یکم از خودم بگم، من کمی تا قسمتی خجالتیام، وقتی عصبانی میشم زبونم میگیره، توی حرف زدن از این شاخه به اون شاخه زیاد میپرم. از بچگی حتی توی مدرسه هم وقتی قرار بود جلوی کلاس صحبت کنم تپش قلب میگرفتم و ممکن بود هرچی که یادم بود یهو پاک شه.
از طرفی سخنران خوب کسیه که از اول تا آخر سخنرانیش یک داستان منسجم روایت کنه، باید روون و بدون تپق حرف بزنه، باید لحنش و متن سخنرانیش جذاب و غیر کسل کننده باشه. سخنران خوب میتونه با شنوندگان حین سخنرانی مکالمه ایجاد کنه و در یک کلام همه رو مجذوب حرفهای خودش بکنه.
ترس از سخنرانی در جمع یکی از عمومیترین ترسهای بشره و بیشتر از ۹۰٪ مردم از سخنرانی در جمعهای بزرگ میترسن و قبلش دچار اضطراب و استرس شدید میشن و حتی ممکنه قبول نکنن توی جمعی صحبت کنن. اما همه میدونیم در پروسه برندسازی شخصی، سخنرانی کردن مهارت مهمی تلقی میشه که میتونه راه خوبی برای پیشرفت بیزینسی شما باشه.
من چون خودم از دسته اول هستم که از حرف زدن در جمع میترسم ولی دوست هم دارم که تجربیاتم رو به دیگران منتقل کنم و برند شخصیم حرفهایتر باشه از روشهای زیر برای بهتر شدن سخنرانیم استفاده میکنم که تلفیقیه از روشهای غلبه بر ترس و جذابتر شدن سخنرانی
از جاهای کوچک شروع کنید به تمرین کردن. سخرانی برای یه جمع ۲۰ نفره از دوستان راحتتره تا ۱۰۰ نفر آدم غریبه. داوطلبانه در کارگاههای کوچیک سخنرانی کنید و هربار ببینید که چقدر راحتتر شروع میکنید، من اولین بار از یک کارگاه انتقال تجربه ۳۰ نفری شروع کردم که خیلی فرمت سخنرانی نداشت ولی تاحدودی ترسم رو ریخت.
بهتره برای دفعات اول جوری برنامهریزی کنید که فرصت کافی برای تمرین داشته باشید. تمرین برای آینه، برای یه دوست و یا برای یه همکار غرغرو که مطمئنید اشکالاتتون رو میگیره. من اکثراً سخنرانیهایی رو قبول میکنم که حداقل یک ماه زمان تا انجامشون مونده و به خودم فرصت کافی برای فکر کردن به هر جمله و ساختار کلی سخنرانی و تمرین میدم.
نفس کشیدنهای عمیق چه قبل از سخنرانی و حتی روی سن به شما کمک میکنه تا اضطراب کمتری احساس کنید. احتمالا این قضیه یه مبنای علمی هم داره ولی خب من با سرچ کردن بهش رسیدن و دیدم که چقدر خوب جواب میده.
اضطرابتون رو قبول کنید و به شنونده هم بگید که مضطربید. اینجوری بهش گوشزد میکنید که انتظار خیلی زیادی نداشته باشه و شما هم دقیقا مثل خودش یک آدم معمولی هستید.
ساختن یک پرزنتیشن قشنگ و منظم هم به شما برای تقلب کمک میکنه هم به مخاطب برای تمرکز داشتن روی نکات تا تپقهای شما. مثلا من برای تنظیم ریتم سخنرانیم از ویدئو استفاده میکنم که هر از گاهی مخاطبم با دیدن یه ویدئوی بامزه هم توجهش جلب بشه هم سر حال میاد. ولی حواستون باشه قبل از سخنرانی صدا و پخش ویدئو و فونتها و همهچیز رو چک کنید.
در طول مدت سخنرانی جملاتتون رو برای افراد به صورت تکی بیان کنید. بین حاضرین افرادی را که با شما ارتباط چشمی برقرار میکنن پیدا کنید و با مخاطب قرار دادنشون و عکسالعمل گرفتن، اعتماد به نفس پیدا کنید که افراد دارن به سخنرانی شما گوش میدن و براشون مهمه. مثلا من همیشه یه همراه که بهم دلگرمی میده با خودم میبرم توی ردیف های جلو مینشونمش تا بتونم با عکسالعمل گرفتن ازش حس بهتری داشته باشم. دوست پسر/دختر و یا همسر بهترین گزینه است.
بامزه بودن فکر میکنم یه جورایی ذاتیه ولی هر آدمی حداقل یک جنبهی بامزه داره. برای شوخیهایی که میتونید توی متن سخنرانیتون داشته باشید تمرین کنید، کمک بگیرید و برنامهریزی کنید. شوخیهای پیچیده نکنید و خیلی هم لوس نباشید. بررسی کنید چقدر ممکنه مخاطبانتون با موضوع شوخی شما آشنا باشن. خودتون از شوخیتون ریسه نرید و بهتره اگر چیزی گفتید صبر کنید تا مخاطب هضم کنه و بخنده و بعد به ادامه حرفتون برسید. گفتم برنامهریزی کنید ولی از اتفاقات لحظهای هم استفاده کنید. مثلا اگر صدا قطع شد به جای استرس گرفتن سعی کنید باهاش یه شوخی بکنید تا هم وقت بگذره و مشکل درست بشه و هم مخاطبتون حوصلهاش سر نره.
تجربیات شخصی ما چیزیه که معمولا همهجا گیر نمیاد، پیروزی و شکستهامونه که ما رو متمایز میکنه و تقریبا اکثر مخاطبین توی یه همایش میان که حرفهای شما رو بشنون نه چیزی که با یه سرچ ساده توی گوگل هم پیدا میشه. گفتن از تجربه ها مخصوصا شکستها کمک میکنه مخاطب احساس همدلی بیشتری داشته باشه با شما و حرفتون رو راحتتر باور کنه.
در بدترین حالت چی میشه اگر سخنرانی بدی داشته باشیم؟ هیچی! یه سری مخاطب خسته احتمالا بعد از پایین اومدن شما احساس راحتی میکنن ولی هیچ اتفاق بدتری نمیافته. نه کسی به شما گوجه پرت میکنه نه کسی ازتون میخواد که ساکت بشید و نه حتی سالن خالی میشه. پس مثبت فکر کنید و به جای ساختن صحنه مخاطب ناراضی توی ذهنتون قبل از سخنرانی مخاطب جذب شده و خوشحال رو تصور کنید، اینکار بهتون اعتماد به نفس میده
اگر میتونید از برگزار کننده، فیلم سخنرانیتون رو بگیرید و تماشا کنید. اینکار بهتون کمک میکنه تا از چشم مخاطب، خودتون و رفتارتون روی صحنه رو ببینید و متوجه ضعفهاتون بشید. اگر فیلم برداری نمیشه از یه دوست کمک بخوایید تا براتون فیلم بگیره یا حتی خودتون صداتون رو ضبط کنید. معجزه رو از دفعه دوم میبینید.
کمی آب گرم بخورید. برای یک دقیقه پوز بتمن بگیرید. از نوشیدنیهای شیرین استفاده نکنید چون بیشتر گلوتون خشک میشه. قبل از سخنرانی کلمات سختتون رو تمرین کنید. صداتون رو با بیان بعضی حروف صدادار گرم کنید. کمی نرمش کنید قبل از روی سن رفتن. لبخند بزنید. با انرژی شروع کنید. حواستون به زمان باشه. سریع روی سن راه نرید و سریع حرف نزنید. بلندی و آرومی صداتون رو با جو سالن تنظیم کنید. با ادب باشید و از مثالهای ملموس و جذاب استفاده کنید.
بعضی از داروها مثل پروپرانول میتونه توی دوز خیلی کم به شما حس آرامش بده. اینکار یه روش تقلب سریعه ولی نباید ادامهدار باشه. توصیه اکید میکنم قبل از استفاده از این روش حتما با یه دکتر مشورت کنید. چون تجویز دارو، دوز مناسب، تاثیرش روی افراد، عوارض و اختلالش با داروهای دیگه فقط و فقط در تخصص یک پزشکه.
فرق هست بین کسی که سخنران حرفهایه و منبع درآمدش از سخنرانی تا ما که به خاطر تجربیاتمون توی یه زمینه دعوت میشیم برای کارگاه و سخنرانی. مثل بقیه کارها مهارت حرف زدن در جمع هم اکتسابیه و با تمرین زیاد بهتر میشه. مهم اینه که قدم اول رو بردارید و بازخوردهای آزاردهنده مانع جلو رفتنتون نشه. مهم اینه که همیشه یاد بگیرید و برای بهتر شدن مهارتهاتون تلاش کنید. مثلا اگر واقعا از این کار لذت میبرید کلاس فن بیان ثبتنام کنید و توی یوتیوب ویدئوهای آموزشی ببینید.
امیدوارم که این مطلب به دردتون بخوره. اگر از نکات بالا استفاده کردید نتیجه رو به من بگید. اگر هم این مطلب مشکلی داشت کامنت بذارید تا اصلاحش کنم. مرسی