From my point of view
From my point of view
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

دانشگاه و تاثیرش در تامین آینده


چند ماهیه که به دانشگاه نرفتم و اتفاقاتی که در دانشگاه میفتاد رو هر از گاهی مرور کردم

رفتار همه رو آنالیز کردم،کدوم دسته موفق اند،کدوم دسته فقط مدرک میگیرن،کدوما هر روز دانشکده رو خوش میگذرونن و در نهاییت انقدر مشروط میشن که باید اخراجشون کنن

خب الان نزدیک کنکوره و گفتن اینکه توی دانشگاه واقعا چی میگذره و چقدر واقعا توی خوشبختی و آینده یه فرد تاثیر میذاره کمک حال چنتا پشت کنکوری یا شاید دانشجو های فعلی باشه


_دانشگاه رفتن تضمین داشتن شغل خوب؟

به طور خیلی کلی در جواب این سوال بگم نه دانشگاه رفتن همچین تضمینی به شما نمیده افرادی هم هستن بدون تحصیلات عالی شغل خوب و جایگاه اجتماعی مناسب دارن

ولیکن که با وجود این موضوع من جزو اون دسته از آدم هایی هستم که روی تحصیلات آکادمی تاکید دارن

من گفتم که دانشگاه رفتن به شما تضمین خوشبختی نمیده اما با روش خاصی دانشگاه رفتن با احتمال 80درصد میتونه حداقل یه شغل مناسب با شرایط فعلی کشور رو به شما ارایه بده نسب به زمانی که شما بدون تحصیلات آکادمیک دنبال شغلی خوب بگردید

*این یه مقاله جامع در این مورد نیست و فقط حاصل بررسی من از روی الگوی افراد موفق رشته خودم بوده

معمولا شما با دو تصور وارد دانشگاه میشید:

1-دانشجو های فعال،جشنواره های دانشجویی،چالش و رقابت با هم کلاسی های باهوش دیگه(این تایپ از دانشجو ها کم پیدا میشن)

2-دسته دوم با تصور دانشجو های شیک که هر روز با ماشین های اسپورت میان دانشگاه،سر کلاس نمیرن ،هر روز روی یه نفر کراش میزننو بچه باحالای دانشگاهن و همیشه با اکیپ میگردن

متاسفانه باید بگم که وقتایی که من کلاس های عمومیم رو توی فضای دانشگاه اصلی میگذرونم بیشتر دانشجو ها رو فقط توی همین دوتا گروه میبینم

من دانشگاه هنر میرم و موقع ورود هم میدونستم به فضایی متفاوت از اون دو تصور رایج رو به رو میشم

*یه برتری توی دانشجو های دانشگاه هنر وجود داره که اگه توی بقیه دانشکده ها هم رواج پیدا کنه خیلی کمک کنندست

این برتری فقط ارتباط برقرار کردن با بقیه بدون در نظر گرفتن جنسیتشونه

وقت هایی که توی دانشگاه اصلی میچرخم دختر و پسرهایی که باهم میبینم معمولا دوست معمولی نیستند

و وقت هایی هم که دوتا جنس مخالف بدون رابطه خاصی با هم ارتباط دارن اکثر وقت ها انگار فضای امنی بینشون نیست و هیچ وقت به صمیمیت یه دوست همجنس نمیرسن

حالا کجای این موضوع کمک کنندست به این دلیله که شما لزوما مجبور نیستید با کسایی که از جنس شما هستن ارتباط برقرار کنید بدون اینکه علاقه ای به اینکار داشته باشید و با دست خودتون چهار سال دوره لیسانس رو جهنم میکنید برای خودتون خصوصا که خوابگاهی باشید

دانشگاه محل فوق العاده ایه که شما دوست هایی که ممکنه بخواهید سالها باهاشون ارتباط داشته باشید

پس با سیاست باشید دوستهایی با توانایی هایی که خودتون ندارید انتخاب کنید و صد در صد این رو درنظر بگیرید که از ارتباط باهاشون لذت ببرید و صمیمی بشید بدون در نظر گرفتن جنسیت

خب الان شما دوست های خوبی دارید و معضل ارتباط اجتماعی حل شده

حالا در ادامه این بحثی که چطور دانشگاه بریم که تضمین موفقیت باشه

من نه به شما تصور اول رو پیشنهاد میکنم نه تصور دوم رو

شما چهار سال استسنایی رو تجربه میکنید که نه ارزشش رو داره دوست هاتون،تفریح و حس استقلالی که قبل از دانشجویی(احتمالا به این میزان)رو نداشتید کنار بزارید

نه ارزشش رو داره که حالا که رشته مورد علاقتون رو قبول شدید چهار سال هیچی ازش نفهمید

شما به یه تعادل کاملا برابر نیاز دارید این رو دیگه بر اساس توانایی خودتون بسنجید که چطور این تعادل رو برقرار کنید

روش من اینه که سر اکثر کلاس هام میرم،بستگی به استاد داره که گوش بدم یا نه

کل وقت های آزادم قبل از خوابگاه رو با دوستام میگردم تا آخرین وقتی که بتونم بیرون میمونم

و توی کارگاه ها از زیر کار در میرم

ولی کلاسی که برام بازدهی داشته باشه رو با اشتیاق دنبال میکنم جزوه مینویسم

شب هایی که فرداش باید کار تحویل بدم تا صب کار میکنم(با کمک چایی و قهوه که از ویژگی های بارز دانشجوییه)

و عملا کل آخر ترم روازنه چهار تا پنج ساعت میخوابم و کل وقتم رو درس میخونم و کار میکنم

و خب جواب هم میگیرم از روشم

من اینا رو نگفتم که شما رو ترغیب به انجام این روش کنم احتمال داره که این روش براتون صفر درصد هم جواب نده و فقط مشکلات بی خوابی و خستگی براتون بیاره

پس خودتون واسه متعادل کردن اون دو مورد یه روش ابداع کنید

پیشنهاد:یه سری فایل مدیتیشن و آرامش اعصاب آماده کنید که حاشیه ها توی دانشگاه غیر قابل کنترله از این فایل ها تا زمانی که یاد بگیرید که اکثر این مسایل رو باید بیخیالی طی کنید میتونید استفاده کنید

فرض بر اینکه شما دوست های خوبی پیدا کردید،دانشگاه رو با بیشترین بازدهی گذروندید و کیف و حالتون هم سرجاش بوده

نقش دانشگاه تا همین حده فقط از اینجا به بعد هوش اجتماعی شما،قدرت بیانتون و افرادی که در طی این مدت باهاشون آشنا شدید و میتون راهو براتون هموار تر کنن کمک میکنه و صدر درصد شرایط اجتماعی و اقتصادی

_نکته مهم اینکه به این دلیل که تحصیلات عالیه داشتید انتظار میز مدیریت رو برای اولین شغلتون نداشته باشید هر کاری که پیدا کنید یه تجربه به تجربه هاتون و یه مدت ها سابقه کار هم به رزومه کاریتون اضافه میکنه

_نکته دیگه اینکه دانشگاهی هم که میرید خیلی خیلی در میزان بازدهی شما تاثیر داره پس تلاشتون رو برای دانشگاه های خوب بکنید


اینجا لازمه که بازم تاکید کنم من متخصص نیستم در این موضوع و اینها فقط حاصل تجربیات من دانشجو و بررسی الگوی دانشجوهای موفق سالهال قبل توی دانشکده بوده


در کل به نظر من تحصیلات آکادمیک در تامین آینده تاثیر گذاره اگر که شما بدونید چطور بگذرونیدش

اگر هدفتون از دانشگاه گرفتن مدرک و از گرفتن مدرک بدست آوردن جایگاه اجتماعیه (به اصطلاح با کلاس بودن)

این تصور رایج و اشتباه رو بزارید کنار و لطفا فرصت قبولی در دانشگاه های معتبر رو بزارید برای دانشجو هایی که واقعا دنبال پیشرفت خودشون و در نهایت اجتماع باشن که این موضوع باعث بالا رفتن سطح علمی و فرهنگی کشوری که خودتون درش زندگی میکنید میشه






دانشگاهدانشجوکنکورشغل
About my perception of everything
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید