NAZANIN,407
NAZANIN,407
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

ماهِ من!

باز رسیده‌ام به سال قبل. سالی که برایم پر از تجربه و عبرت بود. آه! چقدر زود یک سال گذشت. گویا همین دیروز بود که دست در دست هم برای سال‌های پیش‌ِ‌رو برنامه می‌چیدیم.

-امّا من پزشک مغز و اعصاب دوست دارم. باید پزشک بشی!

+اگه اینقدر به پزشکی علاقه داری چرا خودت نخوندی؟

-تا کتاب می‌گرفتم دستم خوابم می‌برد:/ منم رفتم یه رشته‌ی ساده‌تر:(

+الان توقع داری من به آرزوی‌ تو برسم؟

-دقیقا:) بهم قول بده که پزشک مغز و عصاب میشی!

+قول نمیدم، چون معلوم نیست زندگی چی برای آدم رقم میزنه؛ اما باشه حتما اگه شرایطش باشه پزشک مغز و عصابت میشم:)

خوب می‌دانم که آن روزها دیگر بر نمی‌گردد امّا شب‌هایم را با رویای داشتنش به انتها می‌رسانم و صبح‌هایم را نیز با رویایی محال آغاز می‌کنم.

افسوس که هفت سالِ دیگر می‌توانم باز او را ببینم؛ اما چه کسی از فردا خبر دارد؟ شاید فردایی برایم باقی نماند...

دیگر انتظار برایم طاقت‌فرسا است. نمی‌توانم هفت سال منتظر باشم تا برای عهدی که با هم بستیم او را ملاقات کنم. عهدی که شاید از روی دلسوزی و وابستگی بود.

می‌دانی جانم؟ من همان روزی که از بالینم رفتی دلم برایت تنگ شد و تاکنون که یک سال و اندی می‌گذرد نیز به طور عجیبی دلتنگت هستم‌؛ لیکن کاری از من بر نمی‌آید. می‌دانم گاهی چنان به من نزدیک هستی که تنها چَشم بینا می‌خواهد. ای کاش دیدارمان به قیامت یا هفت سال دیگر نباشد و زود فرا رسد. می‌دانی که گر نباشی از دل‌تنگی جان به دست باد می‌سپارم.


تولدت مبارک ماه من:)

برایت زندگی‌ای سرشار از عشق و محبت آرزومندم:)

در روز تولدت من می‌خواهم آرزو کنم. آری آنقدر بی‌شرم شده‌ام که در تولد دیگری خود آرزو می‌کنم.

خداوندا آرزو می‌کنم در فردایی نزدیک ماه خود را ببینم، صدایش را بشنوم و دستانش را لمس کنم.

بارالها می‌دانی که ماه من کیست؟ ماهم را برایم آشکار ساز که فردا ماه در آسمان کامل می‌شود. آری ماهِ شبِ چهارده، در کنار ماه من...

تا هفت سال دیگر عاشقانه در کنارِ رویایت خواهم ماند.


"تقدیم به کسی که پرواز را به من آموخت، مرا عاشق ساخت، پای صحبت‌هایم نشست و مرا آموزش داد، آه! او که مرا ترک کرد..."


نوشته: عاشقی چون ناز... ملقب به ویردُق

1400/5/2

Happy birth day my moon??



ماهِ من، همینقدر جذاب و زیبا خواهی ماند برایم!
ماهِ من، همینقدر جذاب و زیبا خواهی ماند برایم!


ماه منویردقتولدش مبارک
در سکوت گوش خرابان خیابان، پیرمردی جوان، قدم زنان ایستاده بود...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید