تخیل خلاق دستگاه گیرنده مغز است که افکار منتشر شده توسط مغزهای دیگران را میگیرد. این قوه منبع ارتباطات بین ذهن ناخودآگاه یا استدلال شخص و چهار منبعی است که انسان می تواند از آنها محرک دریافت کند. فکری که بوسیله ی یکی از احساسات عمده تغییرکرده یا تشدید شده باشد، با سرعتی به مراتب بالاتر از فکر معمولی به ارتعاش در میآید. این نوع فکر است که از یک مغز به یک مغز دیگر عبور میکند. وقتی که میخواهید ایستگاه فرستنده خود را به کار گیرید، کافی است سه اصل را در نظر بگیرید.
ذهن ناخودآگاه ایستگاه فرستنده مغز است که از طریق آن ارتعاشات فکر پخش میشود.
تخیل خلاق دستگاه گیرنده مغز است که که ارتعاشات فکر را از هوا میگیرد.
• اقدام با اشتیاق شروع می شود و اشتیاق را میتوان با تلقین به خود ایجاد کرد.
• بیاموزیم وقتی که در آینه نگاه می¬کنیم آن «خودِ دیگر» قوی تر از خود فیزیکی ای است که می بینیم.
در ورود به مرکز خِرَد
ذات لایتناهی بدون هیچ نوع تلاش یا تقاضایی از طرف فرد، از طریق حس ششم داوطلبانه ارتباط برقرار خواهد کرد. حس ششم بخشی از ذهن ناخودآگاه است که به عنوان «تخیل خلاق»، «دستگاه گیرنده»، «جرقه»، و «الهام» به آن اشاره شده است. که از طریق آن طرح ها و برنامه ها و افکار مثل جرقه از ذهن انسان می گذرند. درک حس ششم فقط با تعمق و از طریق توسعه ذهن از درون امکان پذیر است.
تلاش کنید شخصیت خود را با تقلید از افرادی تغییر دهید که زندگی ها و کارهایشان برایتان بسیار تحسین برانگیز باشد. هدفتان این باشد که شخصیتتان را از نو بسازید، طوری که ترکیبی از شخصیت افراد مورد تحسین تان باشد.
همه ی آدم ها به علت خواسته ها و افکار قوی خود به جایی که هستند رسیده اند. و تلقین به خود عاملی نیرومند در ساختن شخصیت است. اگر بخواهی در اجرای هدفت در زندگی استوار بمانی، بایستی شهامت زیادی به دست بیاوری، زمانی که مشکلات مستولی می شوند، مردمان عادی شهامت پیدا می¬کنند. ناملایمات باعث ایجاد آن خواهد شد.
افکار و خواسته های شما به عنوان آهنربایی عمل میکند و فقط واحدهایی جذب میشوند که با جوهر خواسته های شما هماهنگ باشند. یکی از موهبت های کمال این است که گاه به انسان شهامت بیشتری میدهد تا بدون توجه به قضاوت دیگران راستگو باشد. انسان دانش دقیق را از منابعی غیر از حواس فیزیکی دریافت میکند. چنین دانشی، وقتی دریافت می شود که ذهن تحت نفوذ تحریکی شگفت آور باشد. هر فوریتی که احساسات را تحریک کند و باعث شود ضربان قلب تندتر از معمول شود حس ششم را وارد عمل میکند.
هر کسی که حین رانندگی تصادفی نزدیک را تجربه کرده باشد میداند که در چنین شرایطی اغلب حس ششم است که فرد را نجات میدهدو در یک آن با دوری کردن از تصادف، به فرد کمک میکند.
هدف اصلیتان این باشد که ذهن ناخودآگاه خود را از طریق اصل تلقین به خود تحت تأثیر ویژگیهایی قرار دهید که دوست دارید کسب کنید.
نیروهای روحانی که حس ششم با آنها ارتباط تنگاتنگ دارد فقط با سالها تعمق، خویشتن نگری و تفکر عمیق رشد می کند و کاربرد مییابد.
هدف این کتاب ارائه فلسفه ای کامل است تا بوسیله آن بتوانید خود را در کسب آنچه از زندگی میخواهید، درست راهنمایی کنید. نقطه شروع همهی موفقیتها اشتیاق است و نقطه پایان آن نوع دانشی است که منجر به درک آن میشود. درک خویشتن، درک دیگران، درک قوانین طبیعت، و شناخت و درک خوشبختی.
این نوع درک فقط از طریق آشنایی و به کارگیری حس ششم، درحالت کمال خود ظاهر میشود. ضمن خواندن این فصل کتاب به سطح بالایی از تحریک ذهنی خواهید رسید. پس از خواندن کتاب یک ماه بعد دوباره به این فصل برگردید، یک بار دیگر این فصل را بخوانید تا دریابید که ذهنتان باز هم در سطح بالاتری از تحریک، صعود خواهد کرد.
این تجربه را گهگاه تکرار کنید بدون اینکه در آن موقع نگران کم یا زیادی یادگیری خود باشید. عاقبت خود را در تملک قدرتی خواهید یافت که شما را قادر خواهد کرد یأس و ترس اصلی را دور بیندازید، بر تعلل چیره شوید و آزادانه تخیل خود را بکار گیرید.