نوشته های یک سفالگر طبیعتگرد
نوشته های یک سفالگر طبیعتگرد
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

فضای مجازی

یک جایی در زندگی متوجه شدم که برای داشتن حس ارزشمندی دنبال کسب دستاوردهای بیرونی هستم. برای اینکه پدرم تحسینم کند میخواهم در شغلم موفق باشم و برای اینکه حس ارزشمند بودن داشته باشم در فضای مجازی اطلاعات زندگیم را به اشتراک می گذارم و مثلا اگر از دید دیگران زندگیم خوب و پربار باشد و بگویند به به و فالوئرم زیاد شود با گرفتن حس تایید حالم بهتر می شود . کم کم دیدم اصلا بنیان فضای مجازی بر همین اصل غلط استوار است که شما با فعالیت در فضای مجازی و دیده شدن، احساس ارزشمندی کنی و برعکس اگر دیده نشدی مدام خودت را با دیده‌شده ها مقایسه کنی و حالت بدتر و بدتر شود.

الان دو سه سالی هست که درفضای مجازی کاملا هشیارانه فعالیت می کنم و حواسم هست که قضاوتها چه به شکل مثبت یا منفی تاثیری در عملکردم نگذارد . مدام با خودم چک می کنم که آیا حس ارزشمندیم از درونم تمام و کمال هست یا نه. نسبت به نقدها و قضاوتها رویین‌تن شده ام. حس و حالم با شنیدن یک تایید یا نقد تغییری نمی کند .

معتقدم بخاطر وجود داشتنم و مخلوق خدا بودنم و بخاطر همه ارزشهای شخصیتی و درونی که در این سالها کسب کرده ام و بخاطر همه تلاشها و مبارزه هایم در راه تعالی و بخاطر تمام صبرها و گذشتهایم ارزشمندم . بخاطر اینکه میتوانم جواب بدی را با بدی ندهم و بخاطر اینکه می توانم هزار بار دیگر بیفتم و باز از صفر شروع کنم و بخاطر اینکه هنوز مهربانم و خدا را در پدیده ها و مخلوقاتش می جویم و بخاطر همه ارزشهای روحی که کسب کرده ام یا خدا به من عنایت کرده است ارزشمندم . قرار نیست کسی حتی نامم را بداند و تحسینم کند و همه ارزشهایم را بشناسد تا من حس ارزشمندی کنم . قرار نیست حس ارزشمندیم از بیرون به من برسد . وجدان من و روح برتر من و خدای من می داند که چه کرده ام یا چه هستم و همین مرا بس است .

دیگر اسیر بازی‌های روانی در فضای مجازی نمی شوم و اتفاقا با کسانی بیشتر مراوده دارم که در زندگی واقعی حضور پررنگ تری دارند تا در فضای مجازی !

در موجهای اینستاگرامی نمیفتم و حال خوب و بدم را به دست استوری ها و پستهای جماعت مجازیون نمی دهم . به درونم متصلم و این اتصال مرا از همه دنیاهای مجازی بی نیاز می کند . می دانم که باید با همین فرمان جلو بروم تا در آرامش باشم .

حس کافی بودن و ارزشمندی دارم چه حسابم پر پول باشد چه نه، و چه در روابط خوب باشم یا تنها ؛ چه در میانه جمع و چه در خلوت ! همه جا حال من یکی است . نه با دیدن پزها و شوهای اینستاگرامی دیگران می لرزم و نه حسرتی دارم . به نظرم بزرگترین دستاورد دو سه سال اخیرم همین بوده و بس ! خلاصه اینکه حواسم به روحم و انرژیهایم و حسهایم هست و بیشتر در حقیقتم تا مجاز …

گاهی که سم فضای مجازی از روحم پاک می شود؛به وضوح می بینم آدمها چقدر شبیه ربات شده اند و چقدر محتواهای فضای مجازی سخیف و بی ارزش شده و چقدر بشریت با این بازیها سرگرم است که به راحتی موجهای سیاسی و اقتصادی را در آن به راه می اندازند و کسی هم با خودش فکر نمی کند که حقیقت چیست. اوج مصرف گرایی را در اینستاگرم می بینم و تاسف می خورم بنظرم آفت رشد روح انسان امروزی همین فضای مجازی است و همه ما اگر حواسمان نباشد جایی از زندگی مان از آن ضربه می خوریم و اگر حواسمان نباشد شبیه رباتهایی می شویم که طبق الگوریتم اینستاگرم زندگی می کنند نه طبق ارزشهای درونی خودشان!


فضای مجازیاینستاگراماینستاارزشمندیحال خوب
من دهه شصتیم؛ لیسانسم مهندسی کامپیوتره ،۵ سال فریلنسر بودم و ۱۰ سال کارمند و ۵ساله که سفالگرم. اینجا میخوام راحت و بی نقاب بنویسم؛ پیج اینستام: parnian.travel
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید