روانشناسی مد معمولاً به عنوان مطالعه تأثیر انتخاب لباس در روشی که ما یکدیگر را درک و قضاوت می کنیم تعریف می شود . با این حال ، اصطلاح روانشناسی مد کمی گمراه کننده است ، زیرا در حقیقت این حوزه فراتر از تأثیر لباس روی فرد است. تمرکز آن از لباس فراتر می رود و روی بسیاری از محصولات دیگر که هویت خود شخص را نشان میدهد نیز تأثیرمیگذارد این نیرویی است که باعث تغییر دربسیاری از محصولات میشود از صنعت پوشاک گرفته تا اثاثیه منزل ، لوازم آرایشی و حتی اتومبیل و …
روانشناسی مد برای بازاریابان از اهمیت زیادی برخوردار است چون انها باید درک کنند چه عواملی باعث پذیرفته شدن مد توسط مردم میشود و همچنین باید پیش بینی کنند که فلان محصول تا چه مدت مد خواهد ماند . به عنوان مثال ، مد کلاسیک یک مد با چرخه پذیرش بسیار طولانی است که توسط یک گروه نسبتاً بزرگ اتخاذ می شود. در مقابل ، مد روز مد کوتاه است، نسبت کوچکتری از مردم محصولی را انتخاب می کنند که اکثر مواقع به سرعت گسترش پیدا میکند .
بیایید بین برخی اصطلاحات گیج کننده در روانشناسی مد تفاوت قائل شویم . مد فرایند انتشار اجتماعی است که توسط آن گروهی از مصرف کنندگان سبک جدیدی را اتخاذ می کنند. در مقابل ، یک مد (استایل) یک ترکیب خاص ازظاهر است (مثلاً شلوار جین و کت چرم ).
مد یک فرایند پیچیده است که در بسیاری از سطوح فعالیت می کند. به همین دلیل ، چشم اندازهای زیادی در مورد منشا و انتشار مد وجود دارد.
بسیاری از عوامل روانشناختی به توضیح انگیزه ما از شیک بودن کمک میکند. این موارد شامل پیروی از رسوم و عقاید ، تمایل به جستجوی تنوع ، لزوم ابراز خلاقیت شخصی و جذابیت جنسی است. به نظر می رسد بسیاری از مصرف کنندگان نیاز به یکتایی دارند آنها می خواهند متفاوت باشند.
کتاب “لباس برای موفقیت” این باور گسترده را نشان می دهد ک ظاهر به طور مستقیم بر نحوه برخورد افراد تاثیر میگذارد .
برخی محققان روانشناسی مد ، بر روی نقش لباس را در انتخاب همسر تمرکز میکنند. طبق نظریه سیگنالینگ (signaling) ، یک طاووس نر پرهایش را به صورت ایینی خاص به نمایش بگذارد تا زنی را جذب و با او ازدواج کند . لباس توانایی متمایز کردن یک نفر را در یک جمع در اختیار ما میگذارد .
در روانشناسی مد لباس و سایر محصولات ظاهری نقش مهمی برای تاثیر روی ناخداگاه دارند که اشاره میکند به جمله معروف “شما همان چیزی هستید ک میپوشید”
در یک مطالعه (Enclothed cognition) محققان از بعضی افراد خواستند کت آزمایشگاهی بپوشند، افردای که کت ازمایشگاهی پوشیده بودند با دقت و توجه بیشتری کار خود را انجام میدادند سپس به افراد گفتند که این کت نقاشی کشیدن است نه کت ازمایشگاهی به یک باره اثرات از بین رفت ، محققان به این نتیجه رسیدند که افراد ابتداع معنی نمادین لباس را تفسیر میکنند و سپس رفتار خود را بر این اساس تغییر میدهند .عبارت “لباس مرد را میسازد” بیانگر این روند است .
خیلی از اقتصاد دانان از طرق الگوی عرضه و تقاضا به مد را بررسی میکنند . کالاهایی که محدود هستند از ارزش بالایی برخوردار هستند ، در حالی که تمایل ما به محصولات ارزان قیمت کاهش می یابد، موارد نادر احترام و عزت خاصی در ذهن مشتری دارند ، با این حال سایر عوامل نیز بر منحنی تقاضا برای محصولات مرتبط با مد تأثیر می گذارند. اینها شامل یک اثر( prestige–exclusivity ) است که در آن قیمت های بالا هنوز تقاضای زیادی را ایجاد می کنند ، به موجب آن قیمت های پایین تر در واقع تقاضا را کاهش می دهند . “اگر ارزان باشد ، این نمی تواند خوب باشد “
سیستم مد شامل همه افراد و سازمانهایی است که معانی نمادین ایجاد می کنند و آن معانی را به کالاهای فرهنگی منتقل می کنند. اگرچه ما اغلب مد را با لباس برابر میدانیم اما این را باید در نظر داشته باشید که فرایندهای مد بر همه انواع پدیده های فرهنگی از جمله موسیقی ، هنر ، معماری و حتی علم تأثیر می گذارد. حتی شیوه های کسب و کار منوط به روند مد هستند .
نظریه Trickle-down بیان می کند که دو نیروی متضاد باعث تغییر مد می شوند؛ اولین گروه،گروه مقلد و زیر دستی است که سعی در تقلید از گروه بالادستی و همزاد پنداری با انها را دارد چرا که تقلید را نردبانی برای بالا کشیدن خود و بیشتر دیده شدن خود میبینند و گروه دوم همان گروه بالادستی و تعیین کننده است ک مدهای جدیدی را به وجود می اورند تا از جریان قبلی مد فاصه بگیرند و حس متمایز بودن را دوباره ازان خود کنند .
تئوری ( meme ) با استفاده از یک استعاره پزشکی توضیح میدهد که مد همانند یک ویروس واگیردار است همان گونه که ویروس از فردی به فرد دیگر مبتلا میشود مد هم تی مرور زمان میان افراد شیوع پیدا میکند و اپیدمی می شود .