
سلام!
بذارید یه اعترافی بکنم. اگه همین الان کلمه «لینکسازی» رو میشنوید و یه حس اضطراب کوچیک ته دلتون میاد، بدونید که تنها نیستید. منم یه روزی دقیقاً جای شما بودم.
«لینک بیلدینگ» برای من مثل یه غول بزرگ و ترسناک بود. یه جعبهسیاه که فقط یه عده خاص ازش سر درمیآوردن. همهش پر بود از اصطلاحات عجیب و غریب: انکر تکست، دوفالو، نوفالو، PBN، لینک جوس... حس میکردم همه دارن یه کار جادویی میکنن و من عقب موندم.
نقطه عطف ماجرا برای من، درک یک چیز ساده بود: لینکسازی واقعی، یک «نتیجه» است، نه یک «وظیفه» اجباری.
این دقیقاً همون چیزیه که گوگل سالهاست داره با آپدیتهایی مثل "محتوای مفید" (Helpful Content) (که تو فایل محتوای مفید.pdf در موردش خوندیم) و تاکید روی E-E-A-T (تجربه، تخصص، اعتبار، اعتماد) بهمون میگه.
لینک، یعنی «اعتماد». یعنی یه سایت دیگه اونقدر به محتوای تو اعتماد کرده که حاضره اعتبار خودش رو خرج کنه و کاربرش رو به تو پاس بده. ما قرار نیست گوگل رو «دور» بزنیم؛ قراره بهش «کمک» کنیم تا بفهمه ما چقدر خوبیم و لایق این اعتماد هستیم.
وقتی با این دیدگاه جدید به ماجرا نگاه کنی، اون کلمههای ترسناک قدیمی، ناگهان یه معنی جدید و منطقی پیدا میکنن.
بیاین سایتمون رو مثل یه «شهر» بزرگ و قشنگ تصور کنیم که ما شهردارش هستیم.
لینک داخلی (Internal Link) چیه؟
اون میشه همون خیابونها، کوچهها، تابلوهای راهنما و نقشههای توریستی داخل شهر ما.
اگه یه کاربر (توریست) وارد شهرمون بشه (مثلاً مقاله «چطور گل رز بکاریم؟») و هیچ تابلویی نباشه که بهش بگه "فروشگاه گلدان و خاک" یا "موزه ابزارآلات باغبانی" کجاست، چی میشه؟ گم میشه، حوصلهش سر میره و از شهر میره بیرون (دکمه Back رو میزنه).
لینک داخلی دیگه یه چکلیست سئو نیست که بگی "باید ۳ تا لینک داخلی بزنم". نه! اون میشه «طراحی سفر کاربر» در سایت ما.
لینک خارجی (Backlink) چیه؟
اون میشه همون «اتوبانهای بزرگ ورودی» که از شهرهای دیگه به شهر ما کشیده میشن.
بذارید یه جور دیگه بگم: فرض کنید سایت شما یه رستوران کوچیک ولی باکیفیته.
لینک داخلی اینه که شما تو منوی خودتون، زیر "استیک" بنویسید "پیشنهاد میکنیم با سیبزمینی ویژه ما امتحان کنید".
اما بکلینک اینه که «مستر تستر» (یه سایت معتبر) بیاد رستوران شما، غذا بخوره، عاشقش بشه و فردا تو پیجش بگه: "بچهها! بهترین استیک عمرتون رو فقط اینجا بخورید!"
اون «مستر تستر» داره اعتبارش رو خرج شما میکنه. بکلینک یعنی همین «رأی اعتماد».
مفهوم دومی که همه رو میترسونه «انکر تکست» (Anchor Text) هست. یعنی همون متنی که روش کلیک میکنیم (همون متنه آبیرنگه).
انکر تکست مثل «برچسب روی جعبه» موقع اسبابکشیه.
اگه روی جعبه بنویسی "شکستنی - ظروف آشپزخانه"، خب تکلیف روشنه.
سئوکارای قدیمی چیکار میکردن؟ فکر میکردن اگه ۱۰۰ تا لینک با برچسب دقیق «خرید موبایل» بگیرن، گوگل گول میخوره. اونا روی همهی جعبههاشون، چه توش کتاب بود چه لباس، مینوشتن «خرید موبایل».
تا اینکه در سال ۲۰۱۲، گوگل با آپدیت «پنگوئن» اومد و گفت: "دیگه تموم شد! هیچ آدم واقعیای اینطوری حرف نمیزنه!". من قشنگ یادمه! سایتهایی رو دیدم که یک شبه از صفحه اول گوگل ناپدید شدن.
درک جدید چیه؟ انکر تکست باید «طبیعی» باشه. یعنی چی؟
Branded (نام برند): «وزیر سئو» یا «نگین شیخ الاسلامی» (اینا عشق گوگلن چون برند میسازن).
Naked URL (آدرس سایت): VazirSEO.com (خیلی از آدما اینطوری لینک میدن).
Partial Match (جزئی): «راهنمای کامل خرید موبایل» (طبیعی و حاوی کلمه کلیدی).
Generic (عمومی): «اینجا کلیک کنید» یا «این مقاله» (اینا سیگنال قویای نمیدن ولی بخشی از پروفایل طبیعی لینک هستن).
و اما غول مرحله آخر: دوفالو و نوفالو!
Dofollow (دنبال کن):
این حالت پیشفرضه. مثل اینه که شما یه «شلنگ اعتبار» (Link Juice) از مخزن سایت خودت برداشتی و وصل کردی به یه سایت دیگه و شیر آب رو باز کردی. داری رسماً اعتبار خودت رو به اون سایت منتقل میکنی. این همون چیزیه که ما توی بکلینک دنبالشیم.
Nofollow (دنبال نکن):
اینجا تو به گوگل میگی: "هی گوگل! این لینک اینجاست، ولی من اون شلنگ اعتباره رو بستم. تأییدش نمیکنم و اعتبارم رو بهش نمیدم."
(گوگل اخیراً تگهای دقیقتری مثل Sponsored برای لینک پولی و UGC برای کامنتها هم اضافه کرده).
حالا سوال مهم: آیا لینک Nofollow بیارزشه؟
و هزار بار نه!
این بزرگترین اشتباه یه سئوکار تازهکاره که فکر کنه فقط باید دنبال لینک Dofollow باشه.
یه لینک Nofollow از یه سایت معتبر مثل «زومیت» یا «ورزش۳» میدونی یعنی چی؟
یعنی ترافیک واقعی! هزاران کاربر واقعی کلیک میکنن و میان تو سایتت.
یعنی آگاهی از برند! اسم برند تو دیده میشه و اعتماد میسازه.
یعنی طبیعی بودن! اگه ۱۰۰٪ لینکهای یه سایت Dofollow باشه، گوگل داد میزنه: "اسپم!". هیچ پروفایل لینک طبیعیای این شکلی نیست.
من به شخصه، یک لینک Nofollow از یه مقاله تخصصی تو یه سایت دانشگاهی معتبر رو به ۱۰۰ تا لینک Dofollow از سایتهای اسپمی ترجیح میدم. اولی «اعتماد» میاره، دومی «خطر» پنالتی.
دیدید؟ لینکسازی ترسناک نبود. «ذهنیت» ما نسبت بهش اشتباه بود.
تا وقتی فکر میکردیم لینکسازی یعنی «گدایی» کردن و «دور زدن» گوگل، هم سخت بود و هم خطرناک.
اما وقتی درک میکنی که لینکسازی یعنی «خلق ارزش»، یعنی نوشتن یه محتوای انقدر خوب که بقیه «افتخار» کنن بهت لینک بدن (همون E-E-A-T)، اونوقته که لینکها خودشون به عنوان «نتیجه» میان سراغت.
پس از امروز، به جای اینکه بپرسیم "چطور ۱۰ تا لینک بگیرم؟"، بپرسیم:
"چطور محتوایی بنویسم که ۱۰ نفر دلشون بخواد بهش لینک بدن؟"
حالا نوبت شماست:
بزرگترین ترس یا اشتباه شما در مورد لینکسازی چی بوده؟ یا شاید شما هم مثل من یه خاطره شکستخورده از «گدایی لینک» دارید؟ تو کامنتها برام بنویسید تا با هم در موردش گپ بزنیم!