چرا همیشه نگران جایگاهمون هستیم؟
شده تا حالا وقتی میبینی یکی از دوستات در کارش پیشرفت کرده، خونهی جدید خریده یا در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته، احساس کنی که ازش عقب افتادی؟ این همون "اضطراب منزلت" هست؛ احساسی که باعث میشه دائماً نگران باشیم که دیگران ما رو چطور میبینن و آیا از نظر اونها بهاندازهی کافی موفق و قابل احترام هستیم یا نه.
اضطراب منزلت چیزیه که تقریباً همهی ما تجربهش کردیم. اما همونطور که "آلن دوباتن"توضیح میده، این اضطراب ریشههای تاریخی و اجتماعی داره. راهکارش چیه؟ پناه بردن به فلسفه!!!
عجیبه؟! البته که عجیبه.
اگه تا اینجا متوجه مقدمه ی نوشته ای که داری میخونی نشدی باید بگم که داشتم از کتاب «اضطراب منزلت» نوشته ی «آلن دوباتن» حرف میزدم ولی چیزی که در ادامه میخوام بگم ابدا معرفی و توضیح این کتاب نیست. اشاره به این کتاب(که همین دو هفته پیش و خیلی دیرتر از موعد مقرر بالاخره تمومش کردم!)، فقط بهونه ای بود که موضوع رو بکشونم سمت نویسنده ش!
ایشون رو میگم:)
اگه "فلسفه"همیشه برات چیزی سنگین، پیچیده و دور از زندگی واقعی به نظر میرسیده، پس احتمالا هنوز با این بزرگوار آشنا نشدی!
"آلن دوباتن" همون کسیه که فلسفه رو از دنیای نظریههای خشک و کلاسهای رسمی بیرون کشید و بهش جانی دوباره داد؛ جانی که در زندگی روزمره ما جریان داره. این نویسنده، فلسفه رو نه بهعنوان یک موضوع دانشگاهی، بلکه بهعنوان ابزاری برای بهتر زندگی کردن میبینه. اون از عشق، کار، سفر، اضطراب، خوشبختی و حتی معماری حرف میزنه و نشون میده که چطور فیلسوفان گذشته، پاسخهایی برای مسائل امروزی ما داشتهاند. با آثارش، فلسفه تبدیل به چیزی زنده و ملموس میشه؛ چیزی که میتونه به ما کمک کنه زندگی بهتری بسازیم.
البته در «دنیای مدرن» امروزی که بیشترین سهم ما «انسان های مدرن» از پیشرفت تکنولوژی، اسکرول کردنِ بی هدف و بی انتها در فضاهای مجازی هست احتمالا وعده ها و راهکارهای دوباتن خیلی جذاب و هیجان انگیز به نظر نمی رسن!
تصویری که انسان امروزی از خودش به نمایش گذاشته تصویریه از انسانی بی صبر و حوصله که بدنبال تغییرات سریع و راه حل های فوری ست برای مشکلاتش، بدنبال چکیدهای از کتاب و فیلم و پادکستی ست برای متحول کردن زندگیش. اما واقعیت اینه که تغییر عمیق و پایدار، نیازمند «آگاهی» و «شناخت عمیق تر» از خودمون و چالش هامون هست. کتابها باید به عنوان ابزارهایی برای درک بهتر زندگی و مشکلاتمون دیده بشن. اونا نه تنها میتونن راهکارهایی ارائه بدن، بلکه میتونن ما رو به تأمل در ریشههای دغدغهها و چالشهامون دعوت کنن. و این «آگاهی» و «درک عمیقتر» هست که کلید سازگاری با مشکلات و ایجاد تغییرات واقعی در زندگیه و در نهایت کمک میکنه که با چالشها مواجه بشیم و به سمت رشد و پیشرفت حرکت کنیم.
دوباتن از چالش ها و درگیری های روزمره ی انسان مدرن حرف میزنه و با نگاه فلسفه محور به رنج هاش تسلی میده و با زبانی ساده و قابل فهم، مفاهیم پیچیده رو توضیح میده و کمک میکنه با خودمون صادقتر باشیم و در جستجوی پاسخهای واقعی برای سوالات زندگیمون تلاش کنیم.
آلن دوباتن تحصیلاتش رو در رشتههای تاریخ و فلسفه در دانشگاههای کمبریج و هاروارد گذروند، اما برخلاف بسیاری از فیلسوفان آکادمیک، تصمیم گرفت که فلسفه رو از دنیای دانشگاهها بیرون بیاره و اون رو برای مردم عادی قابلفهم و کاربردی کنه. اگه دوس داری با داستان ها و روایت های دلنشین این فیلسوف همراه بشی اینجا برات یه لیست خیلی کوتاه دارم:
هنر سیر و سفر
در این کتاب نشون میده که سفر، فقط عوض کردن مکان نیست، بلکه عوض کردن نگاه هم هست. و توضیح میده که چطور سفر میتونه دیدگاه ما رو به زندگی تغییر بده و چرا گاهی حتی در یک سفر لوکس هم احساس نارضایتی میکنیم.
تسلی بخشی های فلسفه
در این کتاب از فیلسوفان بزرگی مثل سقراط، نیچه، اپیکور و شوپنهاور کمک میگیره تا بهمون نشون بده که چطور با مشکلات زندگی کنار بیاییم. اگه به این فک کردی که چطور میشه از فلسفه برای زندگی بهتر استفاده کرد، این کتاب نقطهی شروع فوقالعادهای هست.
جستارهایی در باب عشق
در این کتاب با نگاهی واقعی دربارهی عشق و روابط حرف میزنه.
اضطراب منزلت
در این کتاب از منشأ این اضطراب میگه و نشون میده که چطور میشه از این فشار اجتماعی رها شد.
معماری خوشبختی
این کتاب برای کساییه که به زیباییشناسی، معماری و تأثیر محیط بر احساساتشون اهمیت میدن. دوباتن در این کتاب توضیح میده که چطور خانهها، خیابانها و شهرهایی که در اون ها زندگی میکنیم، بر احساسات ما تأثیر میذارن.
برای من نوشتههای این نویسنده شبیه گپ زدن با یه دوست خردمنده؛ دوستی که دنیا رو با نگاهی عمیق میبینه و راهکارهایی برای سر و کله زدن با دغدغهها و کنار اومدن باهاشون داره.