نوشته های یک سفالگر طبیعتگرد
نوشته های یک سفالگر طبیعتگرد
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

واقع گرایی

یکی از مشکلات ما ایرانی‌ها آرمانگرا بودن و ندیدن واقعیات است. این آرمانگرایی در عرصه سیاست و اجتماع کاملا نمود بیرونی دارد و می توانیم ببینیم که پدران و مادران ما برای آرمانها و یک جامعه ایده ال سالها در عرصه سیاست و فرهنگ جنگیدند و تلاش کردند و کمتر به نتیجه رسیدند. حتی این موضوع در عرصه خانوادگی هم نمایان است. ایرانی‌ها همیشه از فرزندان خود انتظارات بالایی داشتند و کوچکترین ایراد را تحمل نمی کردند و حق اشتباه کردن را برای فرزندانشان به رسمیت نمی شناختند.

درست است که امروز اوضاع کمی بهتر شده اما هنوز می بینم که اطرافیانم فکر می کنند باید زندگی ایده‌ال و بدون نقصی داشته باشند تا خوشحال باشند و فلانقدر حقوق کمتر حالشان را خراب می کند.

حتی در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز جامعه ما جامعه ای شعار زده و غرق توهمات و خیالات ایده آلیستی است. در حالیکه رمز داشتن یک زندگی آرام و موفق این است که بپذیریم هیچ وقت هیچ چیز کامل و مطابق میل ما نیست .

بقول استادم باید بفهمیم که زندگی سوار شدن بر یک کشتی است که در دریای متلاطمی در حرکت است ، انسان متوهم سعی می کند دریا را آرام کند اما انسان واقع گرا سعی می کند که در هدایت آن کشتی موفق باشد .

اولین گام در داشتن یک زندگی و شخصیت سالم این است که از واقعیات فرار نکنیم و نقصهای موجود در خودمان اطرافیانمان و جامعه را تمام و کمال بپذیریم و سعی کنیم با همه اینها زندگی سالم و آرامی داشته باشیم.


بنظرم تا روزی که ما ایرانیها شعارهای ایده الیستی مان سر به فلک می کشد در زندگی معمولی و ساده و تعاملات خودمان هم ناتوان هستیم . تا روزی که نپذیریم بعنوان یک ملت چه ایرادهایی داریم تاریخ را بارها و بارها باید تکرار و زندگی کنیم و تا روزی که به بلوغ عقلی و احساسی نرسیم ، نه خودمان و نه کشورمان به رشد و پیشرفت دست نمی یابیم.

من خودم چند سالی است که طرز فکرم را تغییر داده ام و از ایده ال گرایی به سمت واقع گرایی حرکت کرده ام . در انتخابهایم ایرادها و نواقص را بیشتر می‌بینم . در خودم و در اطرافیانم نقصها را می بینم و می پذیرم و سعی نمیکنم همه چیز را مطابق میلم تغییر دهم بلکه خودم را با شرایط وفق می دهم.

معتقدم که باید هم در وضعیت مالی و اجتماعی خوب بتوانم سالم زندگی کنم و هم در وضعیت مالی و اجتماعی پایین !

باید بتوانم با کوچکترین خوشیها زندگی کنم و برای خوشبختی به دنبال شرایط عالی و بی نقص نباشم و این همان هنر راندن کشتی در دریای متلاطم زندگی است.



زندگیایرانواقع گراییایرانیخوشبختی
من دهه شصتیم؛ لیسانسم مهندسی کامپیوتره ،۵ سال فریلنسر بودم و ۱۰ سال کارمند و ۵ساله که سفالگرم. اینجا میخوام راحت و بی نقاب بنویسم؛ پیج اینستام: parnian.travel
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید