روانشناسی علم به پیچیدگیهای روان انسان است. پیچیدگیهایی که باید آنها را شناخت و نسبت به کارکردشان آگاهی به دست آورد؛ تا در نهایت با این شناخت به دست آمده، زندگی مطلوب و رضایتبخشی را تجربه کرد.
زندگی مطلوب یا زندگی سالم در روانشناسی به سبکی از زندگی اطلاق میشود که در آن فرد با استفاده از آگاهی شخصی، زندگیاش را خودش مدیریت می کند. یعنی رهبر زندگیاش، کسی نیست جز خودش.
شاید برایتان این سوال پیش بیاید که مگر قبل از مراجعه به روانشناس اشخاص رهبر زندگیشان نیستند؟ در پاسخ به این سوال کمی صبر کنید و ادامه مطلب را بخوانید. در این مقاله شما متوجه میشوید که چرا باید به روانشناس مراجعه کرد؟ برای رسیدن به زندگی اصیل باید چه مراحلی را طی کرد؟ و اینکه با مراجعه به روانشناس چطور میتوان زندگی اصیل ساخت؟
زندگی اصیل یعنی چه؟
کلمهی اصیل به معنای اصلی است. در واقع اگر بخواهیم بدانیم که زندگی اصلی چیست و چه کسانی به اصل زندگی میکنند، در ابتدا باید برویم به سراغ موضوع آگاهی.
کسانی که آگاه هستند، به اینکه:
۱. من چه کسی هستم؟
۲. چرا من این شخص با این خصوصیات هستم؟
به یک خودآگاهی رسیدهاند.
اگر زندگی را مثل یک سفر ببینیم؛ سفری که ما مسافرش هستیم، برای شروع این مسافرت باید بدانیم که ما چه کسی و در کجا هستیم؟ زمانی که این را بدانیم، میتوانیم تصمیم بگیریم که:
.کجا برویم؟
.چگونه برویم؟
.و یا اینکه چطور زندگی کنیم؟
روانشناسان به افراد کمک میکنند که خودشان را از گذشته تا به امروز بشناسند. وقتی شخصی به مرحلهی شناخت میرسد بسیاری از سوالات مبهم ذهنش حل میشود و از سردرگمی و ندانستنهای قبلی نجات پیدا می کند.
آیا روانشناسان مشکلات را حل می کنند و همه چیز خوب میشود؟
جالب است که بدانید روانشناسان، مشکلگشا نیستند!
روانشناسان متخصصانی هستند که به افراد کمک می کنند تا مشکلاتشان را بشناسند (رسیدن به همان شناخت و آگاهی) و در نهایت اینکه بتوانند از چالشها و مشکلات عبور کنند.
همانطور که گفتیم روانشناسان سعی بر این دارند که افراد زندگی اصیلی داشته باشند و خودشان رهبر زندگیشان باشند؛ با این تعریف کاملا مشخص است که آن کسی که مشکلات را حل میکند خود شخص مراجعه کننده است.
روانشناسان چطور به افراد کمک میکنند؟
هر کسی متناسب با آموزشهایی که دیده است و آموختههایی که دارد زندگیاش را پیش میبرد. آموختههایی که والدین، محیطهای آموزشی، فرهنگ و جامعهی پیرامونی به شخص میدهد؛ همانند یک قالب شکل گیری با پتانسیل فردی عمل میکند که در نهایت منجر به شکلگیری ((شخصیت)) میشود.
روانشناس، با مراجعه کننده همراه میشود تا او این آموختهها را با عمق بیشتری بشناسد، در آنها تحلیل و کاوشگری بکند. این تحلیل کردن باعث یک خودآگاهی نسبی میشود (همان من کیستم) و فرد را به سمت آموختههای جدید پیش میبرد؛ این آموختههای جدید زمانی که به گستردگی برسند سبب یک جمع بندی و یک تصمیم گیری میشوند (همان من که میخواهم باشم).
زمانی که فرد این دو اصلِ:
۱. من کیستم
۲. چه کسی میخواهم باشم
را طی کند، میتوان گفت که او وارد شروع یک زندگی جدید و یا زندگی اصیل شده است. همان چیزی که در ابتدا تحت عنوان رهبری کردن شخصی زندگی عنوان کردیم.