قرار توی چند قسمت پینک فلوید رو تجزیه کنم. متنها کوتاه و سریالی پُست میشن. پس با من همراه باشید. نظرات شما میتونه توی ادامهی این سریال موثر باشه. پس از دادن هیچ نظری ابایی نداشته باشید. به راحتی میتونید آهنگهای گروه رو پیدا کنید. اما با اینحال کانال تلگرامی مختص محتواهایی که قرار هست در رابطه با موسیقی تولید کنم ایجاد کردم که میتونید به سهولت به قطعاتی که اشاره میشه، دسترسی پیدا کنید.
گروه راکی که معرف حضور خیلیا هستش و یکی از جالبترینها به حساب میاد. یکی از آلبومهای این گروه، بیش از 45میلیون نسخه فروش داشته که نشون از اقبال عموم داره. از ویژگیهای منحصر به فرد پینک فلوید پیوند موسیقی منحصر به فرد به سلیقهی عموم هستش که باعث شد جایگاه متفاوتی توی دنیا کسب کنن. من توی این دستهبندی گروه رو به سه دوره: رهبریِ سید برت، راجر واترز و دیوید گیلمور تقسیم کردم.
این دوره، که در واقع تاسیس این گروه به حساب میاد، به رهبری فرد خلاقی شکل گرفت که اسمش سید برت هست. فرد خلاقی که توی کالج با اعضا آشنا میشه. چون این متن قصد نداره به تاریخچه بپردازه از اینکه چطور سید برت رهبر دورهی اول شد، میگذرم.
دورهی اول محدود به آلبوم سال 1967 و بخشهای از آلبوم 1968 هستش. آلبوم 1967 با عنوان طویل The Piper at the Gates of Dawn حاصل خلاقیت تکرار نشدنی سید برت و دیگر اعضا گروه هست. اشعار گاها ساده اما فانتزی، خلق شخصیت داستانی و آمیزش این عناصر ادبی با موسیقی شلوغ گروه ما رو به دنیای خیالی سید برت رهنمون میکنه. دنیای پر از رنگ و تصویر با پسزمینهی گیتاری عجیب.
قطعهی اول شاید معرفی تمامی محتوای آلبوم باشه و همینجا بهمون یادآوری کنه که شروع و عنوان تا چه اندازه میتونه از همه چی اون محتوا بهمون اطلاعات بده. حالا این محتوا میتونه یه کتاب باشه، یه مقاله و یا آلبوم موسیقی!
ادای احترامی به کیهان و اخترشناسی(Astronomy Domine). به تعبیری موسیقی هم صدای کیهان هست و این با درونمایهی گروه همساز. همه چی چفت و بست میشه تا اینطور گروهی مورد اقبال عموم واقع میشه. سید برت توی شروع ترانه اینطور گفته:
رنگ سبز لیمویی زلال و ناب، دریچۀ دیگهای به دنیا [second scene]