خلاصه: اگر چه بیانیه مورخ 31.1.99 روابط عمومی سپاه در زمینه اتفاقی که بین ناوچه های ایرانی و ناوهای آمریکائی افتاده بود کمی دیر صادر شد و موضع گیری بعضی مسئولین سپاه نیز دیرهنگام و نوشداروی بعد از مرگ سهراب بود! اما همان اقدامات و مزاحمتهای مطرح شده امریکائی در قبال کشتی جنگی ایران در این بیانیه نیز دیر به افکار عمومیی منتقل شد. یکی از مهمترین جنبه های قدرت نرم که متاسفانه ما کم به تولید آن دست میزنیم و کمتر هم از آن استفاده میکنیم توجیه مناسب، غیر مستقیم، به موقع افکار عمومی و استفاده از این قدرت است! تسریع در اطلاع رسانی هم مردم را در جریان میگذارد و هم نخبگان و رسانه های کشور را تغذیه میکند تا تحلیلهای صحیح تر و واقعی تر ارائه نموده و جو رسانه ائی کشور که برای مردم خوراک فکری تهیه میکنند منفعل نباشد!
در این مصاحبه با روزنامه آرمان یک روز قبل از بیانیه مذکور در تاریخ 30.1.99 گفتم: مانور مشترک آمریکا با دو ناو با تجهیزات کامل پولر و مائوئی، چهار ناوچه و شش هلی کوپتر آپاچی بعد از نقل و انتقالات نظامی در عراق و اروپا قطعا حساسيت ايران و نيروهاي ايراني را در پي داشته و شاید هم نیروهای ایرانی به تحرکات آنها مظنون شده و یا آنها تخلفاتی داشته اند! البته اين اتفاقات ممکن است به وفور در خليجفارس بهعنوان آبراهي حساس و بينالمللي بيفتد که ايران خود را موظف به حفظ امنيت اين منطقه هم براي امنيت آبها و سرزمين خودش و هم انرژي جهان ميداند. اما به نظر ميرسد برخي رسانهها و ايالات متحده با اهدافي خاص اين موضوع را رسانهاي کرده و به آن بال و پر داده و احتمالا" دنبال بهرهبرداري از آن هستند. و تحلیل کردم این کار رسانه ائی یا در ادامه اقدامات آمریکا در عراق است و یا به قصد متشنج نشان دادن خلیج فارس توسط ایران برای: 1- بالا بردن قیمت نفت که ترامپ به دنبال آنست، 2- فشار بر ایران و منفعل کردن ما و 3- جذب کشورهای منطقه و فروش تسلیحات بیشتر به آنها! ولی در مجموع اين دو اتفاق اخير به علت اينکه منجر به درگيري نشده است، نميتواند براي امنيت منطقه خطرناک باشد و منجر به درگیری نمیشود. زیرا اصولا" در چنین صحنه هائی مراحلی طی میشود که به ترتیب اخطار صوتی و صدای ناو ، صحبت در کانال ، سپس تیر اندازی هوائی و در نهایت تیر اندازی مستقیم میشود که در آن مرحله ممکن است به درگیری تمام عیار منجر شود. ولی همانگونه که در فیلم منتشر از سوی آمریکا دیدیم فقط همان مرحله اول صورت گرفت و آمریکا ادعا نکرد که مرحله دوم را نیز انجام داده است.
ضمنا حرفهای اقای پمپئو و یا بیانیه ناوگان پنجم آمریکا نیز وجاهت ندارد زیرا بهطور اصولي روشهاي عملياتي کشورها را خودشان تعيين ميکنند و نه ديگران؛ لذا عبور ناوچههاي ايراني از نزديکي ناوهاي آمريکايي فينفسه نميتواند تخلفي باشد. بايد توجه کرد که تنش در منطقه به نفع ایران نيست و بايد در راستاي امنيت و آرامش بيشتر گام برداشت. زيرا ممکن است ترامپ از اينگونه اقدامات به نفع خود و ارتقاي جايگاه خود در جهان و داخل آمريکا که بهدليل اوضاع کرونا در این کشور زيرفشار افکار عمومي قرار گرفته، استفاده کند. در آمريکا، افرادي که به دونالد ترامپ راي ميدهند غالبا اتفاقات داخلي براي آنها اهميت دارد و کمتر مسائل سياست خارجي را مورد توجه قرار ميدهند. برای اين قشر مسائل اقتصادي، بيمه و شغل جايگاه مهمتري دارد. لذا تیم ترامپ نمیتواند برای حل مشکلات داخلی دست به کار رسانه ائی زده باشد و در اين سطح از تقابل، کمتر اهداف رسانهاي مورد توجه است. همانگونه که در بیانیه دیر هنگام مذکور آمده اقدامات ایذائی ناوهای آمریکائی زمینه ساز اين اقدامات ناوچه های ایرانی بوده ولی در مقابل اقدامات ناوهای امریکائی در منطقه مانور علاوه بر اهداف سه گانه مذکور از جنبه عملیاتی در ادامه تحرکات آمريکا در عراق است تا اعلام کنند در مورد مواضع خود در منطقه جدي هستند و قصد عقبنشيني از منطقه را ندارند و در اين راستا نيز ممکن است هر اقدامي انجام دهند و موضعگيريهاي پس از آن نيز به نظر ميرسد در اين راستا انجام شده باشد. اما مهمترین تبعات نشان دادن سطحی از تقابل و تنش در منطقه و نیز احتمال دیگر از درز خبر و وسعت دادن به ان همانگونه که در بالا آمد میتواند نشان دادن تشنج در منطقه و بالا بردن قیمت نفت باشد که ترامپ خیلی به دنبال آنست تا کمپانیهای تولید نفت شل که از حامیان مالی اصلی ترامپ هستند در استانه انتخابات ورشکسته و یا درآمدشان کم نشود! در صورت داشتن علاقه و وقت برای مطالعه اصل مصاحبه همراه سوابق امر روزنامه ارمان مورخ 31.1.99 در لینک بالا و یا به کانال خودم در لینک پائین مراجعه فرمائید. ممنونم و خدانگهدارتان
http://t.me/nosratolahtajik