Neda.masoudi
Neda.masoudi
خواندن ۹ دقیقه·۲ سال پیش

خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید(بخش اول)

لاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
لاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید


آرزوی خیلی از ما این است که بتوانیم تغییری هر چند کوچک در دنیایی که زندگی می‌کنیم ایجاد کنیم و دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم. این تغییر امکان پذیر نیست مگر با تغییرکردن و رشد خودمان.

رمز موفقیت افراد موفق در وحله اول رشد شخصیت خودشان بوده است. مشخصه افراد موفق، داشتن هدف، اشتیاق و پایبندی به این اصول بوده و هست. این افراد تا زمانی که به هدفشان نمی رسیدند دست از تلاش برنمی داشتند و هیچ مانعی باعث یاس و ناامیدی آنها نمیشد و هر شکست را پله ای برای رسیدن به مقصود خود قرار می‌دادند.

کتاب های توسعه فردی بهترین منبع در دسترس برای مطالعه رموز موفقیت است. کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید نوشته ناپلئون هیل از قدیمی ترین کتاب ها در زمینه موفقیت است که هنوز هم پس از سالها مورد تایید نویسنده های این حوزه است. خلاصه و نکات کلیدی این کتاب را در ادامه این پست و چند پست بعد می­توانید در زمان کوتاهی مطالعه کنید.

قدرت فکر

افکار، سازنده شرایط هستند. آن هم شرایطی قدرتمند، اگر با هدف، پشتکار و اشتیاقی سوزان برای تبدیل آنها به ثروت زیاد یا اهداف مادی دیگر توأم باشد. اگر فردی با تمام وجود خواهان چیزی باشد و برای رسیدن به آن حاضر باشد کل آینده اش را به خطر بیندازد، به طور قطع پیروز می­شود.

وقتی انسان هدفی روشن داشته باشد و به آن وفادار بماند و رسیدن به آن هدف را تبدیل به وسواس فکری بسیار حاد کند، آنگاه داستان متفاوتی برای گفتن خواهد داشت. یک ارتعاش فکری در مسیر هدف می­تواند از طریق اجرای اصول شناخته شده، به همتای فیزیکی خودش تبدیل شود. با نبود وفاداری به هدف در زمان مواجهه با شکست آسان­ترین و منطقی­ترین کار این است که رهایش کنید. این درست همان کاری است که بیشتر مردم انجام می­دهند و همین کار امکان رسیدن به موفقیت را از آنها می­گیرد. افراد موفق بزرگترین موفقیت زندگی شان درست یک قدم آن طرف­تر از نقطه ای نصیب آنها شد که در آنجا شکست برآنها مستولی شده است.(اصل دوام آوردن)

فردی که نه وقت و نه تمایل این را دارد که از شکست خود به آگاهی و شناختی برسد که شاید پلی به سوی موفقیت باشد، چطور، کجا و چگونه می­تواند هنر تبدیل شکست به نخستین گام به سوی موفقیت را یاد بگیرد؟! تفکر درست، تنها چیزی است که برای رسیدن به موفقیت نیاز دارید.

وقتی ثروت زیاد شروع به آمدن می­کند، آن چنان سریع و با چنان فراوانی می­آید که آدم به فکر فرو می­رود در تمام سالهای نداری کجا قایم شده بود. وقتی که شروع می­کنید به اندیشیدن و ثروتمند می­شوید، می­بینید که ثروت با حالتی ذهنی، با عزم جزم و با کار نه چندان سخت شروع می­شود. مغزمان با افکار بانفوذی که در ذهن داریم ، حالت آهنربایی پیدا می­کند. این آهنرباها نیروها، افراد و شرایطی از زندگی را به شیوه ای که هیچ کس با آن آشنا نیست به سوی ما جذب می­کنند که با ماهیت افکار با نفوذ ما هماهنگ است. برای جذب ثروت باید ذهن خود را با علاقه شدید به ثروت آنربایی کنید، باید پول هوشیار شوید تا اینکه علاقه ما به ثروت وادارمان کند برنامه هایی مشخص برای اندوختن آن طراحی کنیم.

اشتیاق : نقطه شروع هر موفقیت

جملاتی که آقای بارنز قبل از دیدارش با ادیسون با خود تکرار می­کرد بهترین جملاتی است که برای درخواست هدف باید استفاده کرد.

ادیسون را خواهم دید و به اطلاعش میرسانم که من آمده ام تا با او وارد معامله شوم. او نگفت: چند ماهی اینجا کار می­کنم و اگر دلگرمی پیدا نکردم میروم و جای دیگری مشغول می­شوم. بلکه گفت: هر طور که شد شروع می­کنم هر کاری که ادیسون بگوید انجام می­دهم، ولی قبل از اینکه کارم تمام شود، شریک او خواهم شد.

او نگفت: منتظر فرصت دیگری خواهم ماند، اگر موفق نشوم به خواسته ام در سازمان ادیسون برسم. او گفت: فقط یک چیز در این دنیا هست که من مصمم هستم به دست بیاورم، و آن شراکت کاری با توماس ادیسون است. همه پل های پشت سرم را می­سوزانم ، و کل دنیا را به خاطر خواسته ام به خطر می­اندازم.

