسئله کسب و کارهاست.
یادتون باشه که زالی اخیرا گفت پول واکسن ندادن چون فکر کردند گرونه یا کشته ها بیش از این حرفا بوده و پنهان میکردند! همین اینترنت باید باشه که اینارو بفهمیم! این اینترنت فراتر از بحث کسب و کارهاست.»
حرفهایشان را برایتان خلاصه میکنم:
درآمد نفت در کشور ما همیشه نقش بابای مهربان و ماله کش را داشته. یعنی این که کشور ما 40 سال با این سیستم جلو آمده بخش اعظمش به خاطر درایت و استراتژی های خفن نبوده. به خاطر وجود پول نفت بوده. در این چند سال که درآمد نفت کاهش داشته، میتوانید نتیجه واقعی تصمیمات و درایت حکمرانان را ببینید.
حالا که توانایی مدیریت مشکلات اقتصادی و نارضایتیها را ندارند، پول ددی ماله کش هم نیست که به دادشان برسد، راهشان این است که مشکلات را زیر فرش پنهان کنند. به جای این که مشکلات مردم را حل کنند میخواهند کاری کنند که مردم دیگر نفهمند که مشکل دارند.
یعنی من و شما دیگر نفهمیم که آمار مرگ و میر ناشی از کرونا در ایران، نرخ واکسن زده ها، و خیلی چیزهای دیگر در کشور ما با دیگران اختلاف فاحش دارد. میگوییم اشکال ندارد. آمریکا خودش تولید کننده بوده که آن همه واکسن زده. ارمنستان هم که جمعیتش اندازه یافت آباد خودمان (یکی از مناطق شلوغ و پرجمعیت جنوب تهران) است.
ترکیه تا همین امروز 36 درصد جمعیتش یا 30 میلیون نفر را واکسن زده. زمانی که ما هنوز شروع هم نکرده بودیم تمام معلمان را هم واکسن زده بودند (کمی قبل از عید).
همانطور که گفتم پس دیگر پول ددی در کار نیست و درایت (کافی) هم از اول وجود نداشت که این کشتی بزرگ طوری هدایت کند که رضایت سرنشینان تأمین شود. پس تنها چاره خفه کردن سرنشینان است.
این ویدئو هم از آقای عادل طالبی است. که خیلی بیشتر به جزئیات طرح پرداخته و توجه بیشتری هم به این موضوع از دید کسب و کارها نشان داده.
https://www.instagram.com/tv/CRljFhmlUN2/
به خودم قول داده بودم با این بیسوادی و عدمتوانایی در تفکر و استدلال چیزی ننویسم. اما واقعا در این مورد اگر کاری نکنیم در آینده فکر میکنند که ما خودمان دلمان میخواست. میگویند دیدید اینها خودشان هم دلشان میخواست؟ اگر مخالف صیانت (تجاوز) بودند که لال نمیشدند.
لال نباشید. درست است که با دست و پا زدن بیشتر غرق میشوید. اما آن برای باتلاق و دریاست. در این مورد هرچه میتوانید دست و پا بزنید. در ویرگول، اینستاگرام، صحبت با اطرافیان، این موضوع را مطرح کنید و تبادل نظر کنید.
نمیدانم ویرگول چندهزار کاربر فعال دارد. ولی ماشالله تعداد خوبی کاربر دارد که پیاده نظام قدرت هستند. هرچه میشود با حرفهای قشنگ، تحلیلهای منطقی، مثالهای روزمره و همهفهم، حرفهای احساسی و غیره تمام قد از تصمیمات حکومت مقتدر و صالح کشورمون حمایت میکنند. گاهی اوقات شک میکنم که این عزیزان وقتی این قدر در ویرگول فعال هستند، کی مطالعه میکنند، کی غذا میخورند، و از همه مهمتر، کی کار میکنند و درآمدشان از کجا تأمین میشود.
حرف آخر این است که چشمانتان را باز کنید و ببینید تا به حال طرح بوده که نظام مقدس جمهوری اسلامی و عزیزان پیاده نظام آنقدر با شور و شوق از آن دفاع کنند و این طرح واقعا برای تمام مردم یا اکثریت مردم مفید و مناسب بوده باشد؟
احتمالا از ما بهترانی که زیاد خوانده و نوشتهاند و تفکر میکنند میتوانند بگویند که شما سواد و صلاحیت نظر دادن در این موضوع را ندارید. بله درست است.
بردههای سیاهپوست هم قطعا فلسفه و حقوق نخوانده بودند اما میدانستند که دارد بهشان ظلم میشود. و قطعا آن زمان هم کسانی پیدا شده بودند که به فعالان مدنی سیاهپوست میگفتند شما فلانها سواد ندارید. درست هم میگفتند چون آنها فقیر بودند و به اندازه سفیدپوستها فرصت تحصیل و مطالعه نداشتند. البته که برای امثال من منعی وجود نداشته و بیسوادی من تا حد زیادی تقصیر خودم است. و البته که دستم هم باز نیست. چون به هرحال بخش مهمی از زمانم را باید برای کار کردن و مطالعات کاری و تحصیلی صرف کنم.
اجازه ندهید با اصطلاحات قشنگ و برچسب بیسواد و فریبخورده خفهمان کنند.