ظرفها ها هنگامی به راه می افتند که تنشان بخارد و بوی عرق تنشان همه را آزار دهد. هنگامی که روی پوست صاف و صیقلی شان را یک لایه ی نه چندان دلچسب چربی جا خوش کرده باشد، ظرفها اقدام به راهپیمایی و تظاهرات می کنند. حالا ممکن است این اعتراض و دادخواهی در یک خانه، رستوران و یا هر جای دیگری که مکانی به نام مطبخ خانه وجود داشته باشد،اتفاق بیافتد. آن وقت است که چشم باز می کنید و با مکانی مواجه می شوید که دیگر جای آش پختن نیست و به صحنه اعتراض ظروف کثیف بدل شده است. ظروفی که شعار زنده باد تمیزی و مرگ بر کثیفی را سر میدهند. مقصود کلام اینکه هر اندازه هم که آشپز خوبی باشید و غذاهای لذیذی بپزید، یادتان باشد هرچه سریعتر فکری به آب تنی و حمام دادن ظروف کثیف و مظلوم تان بکنید.