نوشتن کار راحتی نیست! بیخود خودتان یا دیگران را فریب ندهید، گاهی افراد از سر لطف برای اینکه به آدمها روحیه و انگیزه بدهند، سعی میکنند نوشتن را برایشان کار آسانی جلوه بدهند. اما این روش معمولا نتیجهی عکس دارد. آدمها وقتی وارد میدان میشوند و با سختیهای فراوان سر راهشان روبرو میشوند، ممکن است احساس کنند که مشکلات، ناشی از ضعف ذاتی ایشان است و احساس سرخوردگی به ایشان دست دهد. در حالی که واقعیت این است که نوشتن یک مهارت پیچیده است که بخشهای زیادی از مغز آدم را درگیر میکند و مانند هر مهارت دیگری، نیاز به تمرین فراوان دارد. البته ممکن است بعضی افراد به نسبت در این کار با استعدادتر باشند، اما در مجموع این کار از مقولهی برداشتن یک پَر قو از روی زمین نیست!
اگر تصمیم گرفتید از کار پژوهشی و مجموعه مطالعات خود یک مقاله علمی بنویسید، عالی است چرا که دست به قلم شدن بهترین تمرین برای کسب این مهارت است. در این مقاله تلاش میکنیم خلاصهای از تجربههای مختلفی را که در شبکهی نوآوری پادپُرس به اشتراک گذاشته شده، در اختیارتان قرار دهیم.
پیش از نوشتن مقاله باید دانش کافی در یک حوزهی مشخص داشته باشید. همچنین باید یک ایدهی خوب و دست اول داشته باشید.
اگر دانشجو هستید، استادتان از نظر علمی پشتیبانیتان میکند. ولی حتی در این صورت هم بهتر است خودتان مقالههای افراد برتر در حوزهی مورد علاقهتان را دنبال کنید. این به شما کمک میکند تا با
پرسشهای باز در آن حوزه آشنا شوید و به آنها بپردازید.
وقتی ایدهی اولیه را به دست آوردید، تا میتوانید با آدمهای اطراف راجع به آن بحث کنید. برعکس ِ تصور عموم، صحبت راجع به ایده، باعث دزدیده شدن آن نمیشود، بلکه به پخته شدن موضوع کمک میکند.
ضمن اینکه با این کار، ایدههای جدیدی به دست میآورید و یا نقصهای کار و پژوهشتان را پیدا میکنید.
بعد از اینکه به اندازهی کافی به ایده پرداختید و آمادهی نوشتن آن شدید، لازم است با ساختار یک مقالهی علمی آشنا شوید. یک مقاله علمی معمولا چند قسمت اصلی دارد:
ساختار مقدمه معمولا شبیه به یک قیف است، پاراگراف ابتدایی وسیعترین پیش زمینه و چشمانداز را
از کار مربوطه ارائه میدهد. در پاراگرافهای بعدی از این وسعت کاسته میشود تا جایی که در پاراگرافهای نهایی به کار پژوهشی خودتان میپردازید و چشم اندازی از آیندهی پژوهشتان ارایه میکنید.
مقدمه معمولا سختتر از سایر بخشها است. بهترین راهحل برای نوشتن این بخش این است که لیستی تهیه کنید که روند نوشتن را برایتان مشخص کند. در این بخش باید به انگیزههایتان و ارتباط کارتان با کارهای دیگر بپردازید. همه اینها را میتوانید در لیست پیشنویس مشخص کنید. روند نوشتن را میتوانید با نگاه کردن به لیست و اینکه از کجا شروع کنید و به کجا برسید تعیین کنید.
بخش روشها و نتایج، معمولا بخشهای سادهتری هستند و نوشتنشان آسانتر است. برای نوشتن این بخش کافی است به نظریه یا محاسبات کارتان آشنا باشید. در بخش روشها خوب است که جزئیات را بنویسید چرا که ممکن است افرادی مقاله شما را بخوانند که با نظریه یا روش کار شما آشنا نباشند.
بخش نتایج، جایی است که باید نتایج به دست آمده از تحقیقتان را با جزییات بیان کنید. بهتر است از اول بدانید که هدف از ارایه نتایج کارتان چیست و چه چیزی را میخواهد نشان دهد. این به شما کمک میکند تا با استفاده درست از نتایج در جای خودشان، دیدگاهی در مورد هدف کار ارائه بدید. عکسها و نمودارها معمولا در این بخش وجود دارند. برای ساختن تصاویر با کیفیت وقت صرف کنید. تصاویر و نمودارها باید تا حد زیادی گویا باشند به طوری که با نگاه به آنها کلیت موضوع برای خواننده روشن شود. توجه کنید که از سایز فونت مناسب استفاده کنید به گونهای که اعداد به راحتی خوانده شوند.
ساختار بحث برخلاف ساختار مقدمه، شبیه به یک قیف وارونه است. در پاراگراف اول از کار پژوهشی
خودتان شروع کنید و در پاراگرافهای بعدی سعی کنید نشان دهید که کار پژوهشی شما چه چیزی به دانش پیشین در حوزه مربوطه اضافه کرده است. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، به این مقاله رجوع کنید.
بر اساس تجربه، بهتر است نوشتن مقاله را از بخش نتایج شروع کنید. معمولا این بخشی است که به آن تسلط بیشتری دارید. در این صورت راحتتر میتوانید بفهمید که چه مبانی نظری یا محاسباتی را باید در بخش روشها قرار دهید. سپس میتوانید بخش بحث را بنویسید. نوشتن این بخش به شما کمک میکند که بفهمید به چه کارهایی باید در مقدمه اشاره کنید.
مهمترین بخشهای مقاله چکیده و نتیجهگیری هستند. این بخشها معمولا نیاز به صرف زمان زیادی
دارند و باید بارها و بارها مورد بازبینی قرار گیرند. این بخشها بیشتر از سایر بخشها مورد توجه داورها قرار میگیرند. بنابراین در نوشتنشان توجه کنید. هرگز در نتیجهگیری نکته جدیدی نسبت به آنچه در مقالهتان دارید، اضافه نکنید.
در کل در نوشتن نسخه اولیه خیلی وسواس به خرج ندهید. برای برطرف کردن ایرادهای نگارشی و ادبی وقت زیادی دارید. اجازه دهید نسخه اولیهی مقاله شکل بگیرد و بعد به جزییات بپردازید.
نوشتن یک مقاله، برخلاف آنچه که ظاهرش نشان میدهد، یک کار سلسله مراتبی است. در حالی که برعکس، معمولا تصور میشود که این کار مثل ساختن یک پازل است، جوری که فکر میکنیم میتوانیم ابتدا بخشی از پازل را درست و کامل تشکیل بدهیم. ولی تجربه نشان داده که اصلا این طور نیست: یک
مقاله را باید بارها و بارها بازبینی کرد تا نسخهی نهایی به دست آید.
باید اول یک دور کامل کل ِ مقاله را نوشت، سپس دوباره کل ِ مقاله را نوشت و باز دوباره کل ِ مقاله را… و همین طور ادامه داد تا کل ِ مقالهی نهایی به دست بیاید. مانند یک مجسمهساز که کلیت شی مورد نظرش را میسازد و در مراحل بعدی جزییات را به آن اضافه میکند.
-----
در صورت تمایل برای درج تجربهی خود و یا مطالعهی تجربههای بیشتر، به آدرس زیر مراجعه کنید: