ویرگول
ورودثبت نام
محمد حسن خدامی
محمد حسن خدامی
خواندن ۶ دقیقه·۲ ماه پیش

تجربه اولین کار فول تایم و حضوری - برنامه نویس خسته!

عکسه قشنگ تر شده نه ؟
عکسه قشنگ تر شده نه ؟


سلام، میدونه یه 2 هفته ای هست مقاله نذاشتم خب چند تا دلیل داره که الان میگم

  • فول تایم استخدام شدم و تمام تمرکزم روی این بود که بهترین عملکرد خودمو داشته باشم
  • ایده های زیادی برای مقاله نوشتن داشتن و نمیدونستم از کجا شروع کنم
  • ویرگول با اینکه سایت فوق العاده ای هست برای نوشتن اما خیلی محبوب نیست و بستر قوی نیست برای اینکه مقاله ها و حرف هامو به گوش افراد برسونم و داشتم به اینکه فکر میکردم که چیکار کنم.(اینستاگرام ندارم و از اینستاگرام هم بدم میاد)(تو فکر چنل تلگرام بودم)
  • خسته بودم !

خب حالا میخام از تجربه کار حضوری براتون بگم که خیلی خفنه :)!

دقیقا دو هفته پیش استخدام شدم تو یه شرکت (که بخاطر محرمانگی فکر نکنم بتونم اسمش رو بگم!)(ازشون میپرسم اگر اوکی بودن که توی مقاله بعدی بیشتر راجبشون مینویسم) مورد مهمی که باید رعایت کنیم هممون قانون محرمانگی اطلاعات هست. اول به عنوان یک انسان ، بعد برنامه نویس و بعد کسی که مسئولیت پذیرفته در زندگیش باید یاد بگیریم رازدار باشیم!

زمانی که برای مصاحبه رفتم فکر میکنم نزدیک 15 سوال فنی از من پرسیده شده که یکیشو غلط جواب دادم 4 تا رو نمیدونستم و مثل بچه خوب گفتم نمیدونم ! و 10 تارو به درستی پاسخ دادم.

راجب ساعت کار و... بهم گفتن یکم دو دل بودم حس میکردم فضای شرکت یکم خشکه و... مصاحبه تموم شد و گفتند که تا 2 روز دیگه بهت خبر میدیم (لطفا همه شرکت ها یادبگیرن کارجو رو بیشتر از 3-4 روز معطل نکنید! و اگر رد میشن بهشون اطلاع بدید نوشتن یک پیام و کپی پیست کردن آن و ارسالش به کسانی که در مصاحبه رد شدند، باعث درد گرفتن انگشتان مبارک شما نمی شود!)

فردای اون روز با من تماس گرفتند و گفتند که از فردا پاشو بیا سرکار یکم دو دل بودم و با مِن مِن کردن پذیرفتم که برم. قرار بر این بود که یک هفته آزمایشی باشم و اگر شرکت خوشش نیومد یا خودم خوشم نمیاد 1 ریال هم دریافت نکنم ولی اگر خوشم اومد راجب حقوق و ... حرف میزنیم. من به خودم اعتماد داشتم پس پذیرفتم.

و خب سر 4 روز ارزیابی من تموم شد و منو پذیرفتن ، ارزیابیشون من رو در سطح Mid-Level قرار داد! خیلی خوشحال بودم ، سطح Mid-Level به طور اصولی معمولا بین 2 الی 3 سال تجربه کار نیاز داره و من با چند ماه تجربه کار تونسته بودم توی ارزیابی شرکتی که (واقعا قوی و معتبر هست) رتبه Mid-Level به دست بیارم!

و خب این شروع تجربه کار من هست و فکر کنم تا اطلاع ثانوی بخوام توی این شرکت باشم و بهترین عملکردم رو ارائه بدم!

چند تا نکته مهم یاد گرفتم که دوست دارم باهاتون درمیون بذارمش

  • سعی کنید انعطاف پذیر باشید ! یعنی سیستم عامل ویندوز بود، لینوکس بود، مک بود هر چی بود سعی کنید یادش بگیرید (یه نکته هم بهتون میگم آخرش راجب مقاله)
  • تمرین تمرین تمرین، تلاش تلاش تلاش، این واقعا تنها کاری بود که کردم ، یادم هست روز اول برای اینکه بتونم تسک رو ارسال کنم (تسک زمان دارم هم نبود) بیخیال خوردن ناهار شدم و تمرکز کردم روی کارم (شما ناهار بخورید لطفا! ولی منظور کلیم اینه تلاش کنید)
  • هیچ وقت یک کتاب رو از جلدش قضاوت نکنید ! (اینو میذارم خودتون برداشت کنید)
  • پول اولویت سوم هست! اولویت اول به عنوان یک برنامه نویس یادگیری و کشف بیشتر هست و اولویت دوم این هست که شما تقریبا 8-9 ساعت از روزتون رو در اون شرکت میگذرونید! پس یجایی رو پیدا کنید که روانی نشید! چیزایی که ممکنه یک برنامه نویس رو روانی کنه : 1- میکرومنجمنت، 2- درخواست اضافه کاری، 3- بیش از اندازه سفت و سخت بودن و محدودیت های شدید یک شرکت - 4- نداشتن شرایط استراحت! (خداروشکر توی شرکتی که هستم این موارد وجود نداره و تمامی این موارد رعایت میشه)

یه سری رد فلگ هم دارن شرکت ها که در زمان خوندن آگهی میتونید متوجه بشید:

  • حقوق و مزایا رقابتی ! --> این یعنی دارید وارد یک شرکت زیرآب زن میشید که همه برای پول بیشتر میخان یکی دیگه رو خراب کنن، برنامه نویسی کار تیمیه!(از واژه زیرآب زن استفاده کردم اون واژه اصلی رو خودتون میدونید چیه :) )
  • مزایا : حقوق به موقع --> عزیزم وظیفته به موقع حقوق بدی :)
  • مزایا: بیمه --> اینم وظیفته شرکت گرامی
  • توضیحات خاصی راجب کار ننوشته و بیشتر راجب اینکه باید لباس و رفتار و عقایدت چطور باشه نوشته(توی آگهی) --> !!!!
  • وقتی میری برای مصاحبه خود کارفرما نمیدونه چی میخاد و از تو میخاد در بیاره که چی میخاد !
  • شرکت حتی به خودش زحمت نداده رزومه و گیت هاب رو بررسی کنه !
  • صد تا زبان مختلف رو ازت میخاد بلد باشی !

موارد بالایی که نوشتم رد فلگ هایی هست که توی این مدت مصاحبه هایی که داشتم (تقریبا 9 مصاحبه) بهش برخوردم و واقعا ردفلگ هست... اینارو دیدید فرار کنید و اون شرکت نرید!

خب حالا گرین فلگ های یک شرکت (از شرکت خودمونم مثال میزنم، هرکیم بهم بگه پاچه خوار خودشه!)

  • داشتن تایم آزاد و کافی برای استراحت و رفع خستگی
  • قراردادن تایم Research and Develop
  • روحیه تیمی و کمک به همدیگه
  • سرمایه گذاری بلند مدت روی برنامه نویس


روحیه هایی که باید به عنوان برنامه نویس داشته باشی:

  • کنجکاوی و بسیار عملگرا
  • مدام دنبال یادگیری باشی
  • بتونی تصویر سازی بکنی (تسکی که بهت دادن رو)
  • نظم، دیسپلین و آرامش
  • سعی کنی از تجربیات دیگران استفاده کنی
  • از سوال پرسیدن خجالت نکشی
  • واژه نمیدونم برای خیلی از سوال هایی که ازت میپرسن ساخته شده ! ازش استفاده کن
  • وقت های استراحت تلاش کنی از شخصیت درونگرای پشت سیستم نشین بیای بیرون و ارتباط و پیوندتو با همکارات بهتر کنی


نکات مهم فنی که بنظرم باید یاد بگیرید جدای از زبانی که توش استاد شدید.

سیستم عامل :

من خودم از سیستم عامل فراری بودم ، یعنی واقعا ترجیح میدادم روی همون ویندوز کار کنم (با اینکه لینوکس هم بلدم در حدی که کارم رو راه بندازه) اما از مدیر شرکت یک نکته خیلی مهمی یاد گرفتم(میتونم بگم الان ایشون یکی از دوستان خیلی خوب من هست و براش خیلی احترام قائلم) نکته این هست که برنامه نویس BackEnd باید سیستم عامل رو بشناسه، باید محدودیت ها و ویژگی هاشو بدونه، باید بفهمه منطق سیستم عامل چیه تا بتونه باعث پیشرفت خودش بشه.


پدیده ای به نام Docker:

برنامه نویس ها به زخم خوردگان از Docker معروف هستن اما فقط میتونم بگم هر چقدر توش حرفه ای تر دارم میشم دارم تازه میفهمم چقدر ناب و خاص هست Docker


بلد بودن حداقل یک Message Broker:

فکر نکنم نیازی به توضیح داشته باشه!


معماری Sync و Async:

نمیدونم اسمشو میشه گذاشت معماری یا نه (نمیدونم دارم اصطلاح رو درست استفاده میکنم یا خیر ) اما گور بابای کلمات ! sync و Async رو یاد بگیرید! (هر زبانی که حالا کار می کنید)



و یه نکته مهم آخر

به هیچ عنوان از استراحت و تفریح در ساعات بعد از کار و آخر هفته ها (به صورت متعادل) غافل نشید. آخر هفته ی خوب یعنی شنبه ی عالی


در نهایت

به نظرتون چنل تلگرام بزنم ؟! ایده خاصی ندارم دوست دارم ایده هاتونو بشنوم!



اگر اجازه دادن در مقاله ی بعدی اسم شرکت و یک مقاله ی کامل از محل کار مینویسم (البته اگر حسش بیاد و خستگی بهم غلبه نکنه)


برنامه نویستجربه کارجنگوپایتونتکنولوژی
نوشته ها و آموزش های یک برنامه نویس که بنظر خودش خسته هست اما به نظر دیگران خستگی نمیشناسه. بیشترم راجب پایتون و جنگو نظر میده ! سایت شخصیشم فعلا Down شده چون پول هاستشو نداده!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید