سریال Castle Rock که بر اساس دنیای داستانی آقای استیون کینگ ساخته شده است.قسمت دهم و پایانیاش ساعاتی پیش پخش شد.اگر شما هم مثل من سوالاتی در ذهنتان پس از تماشای قسمت پایانی سریال Castle Rock شکل گرفته است،شاید بد نباشد این نوشته را بخوانید.
چه خورهی کتاب و طرفدار آثار استیون کینگ باشید،چه یک بینندهی معمولی، صحنههایی که در پساتیتراژ به نمایش را درآمد را قطعا نباید از دست بدهید.
این سکانس اینگونه آغاز میشود که ما در یک نمای از بالای سر، جَکی تورنس (Jane Levy) را میبینیم در حالیکه دربارهی نوشتههایی که به رمانش اضافه کرده است صحبت میکند.خط اول داستان او؟ «تبر در دستم خوش جا گرفته بود.»
بینندهی تیزبین و باهوش متوجه خواهد شد که سلاحی که جَکی با آن جمجمهی پروفسور قاتل را در قسمت هشتم سریال شکافت یک تبر مخصوص قطع کردن درخت بود.از همان نوعی از تبر که عمویش جَک تورنس با آن در گذشته خانوادهاش را در هتلِ قدیمیِ اُوِرلوک به وحشت انداخته بود.نکتهی بامزهی ماجرا آن جا است که جَک (عموی جَکی) هرگز موفق به استفاده از تبرش نشد،اما جکی چرا ( با تبرش پروفسور قاتل را کشت و هِنری دیوِر را نجات داد.)
جَکی که حال از اتفاقات اخیر فاصله گرفته و در تعطیلات و به دور از کار تاکسیرانیاش است را در یک به نوعی کافهی هیپستری میبینیم که مشغول نوشتن اتفاقاتی است که در این مدت بر وی گذشته است.به نوعی میتوان گفت با نوشتن رمان،تهدیدات را به فرصت تبدیل میکند.او قسمتی از متنش را با صدای بلند برای دوستش دین (Dean) میخواند و «دین» آن را «یک چیز ترسناک» میخواند.بله،به راستی که این «چیز» یکی از بهترینهای ژانر ترس خواهد شد اگر آن چیزی که در ذهنم دربارهی سکانس پساتیتراژ سریال بدان معنا باشد که من فکر میکنم.
فصل دوم سریال Castle Rock خود را را برای استفاده از معروفترین داستانهای استیون کینگ آماده میکند.
ارجاعات و ایستراِگهای (Easter Egg) زیادی به فیلم Shining در فصل اول سریال وجود داشت.اما هیچ یک از آنها واضحتر از حضور خودِ خانم تورنس نبوده است.اما قسمت پایانی سریال با جایگذاریِ ارجاعی به آثار سینمایی ساختِ گذشته بیننده را آمادهی یک پیچش در پلات داستانی میکند.به نوعی یک REDRUM ،حربهای که استیون کینگ در آثارش به کار گرفته است از جمله Shining.
در حالیکه هِنری جوان در تلاش است تا از دست پدر دیوانه۱ و روانیاش بگریزد، از روی جای پاهایش روی برف که مسیر فرارش را نشان میدهد بصورت برعکس پا روی همان جای پاها میگذارد و مسیر رفته را باز میگردد در ادامه پدرش را که در لبهی پرتگاه قرار دارد به ناگهان از پشت هل میدهد و او را به پایین پرت میکند.این عمل هِنری (برگشت از روی جای پاهایش بر روی برف) دقیقا از حرکت دَنی تورنس هنگامی که از دست پدرش در فیلم Shining ساخته استنلی کوبریک فرار میکرد،برداشته شده بود.
اکنون،همه آنهایی که فیلم Ready Player One را تماشا کردهاند میدانند که استیون کینگ از نسخهی سینماییِ آقای کوبریک از کتابش، عمیقا ناخشنود بود.کوبریک برای ساخت فیلمش هستهی مرکزی داستانی رمان را حفظ کرد اما نقاطی از پلات داستانی را جابهجا یا حذف کرد و پایان آن را نیز کاملا دستکاری کرد.حاصل کار او یک فیلم کلاسیک شد که در ذهن و قلب هواداران ژانر وحشت و فیلم زنده است اما فیلمنامهی آن بر اساس خط داستانی اصلی رمان نبود.
استیون کینگ آنچنان از فیلم سینماییِ کوبریک ناراحت شده بود که خودش دست به تهیهکنندگی و نوشتن فیلمنامهی یک مینیسری به نام 1997 Shining با حضور و بازی استفن وِبِر و ربکا دیمورنی کرد.گرچه این مینیسری محکوم به شکست بود زیرا طبیعت سانسورکنندهی شبکههای تلویزیونی در آن دوران با تم خونین و آزاردهندهی رمانهای استیون کینگ سازگار نبودند.
سریال Castle Rock این شانس را دارد تا بالاخره حق مطلب را دربارهی Shining آنگونه که شایستهاش است،ادا کند.درست است که این سریال از ابتدا بنا داشت تا مخلوطی از داستانهای استیون کینگ باشد اما آنطور که از ظواهر امر بر میآید داستان فصل دوم در غرب آمریکا اتفاق خواهد افتاد.همچنین منطقی خواهد بود اگر مکان مرکزی داستان یک هتل قدیمی با ظاهر ترسناک که بر بالای تپههای برفی قرار دارد،باشد.رمانِ Doctor Sleep نوشتهی استیون کینگ ادامهای بر کتاب Shining است.داستان Doctor Sleep،اتفاقات زندگی دَنی تورنس را چند دهه بعد از حوادث تروماتیکی که در کودکی او روی داده است را روایت میکند.پس خانم جَکی تورنسَ ما در سریال یک پسرعمو دارد که داستان مخصوص به خودش را برای تعریف کردن دارد.ممکن است مسیر آنها در داستان با هم تلاقی کند.
۱.در متن اصلی از کلمهی Cockadoodie استفاده شده است.ارجاعی است به فیلم Misery که در آن دختری جوانی نویسندهی مورد علاقهاش را زندانی میکند و او را با این صفت خطاب میکند.