ویرگول
ورودثبت نام
یادداشت های آشفته یک اورتینکر
یادداشت های آشفته یک اورتینکر
یادداشت های آشفته یک اورتینکر
یادداشت های آشفته یک اورتینکر
خواندن ۱ دقیقه·۴ روز پیش

رنجِ فرزندی

رابطه رنج آور مادر/پدر-فرزندی، از اون پیچیدگی های دنیاست. به کسی وصل شدی که حضورش تو رو آزرده می کنه و دوری ش بهت رنج می ده.

هیچ وقت نمی تونم با این تناقض آشکار کنار بیام، بودن نزدیک مادر و پدرم، رفتارها و اخلاق هاشون،سطح و طرز فکرشون اینقدر برام آزاردهنده ست که بیش از چند جمله دوام نمیارم. و فورا اون خشم پنهان سالهای نزیسته زندگیم فوران می کنه. اما دوری و فاصله ازشون اینقدر رنج آورده که برای دیدنشون لحظه شماری می کنم. لحظه شماری برای مواجهه مدام با تروماها.

هر کلمه و جمله اونا خنجری به قلبمه. اما باز هم می بخشم و باز هم...... و بازهم.

انگار اعتیاد دارم به این چرخه معیوب به این فراق و وصال، به این رنج و لذت.گاهی فکر می کنم آیا این فرزند نیست که بخشنده تره! بدون اینکه بخواد به دنیا میاد و به افرادی وثل میشه تا ادامه زندگیش رو مطابق با خواسته های اونا زندگی کنه و اگر نکنه باید این رنج دو ی رو به جان به ه!

رنجوالدین
۰
۰
یادداشت های آشفته یک اورتینکر
یادداشت های آشفته یک اورتینکر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید