گذری کوتاه بر شاخص های بداهه نوازی: در هنر ایران و بویژه موسیقی ردیف دستگاهی یا اصطلاحاً موسیقی سنتی شهری، “بداهه نوازی” به عنوان شیوه ای خاص، غایت اجراکننده-نوازنده یا خواننده- در مسیر یادگیری، از مراحل ابتدایی تا دوره عالی محسوب می شود. در موسیقی سنتی شهری ایران، واژه ترکیبی “بداهه نوازی” و واژه “سنت” همواره به عنوان دو مفهوم اصلی در نظر گرفته می شده که در نگاه اول با توجه به معنی بداهه نوازی به عنوان گونه ای نوسازی و دگر گونه سازی و معنی سنت به عنوان تکرار موضوعات از پیش موجود؛ ممکن است برخی تضادها و تعارضات در ارتباط با اصول بنیانی این موسیقی به وجود بیاید. اما این دو مفهوم، دو روی یک سکه هستند و در حقیقت بداهه نوازی، در طول تکرار گذشته یا عمل سنتی قرار دارد. به بیانی دیگر، بداهه نوازی مرحله ای از اجرا و نواخت است که در آن اجراکننده با استفاده از مصالح و مواد صوتی که از ادبیات گذشته موسیقی مورد نظر و تکرار آنها بدست آورده، به بیانی شخصی با ترکیبی خاص و در لحظه ای واحد دست می زند. در واقع ما با پدیده ای به نام “سنت بداهه نوازی” رودررو هستیم. حدود و ثغور بداهه نوازی نکته مهمی که در این نقطه لازم به ذکر است، تعیین حدود و ثغور بداهه نوازی است، از لحاظ لغوی ما می توانیم واژه ترکیبی بداهه نوازی را به اجرای آزاد و پیش بینی نشده هر اجراکننده-نوازنده یا خواننده- با هر سطح از توانایی و مهارت در لحظه ای خاص اطلاق کنیم. لیکن آنچه که از لحاظ فرهنگ موسیقایی بدیهی به نظر می رسد این است که واژه ی بداهه نوازی دارای باری ارزشی چه از لحاظ توانایی و مهارت نوازنده و خواننده و چه از لحاظ معانی صوتی متبادر از آن است. منظور از توانایی و مهارت یا تکنیک در حیطه ی اجرا، اشراف کامل و تسلط اجراکننده بر ابزار خود و توانایی بیان ذهنیات و احساسات در قالب ترکیبات مختلفی از صداها می باشد. سکوت درونی در بحث معنای صوتی شکافتن و تحلیل مشکل تر به نظر می رسد ولی می توان گفت که عنصر تأمل، سکوت درونی و گوش سپاری به صدای حال لحظات، عنصری است که برای باردار کردن صداها از فضایی اثرگذار، حائز اهمیت است. در حقیقت می توان گفت که بداهه نوازی بازگویی هستی در حال جریان توسط انسانی حساس و صاحب بلاغت موسیقایی، تعریف می شود. شیوه ی بداهه نوازی در اشکال عالی خود –اجرای اساتید مسلم بداهه پردازی در انواع موسیقی های دنیا- در کل جهان، به نوعی سند و مدرکی دال بر ویرتئوزیته (استادی و تبحر) اجراکننده ی آن است. به طوری که حتی در کشورهای غربی و سنت موسیقی کلاسیک که معمولا رپرتوار- برنامه اجرایی- نوازنده یا خواننده از پیش مشخص است، بداهه نوازی مختص بزرگانی چون موتسارت، بتهوون و شوپن بوده و هر اجراکننده تازه کار و کالی حق و جسارت اجرایی به این شیوه را ندارد. تا اینجا به برخی از شاخص های بداهه نوازی اشاره کردیم که می توان آنها را به شکل زیر دسته بندی کرد: مهارت و تبحر و تسلط نسبتاً کامل اجراکننده- تکنیک- بر ابزار اجرایی مورد نظر. احاطه کامل اجراکننده بر رپرتوار