اگر از دوستداران ژانر فانتزی باشید تا حالا حتما سریال Carnival Row را تماشا کردهاید یا اسمش به گوشتان خورده. سریال ساختهی آقای تراویس بیچم که ایده اولیه آن را زمانی که در کالج بوده است نوشته است. سریال که در ابتدا قرار بود فیلمی به نام A Killing on Carnival Row باشد به سریال هشت قسمتی در شبکه آمازون تبدیل شده و حدودا یک ماه پیش پخش شده است.
همین ابتدا بهتر است تکلیفم را روشن کنم. سریال گذرگاه کارناوال سریال متوسطیست ولی دوستداشتنی. اگر شما هم مثل یکی از طرفداران سریال بازی تاجوتخت- با آن پایان افتضاحش- بودهاید بعد از تمام شدنش دنبال جایگزینی برایش میگشتید. این سریال شاید کمی از عطش فانتزیتان را بتواند کم کند. چرا که سریال بازی تاجوتخت آنچنان میل[۱] معیار را از منظر داستانی و سطح کیفی تولید سنگین کرده است که تاکنون کسی یارای برکشیدنش را ندارد. برای سیراب شدن کامل باید منتظر HBO بود که با تولید اسپینافها و پیشدرآمدهایی از سریال بازی تاجوتخت چه برایمان تدارک دیده است.
سریال از سه زاویه داستان را پیش میبرد اشرافیگری و معضل بردهداری و عشق ممنوعه بین دو طبقه که با دو شخصیت آگروس و ایموجن بدان پرداخته میشود. آگروس که زمانی برده بوده است سعی میکند با کمک ایموجن خودش را وارد طبقه انسانها (اشراف) کند و حضورش بعنوان یک موجود غیرانسان را بین آنها عادیسازی کند، چرا که موجودات غیرانسانی مهاجر به شهر برگ مثل شهروندان درجه رفتار میشود و مشاغل سخت و رده پایین همچون خدمتکاری و روسپیگری به آنها تحمیل شده است. رابطه بین این دو شخصیت یادآور رابطهی الیزابت بنت و آقای دارسی در کتاب غرور و تعصب نوشته جین آستین است. تصادفا یا از روی خوشذوقی سازنده سریال بازیگر نقش ایموجن در فیلمی که اقتباسی از همین کتاب بوده نقش جورجینا دارسی را ایفا کرده است!
محور سیاست و توطئهگری و گرند پلات داستان را آبسالوم بِرِکسپیر و همسرش پایتی و فرزندانشان به دوش میکشند. آقای آبسالوم که نماینده مجلس است و طرفدار موجودات غیرانسانی است که به شهر بِرگ پناه آوردهاند. بحث و گفتگوی نمایندگان در مجلس، ما به یاد مجلس عوام بریتانیا میاندازد. و معضلی که اروپا در مورد مهاجرین و رواج تنفر نژادی با آن دست و پنجه نرم میکرد.
بخش سوم و اصلی داستان سریال که بیشترین زمان را به خودش اختصاص میدهد شخصیت فایلو دنبال میکند که افسر سابقی است که حالا در شهر برگ کارآگاه شده است و مسئول پیگیری قتلهایی زنجیرهای و مشکوک موجودات افسانهای تحت ستم و بدبختی شهر برگ میشود(یادآور قتلهای سریالی شخصیت جک قاتل در شهر لندن). در این بین رابطه او و وینیِت را نیز میبینیم. البته خود وینیت نیز داستان منحصر به فرد خودش را دارد و شخصیت مستقلی محسوب میشود.
در مجموع سریال Carnival Row، سطح بازیگری، جلوههای ویژه، طراحی لباس و گریم خوبی دارد. حال و هوای استیمپانکی و حضور موجودات افسانهای و ساحرهها و جادوی سیاه ، اشاره به مسائل سیاسی حال حاضر، بازنمایی لندن ویکتوریایی و مهآلود و کثیف آن را شایسته تماشا کرده است.
خبر خوش آنکه ساخت فصل دوم تایید شده است و مراحل ساخت خود را میگذارند. به گفته آقای بیچم، فصل دوم بزرگتر خواهد بود و نوید حضور الفها با طراحی منحصر به فرد و گابلینها را داده است.
سخن آخر که آنکه بر حسب عادت همیشگی تا آنجا که میشد سعی کنم از فاشکردن داستان و هر چیزی که باعث شود تازگی و غافلگیری داستانی سریال برایتان از بین برود، خودداری کنم. امیدوارم ببنید و لذت ببرید.
در همین باب نوشتهای از خانم ضحی کاظمی (نویسنده) را پیشنهاد میکنم، بخوانید.