هر شخص به شرطی در هر تعهدی پیروز می­شود که راضی شود کشتی هایش را بسوزاند و همه امکانات عقب نشینی را از بین ببرد. فقط با این کار می­توان از حفظ حالت ذهنی اشتیاق سوزان برای پیروز شدن، مطمئن شد که امری ضروری برای موفقیت است.

· آرزو کردن ثروت نمی­آورد، بلکه آرزوکردن همراه با حالتی از ذهن که به وسواس فکری تبدیل شود و برنامه ریزی برای کسب ثروت و پشتیبانی از آن برنامه ها با پافشاری ای که شکست را نمی شناسد، آفریننده ثروت است.

شیوه ای که بوسیله آن اشتیاق برای ثروت می تواند به معادل مالی آن تبدیل شود، در شش مرحله مشخص و عملی زیر خلاصه می شود.
  • مقدار پولی را که آرزو دارید در ذهن خود تعیین کنید.
  • کافی نیست که فقط بگویید " من پول فراوان می­خواهم" مبلغ را صریح بیان کنید.
  • به طور دقیق تعیین کنید تصمیم دارید در عوض پولی که می­خواهید، حاضر به دادن چه چیزی هستید. بر اساس واقعیت "چیزی مفت و مجانی" وجود ندارد.
  • تاریخی قطعی برای کسب پول دلخواه خود مشخص کنید.
  • برنامه ای واضح برای اجرای خواسته خود تهیه کنید، و به سرعت، چه آماده بودید و چه نبودید، آن را اجرا کنید.
  • صورت حسابی روشن و مختصر از مقدار پولی بنویسید که در نظر دارید بدست آوردید محدوده زمانی اکتساب آن را ذکر کنید. تعیین کنید در عوض پول، چه می­دهید و برنامه ای که از آن طریق می­خواهید پول بیندوزید، به طور واضح توضیح دهید.
  • صورت حساب مکتوب خود را با صدای بلند بخوانید. روزی دو بار، یک بار درست قبل از خوابیدن به هنگام شب، یک بار پس از بیدار شدن صبحگاهی. در حالی که متن را می­خوانید، خود را صاحب آن ثروت ببینید . آن را حس و باور کنید.
  • فقط و فقط افرادی می­توانند ثروت های کلان بیندوزند که «پول هوشیار» می­شوند. هوشیار به پول یعنی ذهن به قدری با اشتیاق برای ثروت اشباع شده باشد که شخص بتواند از قبل خود را صاحب آن ثروت ببیند.

اِعمال موفقیت آمیز این شش گام، مستلزم قدرت تخیل کافی است تا انسان بتواند ببیند و درک کند که اندوختن ثروت را نمی­توان به بخت و اقبال محول کرد. زمانی که خواهان ثروت هستید، باید درک کنید که همه کسانی که ثروت های کلان اندوخته اند، قبل از کسب ثروت مقدار زیادی خیال بافی، امید، آرزو، اشتیاق و برنامه ریزی داشته اند. خیال بافان واقعی همواره قالب سازان تمدن ها بوده و هستند و پس از این نیز خواهند بود. رهبران واقعی دنیا همواره افرادی بوده اند که نیروهای نامحسوس و نادیده یِ فرصتِ تولد نیافته را مهار و در عمل از آن استفاده کرده­اند. و شما برای بردن شرط های بزرگ در دنیایی که دائماً در حال تحول است، باید روحیه پیشگامان بزرگ گذشته را داشته باشید.

در لحظاتی که با شکست موقت مواجه می­شوید، به حرف دیگران اهمیت ندهید چون آنها نمی­دانند که هر شکستی بذر موفقیتی معادل با خود را می آورد.


هرگز از یاد نبرید افراد موفق از نقطه شروع از موانعی کمرشکن عبور کرده اند. نقطه عطف زندگی افراد موفق، لحظات بحرانی ای است که از طریق آن به «خودهای دیگر» خویش معرفی می­شوند. هیچ کس هیچ گاه شکست نمی­خورد مگر اینکه شکست را به عنوان یک واقعیت بپذیرد.

در تعیین اهداف خود را به هیچ زمینه خاصی محدود نکنید.

در راه رسیدن به موفقیت و اهداف، آتش امید، ایمان، شجاعت و بردباری را در ذهن خود روشن نگه دارید. بین آرزوی چیزی را داشتن و له له زدن برای دریافت آن یک فرق هست. هیچ کس برای داشتن چیزی له له نمی زد مگر اینکه معتقد باشد می­تواند آن را بدست بیاورد. امر ذهنی باید ایمان باشد نه فقط امید و آرزو. روشن فکربودن برای ایمان امری ضروری است. ذهن های بسته الهام بخش ایمان، رشادت یا اعتقاد نیستند.

تلاشی که برای داشتن هدف عالی در زندگی، طلب وفور نعمت و رفاه لازم است بیشتر از تلاشی نیست که برای قبول فقر و بدبختی لازم است. از طریق اصل عجیب و قدرتمند «کشش ذهنی» طبیعت «آن چیزی» را در تکانه ی اشتیاق شدید جمع بندی می­کند که کلمه­ای به عنوان «غیرممکن» نمی­شناسد، و واقعیتی به عنوان شکست را نمی­پذیرد.

ایمان: تجسم اعتقاد به دستیابی به آرزو

ایمان داروخانه اصلی ذهن است. هنگامی که ایمان با ارتعاش فکر ترکیب می­شود، ذهن ناخودآگاه بی­درنگ آن ارتعاش را برمی­دارد و آن را به معادل معنوی اش تبدیل می­کند و به قدرت لاینتاهی ارسال می­کند. این همان حالتی است که در دعا اتفاق می­افتد. ایمان، عشق و رابطه جنسی قدرتمندترین احساسات مثبت عمده هستند. و با ترکیب شدن آنها، ارتعاش فکر بی­درنگ به ذهن ناخودآگاه می­رسد. جایی که افکار به معادل معنوی خود تبدیل می­شوند و قدرت لایتناهی را وادار به پاسخ می­کنند.

ایمان با تصریح یا تعالیم ذهن ناخودآگاه بوسیله اصل تلقین به خود، ایجاد می­شود. تکرار جملات تاکیدی برای ذهن ناخودآگاه تنها شیوه ی شناخته شده ایجاد احساس ایمان به خواست خود است.

به عبارتی هر تکانه فکری که به طور مکرر به ذهن ناخودآگاه منتقل شود دست آخر پذیرفته و مطابق آن عمل می­شود. تمام افکاری که تحت تاثیر احساسات قرار گرفته باشند و با ایمان ترکیب شوند بلافاصله به تبدیل خودشان به همتای فیزیکی خودشان می­پردازند.

هیجانات یا بخش احساسی افکار، عواملی هستند که به افکار نیروی حیاتی و اثر بخش می­بخشند. ذهن ناخودآگاه یک تکانه فکر دارای ماهیت منفی یا مخرب را درست با همان سهولتی تبدیل میکند که تکانه های فکرِ با ماهیت مثبت یا سازنده به معادل فیزیکی آن تبدیل می­کند. علت بدبختی ها و بداقبالی ها همین است. ایمان یا اعتقاد، عمل ذهن ناخودآگاه شما را تعیین می­کند. ذهن ناخودآگاه هر دستوری که به او بدهید، با صریح­ترین و مفیدترین شیوه و چنان حالتی از ایمان یا اعتقاد به معادل فیزیکی آن تبدیل می­کند که به آن دستور داده شده است.

کمال از طریق تمرین حاصل می شود و امکان ندارد فقط با خواندن دستورالعمل ها بدست بیاید.
  • ایمان، نقطه شروع انباشت ثروت است!
  • ایمان تنها پادزهر معروف شکست است!
  • ایمان پایه ی همه «معجزات» و رموزی است که با قوانین طبیعی نمی توانند تجزیه و تحلیل شوند!
  • ایمان نیرویی است که _ وقتی با دعا ترکیب شود_ ارتباط مستقیم با قدرت لایتناهی برقرار می­کند.
  • ایمان ارتعاش عادی فکر را، که آفریده ذهن محدود بشر است، به معادل معنوی تبدیل می­کند.
  • افکاری که به عمد در ذهنمان قرار می­گیرند، با همدردی تقویت می­شوند. با یک یا چند احساس ترکیب می­شوند و نیروی تحریک­کننده را تشکیل می­دهند. این نیروها هر حرکت، عمل و کردار ما را هدایت و کنترل می­کنند.

تصمیم بگیرید تاثیرات هر محیط ناگوار را دور بیندازید و زندگی خود را به نظم بسازید با فهرست برداری از دارایی ها و بدهی های ذهنی خود، درخواهید یافت که بزرگ ترین ضعف شما نداشتن اعتماد به نفس است.

اگر شما ذهن خود را با ترس، تردید و بی ایمانی به توانایی خود در استفاده از نیروی قدرت لایتناهی پر کنید، قانون تلقین به خود این روحیه ی بی ایمانی را برمی­دارد و از آن به عنوان الگویی بهره برداری می­کند که ذهن ناخودآگاه شما آن را به معادل فیزیکی اش تبدیل خواهد کرد. ثروت به شکل فکر ظاهر می­شود و مقدار آن را فقط شخصی محدود می­کند که فکر در ذهن او شکل گرفته است. ایمان محدودیت را برطرف می­کند. هیچ محدودیتی برای ذهن وجود ندارد، به جز آن هایی که ما تاییدشان می­کنیم. هم فقر و هم ثروت هدیه فکر هستند.

افراد موفقبیندیشید و ثروتمند شویدموفقیتخلاصه کتابرشد فردی
همه چیز از خودمون شروع میشه باید دنیا را به اندازه توانمون زیباتر از قبل کنیم .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید