محمد حسن خدامی
محمد حسن خدامی
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

یه برنامه نویس نه چندان خسته !


فکر میکنم بعد از 8 ماه هست که دارم دست به قلم میشم و دوباره توی ویرگول مینویسم ، خب توی این چند ماه اتفاقات زیادی برام افتاده و شاید از یه برنامه نویس 0 کیلومتر تبدیل شدم به یه برنامه نویس 2 کیلومتر. اگر زیاد نگفته باشم :)


چیزای خیلی زیادی یاد گرفتم توی این 8 ماه تقریبا Django رو Mastery کردم (صد البته که بی نهایت هست و در حد یک مید لول ) مهارت خودمو توی دیتابیس های nosql مثل redis خیلی بالا بردم.

این مقاله صرفا آموزشی نیست ! شایدم باشه ! در واقع این مقاله راجب مسیر برنامه نویسی من توی این 8 ماه هستش.

خب شاید عجیب باشه ولی راه صد ساله رو من یک شبه رفتم! من خرداد سال پیش شروع کردم به یاد گیری پایتون یعنی تقریبا یک سال و 3 ماه پیش و دوران برنامه نویسی رو شروع کردم. شایدم بخاطر کد زیر بوده که خوش شانسی آوردم!

print('hello world')
شاید جالب باشه براتون که در واقع توی سنت برنامه نویسی ، برنامه نویس هایی که اولین خط کدشون رو با hello world شروع میکنن خوش شانسی میارن !

خودم در طول این مدت برای خودم خیلی پروژه انجام میدادم حتی وب سایت شخصی ساختم و آدرسش رو آخر این مقاله میذارم.

اولین پروژه غیر رسمی که بهم خورد ( یعنی نه قراردادی بود نه چیزی و اگر پول هم بهم نمیدادن دستم به هیچ جایی بند نبود.) مال یکی از دوستانم بود که توی آلمان برنامه نویس هست تخصص اش javascript هست و یک کد جنگو زده بود و از من میخاست که ادیتش کنم ! تجربه بدی نبود =)

اما اولین و رسمی ترین تجربه ی من توی فروردین ماه اتفاق افتاد، که عضو یک تیمی شدم و اولین پروژه یک پروژه دانش بنیان بود! و از قضا به طرز عجیبی من برنامه نویس ارشد (Senior) پروژه شدم !!! خودم باورم نمیشد. ولی انگار واقعی بود ، تیم لید و مدیر برنامه نویسی این تشخیص رو داده بود و نظرش این بود که باید برنامه نویس ارشد باشم. الان که این رو دارم براتون مینویسم همین صبح جلسه اختتامیه پروژه رو با کارفرما و کارشناس ها داشتیم ما یه تیم 4 نفره بودیم توی Backend . سه نفر تخصصی Backend و یک نفر تیم لید.

برای همینه که خودم و خیلی ها اعتقاد دارن راه صد ساله رو یک شبه رفتم ! تجربه چالش برانگیزی بود اما میتونم بگم برای خود من یه پله ی پرواز بود.

مهارت های زیادی یاد گرفتم توی این پروژه و طی تحقیقات خودم که میتونم به موارد زیر اشاره کنم

Docker , Redis , TDD (architect) , Linux

به نظر من که برای تقریبا 4 ماه فوق العاده بوده !

ولی یه حسی ته قلبم بهم میگی که این تازه شروع راهه و باید ادامه بدم شاید از این دریای عمیق 10 سانتی متر رو بشناسم ولی به خودم اعتماد دارم که یه روزی شاید چندین کیلومتر رو هم بشناسم.

شاید بهترین تجربه ای که به دست آوردم موارد زیر بود:

  • 1- هیچ وقت از یادگیری فرار نکن
  • 2- ارور بهترین رفیق تو هست
  • 3- جدای از مقامی که توی پروژه داری با همه ی هم تیمی هات رفیق شو ، پروژه تموم میشه اما رفیق های خوب میمونن
  • 4- فقط به پروژه و کاری که میکنی بسنده نکن ، مدام روی خودت سرمایه گذاری کن و تحقیق کن
  • 5- در این حین مواردی که حس میکنی خیلی پایه ای هستند و یا ارتباطی به پروژه ندارن رو تمرین کن تا دستت گرم بمونه
  • 6- مهم نیست چقدر اوضاع مالیت خراب هست و آس و پاس هستی ! حتما بعد از موفقیت هات برای خودت هدیه بخر ، حتی قسطی!
  • 7- اگر تجربه ای دارید دوست دارم مورد هفتم رو تو بنویسی منم از تو یاد بگیرم. :)


خیلی دلم میخاد الان به صورت جدی مقاله نوشتن رو ادامه بدم اما واقعا ایده ای ندارم چی میخام بنویسم و چی بهتره بنویسم! ولی میدونم که من عاشق دست به قلم شدنم.

سایت شخصیم
برنامه نویسجنگومدیریت پروژهپایتونپروژه
نوشته ها و آموزش های یک برنامه نویس که بنظر خودش خسته هست اما به نظر دیگران خستگی نمیشناسه. بیشترم راجب پایتون و جنگو نظر میده ! سایت شخصیشم فعلا Down شده چون پول هاستشو نداده!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید