دکتر مهران مرادی در مورد مسايل مختلفی از جمله Generative AI و یادگیری ماشین و یادگیری عمیق در این وبینار صحبت کردند و به خوبی در مورد کلید واژه های تخصصی و فلسفه ایجاد و زمینه ایجاد آنها صحب کردند.
به قطع یقین بسیاری از افراد ممکن است معتقد باشند که یادگیری چنین موضوعاتی ممکن است در ایجاد و مدیریت کسب و کار مهم نباشند اما ما صد در صد با این تفكر در تضاد و تعارض هستیم زیرا که معتقدیم که این موضوعات مانند یادگیری جمع و تفرق در ریاضی هستند که اگر یاد نگیریم قطعا ریاضی و مسائل پیچیده تر را نه میفهمیم و نه میتوانیم طراحی کنیم.
کاربردهای علوم شناختی و فناوری در حوزه کسب و کار عبارتند از:
تصمیمگیری و استراتژی: علوم شناختی میتوانند به تصمیمگیریهای سازمانی کمک کنند. با درک تکنیکها و الگوهای تصمیمگیری انسانی، شرکتها میتوانند تصمیمات خردمندانهتری بگیرند و برنامهریزی استراتژیک، ارزیابی ریسک و تخصیص منابع را بهبود ببخشند.
تعامل انسان و کامپیوتر: علوم شناختی نقش مهمی در بهبود تعامل بین انسان و فناوری ایفا میکنند. با مطالعه درک انسانی، توجه، حافظه و حل مسئله، شرکتها میتوانند رابطهای کاربری دوستانه و نرمافزارهای کاربردی واقعیتافزوده و هوش مصنوعی طراحی کنند. این منجر به تجربه کاربری بهتر، افزایش بهرهوری و رضایت مشتری میشود.
تجزیه و تحلیل داده و مدلسازی پیشبینی: تکنیکهای علوم شناختی مانند یادگیری ماشین و استخراج دادهها میتوانند برای تجزیه و تحلیل مجموعهدادههای بزرگ و استخراج نتایج معنادار استفاده شوند. با استفاده از الگوریتمها و مدلهای پیشبینی پیشرفته، شرکتها میتوانند پیشبینی دقیقی انجام داده، الگوها و روندها را شناسایی کرده و عملکرد خود را بهینه کنند.
بازاریابی و رفتار مصرفکننده: علوم شناختی بینشهای ارزشمندی درباره رفتار مصرفکننده، فرآیند تصمیمگیری و عواملی که بر انتخاب خرید تأثیر میگذارند، ارائه میدهند. شرکتها میتوانند از این دانش برای توسعه استراتژیهای بازاریابی مؤثر، کمپینهای تبلیغاتی مستهدف و تجربههای شخصیسازی شده مشتریان استفاده کنند. با درک اینکه مصرفکنندگان چگونه اطلاعات را دریافت و پردازش میکنند، شرکتها میتوانند پیامها و محصولات خود را بهتر به نیازکاربران تنظیم کنند.
آموزش و توسعه مهارتها: علوم شناختی میتوانند طراحی و اجرای برنامههای آموزشی در سازمانها را تحت تأثیر قرار دهند. با درک نحوه یادگیری، به خاطر سپردن و استفاده از دانش انسانی، شرکتها میتوانند روشهای آموزشی مؤثرتری را توسعه دهند و انتقال دانش را بهبود بخشند. این منجر به بهبود عملکرد کارکنان، افزایش تواناییهای سازمانی و بهبود قابلیتهای سازمانی میشود.
اقتصاد شناختی و اقتصاد رفتاری: علوم شناختی و اقتصاد از طریق رشتههایی مانند اقتصاد شناختی و اقتصاد رفتاری با یکدیگر تلاقی دارند. این تخصصها عوامل شناختی و عاطفی که بر تصمیمگیریهای اقتصادی تأثیر میگذارند، از جمله درک ریسک، پردازش پاداش و تأثیرهای اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهند. با یکپارچهسازی بینشهای علوم شناختی با مدلهای اقتصادی، شرکتها میتوانند درک بهتری از رفتار مصرفکننده و پویاییهای بازار پیدا کنند.
به طور کلی، کاربردهای علوم شناختی و فناوری در حوزه کسب و کار میتواند منجر به تصمیمگیری بهتر، تجربه کاربری بهتر، بهینهسازی فرآیندها، تبلیغات هدفمندتر، آموزش بهتر کارکنان و در نهایت افزایش رقابتپذیری و موفقیت در بازار شود.