"حیاط خانه ما
تا افق پهن است
فرشی سبز با ترنجی از نقش آهو و کبک
گلهای حاشیهاش زنبق و شقایق
انتهای ایوان جایی است که هر صبح
خورشید برای بوییدن گلهای آویشن
میآید و برایم دستی میتکاند
حیاط خانه ما آنقدر بزرگ است
که در گرگم به هوای ماه و خورشید
از پس یکروز دویدن نیز به هم نمیرسند
برای دم کردن چای
کافی است چشمانت را ببندی و دستی دراز کنی
باد جنوب برایت سبدی از بابونه خواهد چید"