فردیناند بیر
در سال 1803 میلادی پسری متولد شد که نام او را فردیناند گذاشتند. علاقه مند به پیانو و آهنگسازی و مشتاق به ساختن و تنظیم سبکی از موسیقی بود که آن را موسیقی سَبُک (light music ) می نامند. سَبُک در مقایسه با موسیقی کلاسیک که پیچیده تر و به لحاظ بافت غنی تر است.
فردیناند بیر در سال 1863 با طرفداران نه چندان بی شمار خود خداحافظی کرد و دار فانی را وداع گفت.
حاصل تلاش حرفه ای فردیناند بیر آهنگسازی و تنظیم چندین قطعه بود. که تقریبا هیچکدام آثار مهمی در تاریخ موسیقی به حساب نمی آیند. اما بزرگترین دستاوردش تهیه کتابی برای آموزش پیانو است که در ایران به «بیر اپوس 101» معروف است . کتابی که گفته میشود از اولین کتاب های آموزش به حساب میآید . اگرچه بنده هیچ منبعی برای تایید این حرف پیدا نکردم.
این کتاب هیچ شباهتی به کتاب های آموزشی قرن اخیر ندارد و بیشتر از اینکه حاوی یک متد مشخص آموزشی باشد، شبیه کتابهای افزایش تکنیک پیانوست. جالب است بدانید که محبوبیت این کتاب در کشورهای آسیایی بیشتر از کشورهای دیگر است و این محبوبیت در ایران حیرت انگیز است.
متاسفانه این کتاب خشک و بیروح برای هنرجویان علاقه مند همچون هفت خوان رستم میماند . کودک 7، 8 ساله را به جنگ دیو سپید میفرستیم که بعد از تمام کردن کتاب و پیروزی، نه نای نواختن آهنگ دارد، نه علاقه مند به نواختن یا حتی شنیدن آثار زیبای موسیقی کلاسیک است. بعد میگوییم استعداد نداشت یا بچه های این نسل تنبل هستند و ما فلان بودیم و بهمان.
چرا در دورانی که به راحتی می توان انواع متدهای آموزش را با جستجویی ساده در اینترنت پیدا کرد باز هم یقه بیر را ول نمیکنیم؟ آیا غیر از این است که بسیاری از مدرسین، آموزش صحیح را تنها در آموختن سنت هایی می دانند که بی تامل در این مملکت رواج داشته ؟
کدام شیر پاک خورده ای گفته که راه رسیدن به جایزه شوپن از مسیر کتاب بیر اپوس 101 می گذرد؟ با نگاهی ساده به کتاب و کمی تامل میتوان فهمید که آموزش بر اساس کتابی که در سال 1851 منتشر شده است هیچ نتیجه درستی نمیدهد. این کتاب در زمان اوج موسیقی رمانتیک در اروپا منتشر شده اما هیچ نشانی از نوگرایی زمان خود را هم همراه ندارد و تنها صدای کلمنتی و موتزارت جوان از آن شنیده میشود.
در این 150 سال شنوندگان و متخصصین موسیقی انواع سبکها را تجربه کرده اند و منطقی نیست که همچنان با کتابی آموزش دهیم که هیچ نشانی از بزرگان دوران بعد از بیر ندارد. چطور میتوان از نوجوانی که موسیقی مدرن، پاپ، متال و راک را شنیده است انتظار داشت تا قطعات حوصله سر بر و بی هدف کتاب بیر را بیاموزد؟
و سخن آخر اینکه مدرسین عزیز که در شیوه ی آموزش خود پافشاری میکنید و حاضر نیستید این کتاب متحجر را کنار بگذارید، جان بیر بیخیال شوید. ما کارگران موسیقی کلاسیک یا هیچ سبک دیگری نیستیم. سنگ کلاسیک را به سینه زدن و کوبیدن چوب بیر بر سر شاگردان با این تصور که راه بتهوون از کتاب بیر میگذرد اشتباه است و هیچ منفعتی برای هیچ کسی ندارد حتی آن مرحوم فردیناند بیر.
و هنرجویانی که این متن را خواندید از معلم خود بخواهید تا در حد توان خود و سطح شما از همان ابتدا به شما آهنگ بیاموزند. وگرنه نه تنها به سر منزل مقصود نمیرسید که مجبورد خواهید شد در آخر عقده های فروخورده خود را بر سر یک کیبورد 4 اکتاو در عروسی فردی نا شناس در باغی ناشناستر خالی کنید.
پانویس : توضیحات تخصصی تر درباره عدم استفاده از این کتاب را در جلسه اول پیانو سایت پیانو کاغذی توضیح داده ام.
جمال سامری- مدرس پیانو