آن موسیقی. دوری گزیدن از فرمها، ریتم ها و ملودی های از پیش تعیین شده و واگذاری این عناصر به لحظه ی اجرا. گرایش به اتفاقات و تصادفات صوتی در لحظات مختلف و طلب پیشآمدهای غیر قابل انتظار (در ادامه ی بند قبل). پرداخت به شنیدن به جای اندیشیدن در لحظه لحظه ی اجرا (تمرکز و مراقبه). از دیگر نکاتی که توجه به آن در کنار بندهای بالا با اهمیت به نظر می رسد، خصوصیات فردی نوازنده یا خواننده چه از لحاظ فیزیولوژیک و جسمی و چه از لحاظ مغزی و ذهنی است. مسلماً اجراهای معیار در کل جهان و در موسیقی ما دارای معدلی بالا از مجموع شاخص های گفته شده است. نکته ی دیگر در ارتباط با این شیوه، ساختار اجرای نوازنده یا خواننده است که این مورد نه تنها در بداهه نوازی بلکه در شیوه های دیگر اجرای موسیقی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. سونوریته –صدا دهی ابزار صوتی و صداسازی اجراکننده- موزیکالیته- بیان موسیقایی اصوات و تعبیرهای مناسب- و تکنیک- توانایی و مهارت و تسلط اجراکننده بر ابزار صداده- جملگی شاخص هایی هستند که در هر اجرای موسیقی شدیداً مورد تأکید واقع می شوند و شیوه بداهه نوازی نیز از این قواعد مستثنی نیست. ما می توانیم در اجراهای مختلف قطعه ای واحد توسط مجریان مختلف، از واژه “بداهه پردازی اجرایی” استفاده کنیم، بدین معنی که در زمانها و مکانهای مختلف اجرای قطعه ای واحد توسط اجراکنندگان مختلف تفاسیر و تعابیر متفاوتی را پیش روی ما قرار می دهد که می توان از آن تحت عنوان بداهه پردازی اجرایی یاد کنیم. با توجه به موضوعات طرح شده می توان شیوه بداهه نوازی را در قالب جملات زیر بیان کرد: بداهه نوازی شیوه ای است که در آن اجراکننده- نوازنده یا خواننده- متبحر و ماهر با توجه به اشراف کامل به رپرتوار موسیقی مورد نظر دست به اجرایی متمرکز و بدیع در این لحظه ی خاص می زند که صداهای حاصله انعکاسی است از این لحظه ی تاریخی بر این شخصیت بارز، در این مکان کلان جغرافیایی و این مکان خرد اجرایی. در تعریف بالا منظور از لحظه تاریخی، استمرار و تداوم جریان تاریخی و سرایت آن بر روی فرد فرد اعضای جامعه است که قسمتی از این تأثیر خودآگاه و بخشی از آن ناخودآگاه صورت می گیرد. عامل شخصیت که مجموعه ای از خصوصیات ذهنی و جسمی یا ظاهری و باطنی است نیز در بازخوانی یا بازگویش این لحظه ی خاص اساسی ترین نقش را بازی می کند. در حقیقت این حادثه ویژه صوتی- بداهه نوازی- برآیندی است از مجموعه ی عوامل، رتبه ی هر بداهه نوازی نوسان و تغییر می یابد. این شیوه در شکل متعالی خود زبان حال افرادی است که دریافت های شخصی، هوشمند و ژرف از هستی دارند و اگرچه عناصر شکل دهنده ی این زبان در کلیت خود هر کدام وابسته به محیطهای صوتی متفاوتی است، ولی مسئله اصلی قرار گرفتن این عناصر بیگانه در ترکیب بندی نوین، هماهنگ و یکپارچه ای به نامه “بداهه” است و از این روست که محیط هنر بداهه نوازی جای حضور هر ناخالص بی دانش سطحی نگری نیست.
سپهر رفیعیان- نوازنده و مدرس سنتور در سایت پیانو کاغذی