اکثرا مثل گرگ شدند ودنبال گوسفندانی می گردند تا با بی رحمی تمام انها را ببلعند!
گرگ چجوری گرگ شد وقتی تونست گوسفندان را بترساند و خودی نشان بدهد واگر این کار را هم بلد نبود از گوسفند پست تر بود.
متاسفانه انسان هایی در اطراف ما زندگی می کننند که با تو سری زدن به افراد می خواهند مرکز توجه باشند!
یعنی میگن چون تو حقیری پس من بزرگم! در اصل اونا بزرگ نیستند ،از بس ادم های اطراف را کوچیک کردند با حرفاشون و اعمالشون که تونستند ژست بزرگی بگیرند!
در میان معرکه ی گرگ و گوسفند چوپانی مهربان وجود دارد که مواظب گوسفندان هست!
بله!در میان ما ادم ها خداوند وجود دارد که در مقابل افراد گرگ صفت می ایستد چون همه چیز بستگی به نظر او داره و چیزی دست گرگ صفت ها نیست!
اگر او بخواهد کسی را بزرگ کند اگر جماعتی دست در دست هم دهند تا ان شخص را کوچک کنند خداوند به ریششان می خندد و با خنده می گوید زهی خیال باطل تا من هستم زور احدالناسی به این گوسفند بیچاره نمی رسه و اگر خدا بخواهد کسی را کوچک شمارد و همه دست در دست هم دهند تا ان شخص را بزرگ کنند خدا دوباره اینجا میگه زهی خیال باطل! مگه اینجا هرکی هرکیه و صاحب نداره...؟!
طبق تجربیاتی که من از اطرافم داشتم بیش تر ادمهای حراف و یا بی ادب (با توجه به پست قبل)می خواهند با بی ادبی و قلدریشان مرکز توجه باشند و مثل طبل توخالی می مونن و فقط صدا دارن!
بعضی ها هم برای این که خودشان را بزرگ کنند تو سر کسانی می زنند که بزرگ هستند!میگن من که به جایی نرسیدم و کسی منو حساب نمی کنه لااقل اونی رو که بزرگ هست رو بکوبم تا به واسطه ی او منم بزرگ بشم وهمه بگن چون او شخص بزرگی رو تونسته بکوبونه حتما خودش بزرگه وگرنه زورش نمی رسید .ولی در نهایت نمی تونه کاری از پیش ببره!
طبق مشاهدات من افرادی که بیش تر می دانند در جمع کمتر سعی می کنند خود را مطرح کنند
چون بدون داشتن صدای طبل همیشه تو ی جمع به عنوان فرد دانا مشخص می شوند و رفتار هایشان به گونه ایست که حتی قلدرها شرم می کنند با انها بحث کنند و باهاشون در بیافتند چون مورد تایید جمع هستند.و هرکسی این افراد خردمند و دانا را بخواهد به اصلاح کوچیک کنه خودش کوچیک میشه چون این افراد نیاز به توضیح ندارند واعمالشون اونا رو معرفی می کنه.
بعضی ها هم تلاش می کنند که روزی ادم بزرگی شوند ویه عده چشم دیدن انها را ندارند و حتی موفقیت کوچکشان را نمی توانند هضم کنند.و در ابتدای کار جوری با اعمال و رفتارشون اونا رو به زمین می کوبند که نه تنها نفسشان بند بیاید بلکه فکر بزرگ شدن را به هزاران فرسخ دور از ذهنشان پرتاب کنند ولی نمی دانند که نمی توانند کاری از پیش ببرند.انچه که باید بشود می شود شاید دیر ولی می شود!
در اصل هیچ چیز دست این بشر دو پا نیست!
هر انچه که بناست بشود می شود چه ما بخواهیم چه نخواهیم!