کارن دیلون، سردبیر پیشین مجله « هاروارد بیزینس» در پاسخ به این پرسش که چه چیزی باعث موفقیت یک فرد میشود، می گوید: ترکیبی از توانایی برای یادگیری پیوسته و قدرت بلند شدن دوباره بعد از هر شکست( انعطاف پذیری)، در حالی نتیجه بخش است که فرد « توانایی تشخیص و پذیرش استراتژی های نوظهور» را نیز داشته باشد.
بسیاری از صاحبان کسب و مار، فعالیت هایشان را با یک استراتژی روشن و قطعی شروع می کنند و به این ترتیب از همان ابتدا می دانند که برای موفقیت در کسب و کارشان چه باید بکنند. اما واقعیت این است که بسیار بعید است شرکت ها تا پایان کار بر همان استراتژی اولیه پایبند بمانند؛ زیرا با پیشرفت کارها و کسب تجربیات جدید، متوجه می شوند که استراتژی اولیه چندان نیز برای رسیدن به موفقیت کامل نبوده است.
به همین دلیل است که موفقیت شرکتها عمدتا مرهون استراتژی است که در نیمه راه پدیدار می شود. بسیاری از طرح های کسب و کار، پس از کسب تجربه و آموختن چیزهای بسیاری در مسیر اجرا ی پروژه ها، تغییر می کنند زیرا تداوم یادگیری ها و کسب تجربه های عملی شما را بسیار آگاه تر از گذشته می کند و اینجاست که معمولا یک استراتژی جدید و موثر ظهور پیدا می کند.
این راز واقعی موفقیت است؛ یعنی توانایی تشخیص یک استراتژی نوظهور و اجرای سریع آن.
