سالها علوم درس دارم. دوره ابتدایی. کلاس ششم را از همه بیشتر دوست داشتم. من ششم تیزهوشان درس میدادم که محتوا، همان مطالب کتاب درسی، ولی عمیقتر و گستردهتر ارائه میشود. در کلاس علوم ششم، بچهها با علم و مفهوم علمی آشنا میشوند و از آزمایش و تحقیقات علمی میخوانند. در فصل زمینشناسی با ساختار کره زمین و دلیل زمینلرزه کاملاً آشنا میشوند. جای دیگری در کتاب از باکتریها و ویروسها میخوانند و با بیماریها آشنا میشوند. هر چند که کتاب درسی خیلی خوب و عمیق به ماجرا نپرداخته است، ولی به عنوان یک معلم انتظار دارم که دانشآموز بعد از کلاس ششم، مفهوم و درک درستی از علم، زمینلرزه و ویروس در ذهن داشته باشد و هر حرف و نظر و شایعهای را به راحتی نپذیرد. مثلا بداند چرا زلزله رخ میدهد و بعد از آن و در حین آن چه باید کرد. بویژه اینکه در همه مدارس، هر ساله مانور زلزله برگزار میشود و چون کار سخت و هزینهبری نیست، همه حتما اجرا میکنند!
انتظار دارم دانش آموز بعد کلاس ششم بداند ویروس موجود زنده نیست و تنها با میکروسکوپ الکترونی دیده میشود. بداند چطور بیماری ایجاد میشود. واکسن چیست و...
بعد کلاس ششم دانش آموز به دبیرستان (متوسطه اول) میرود و تحصیلات عالیه ندارد ولی همین علوم ابتدایی را در مدرسه خوانده است. همین علومی که همین حالا در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم و نیاز به دانستن آنها داریم.
شما بزرگسالان و فارغالتحصیلانی را دیدهاید که این اطلاعات را نداشته باشند؟ خیلی.
پس جایی از کار اشکال دارد. اینکه کجا و چرا و چطور، پژوهش و راه حل کارشناسی و تخصصی میخواهد.
من فقط میدانم درس مدرسه، علوم و ریاضی و... ، زیادی و بهدردنخور نیست. لازم و ضروری است. متاسفم اگر عامدانه یا ناآگاهانه بخواهیم از کمیت و کیفیت درس مدرسه بکاهیم یا آن را برای بچهها بیاهمیت و بیهوده جلوه دهیم.