هانیه دارائی
هانیه دارائی
خواندن ۷ دقیقه·۶ ماه پیش

تحلیلی بر تاسیس مدرسه به مثابه‌ی کنشی اتوپیایی

در خلال تحولات رنسانس، تلقی تام و ایستایی که از واژه‌ی­ «اتوپیا[1]» در جهان سنت وجود داشت، دچار دگرگونی شد. توماس مور[2] کسی است که برای نخستین بار این نگاه جدید را در معنای اتوپیا ابداع کرد و کتاب «آرمانشهر» وی این نوواژه[3] را در ادبیات اندیشه­ متفکران قرن شانزدهم به بعد به تثبیت رساند. از همین روی، می­‌توان گفت ایده­ توماس مور از اتوپیا در واقع محصول عصر رنسانس است (claeys, 2010, p.3). از آن زمان تاکنون مطالعات بسیاری روی اتوپیا و هویت «فرا بین­ رشته­ ای[4]» آن صورت گرفته است. امروزه اتوپیا به عنوان یک استراتژی تلقی می‌­شود که در یک اکنون مجازی یا در آینده‌­ای فرضی، واقعیتی دیگر را می­‌جوید. بنابراین، اتوپیا به عنوان راهبردی برای پرسش از واقعیت و اکنون تنظیم می­‌شود و عمدتاً شکل یک فرآیند را به خود می‌گیرد. به بیان دیگر، اتوپیا برنامه‌­ای برای تغییر و بهبود تدریجی زمان حال است. از این منظر، اتوپیا در سطوح مختلف به عنوان وسیله‌­ای برای جهت گیری مجدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و آموزشی عمل می­‌کند (claeys, 2010, p.23).

لایمن تاور سارجنت[5]، یکی از اتوپیاپژوهان معاصر، تقسیم ­بندی مهمی پیرامون اتوپیا دارد. او اتوپیا را به سه دسته­ 1) اتوپیا به مثابه­ ژانر ادبی-هنری، 2) اتوپیا به مثابه­ روش تحلیل پدیده­‌ها و 3) اتوپیا به مثابه­ کنش تقسیم می‌کند (Sargent, 2010, p. 11).

کتاب اتوپیانیسم اثر لایمن تاور سارجنت
کتاب اتوپیانیسم اثر لایمن تاور سارجنت

در نوشتار حاضر، دو قسم اخیر از تقسیم بندی سارجنت مورد توجه است. قسم دوم در حقیقت، فعلی است که نگارنده­ نوشتار کنونی در پی گرفته است و می‌­کوشد تا از دریچه­ اتوپیا به مسئله­‌ی «پیدایش مدل­‌های بدیل آموزش مدرسه­‌ای» نگاهی بیاندازد و اتوپیا را روشی برای تحلیل پدیده­‌ی مذکور در نظر بگیرد. منظور از اتوپیا به مثابه­‌ی کنش نیز هرگونه فعالیت ارادی و اجتماعی انسان است که برای گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب صورت می‌گیرد که در اصطلاح می‌­توان آن را «کنش اتوپیایی[6]» نام نهاد. بنابراین، از طرف دیگر، این عنوان ویژگی کسانی است که با تاسیس یک مدرسه در طول تاریخ یا با ایجاد گونه‌­هایی بدیل برای مدرسه در چند دهه­‌ی اخیر سعی دارند با نگاهی به آینده، حال را دگرگون کنند.

اکنون با توجه به عنوانی که این نوشتار در پی گرفته است، می­‌بایست تحلیل شود «چرا، چگونه و به چه معنا پیدایش مدل­های بدیل آموزش مدرسه­ای، کنشی اتوپیایی است؟»

نهاد مدرسه در نظام بروکراتیک آموزش و پرورش تنظیم کننده­ و سامان دهنده‌­ی گفتمان قدرت است. یکی از عناصر مهم در گذاردن صحیح خط مشی آموزشی مولفه­‌ها، روابط و قدرت برخواسته از بطن آن است. در این نگاه مدرسه به عنوان یک نهاد علم در خدمت گفتمان حاکم قرار گرفته است. به بیان دیگر، چیزی که در فرآیند آموزش و پرورش در حال رخ دادن است تثبیت کننده، تولید کننده و بازتولیدکننده‌­ی همین وضعیت موجود است. اما در دیگر سوی، کارل مانهایم[7] اتوپیا را در برابر ایدئولوژی قرار می‌دهد. یعنی اتوپیا در قالب فرآیندی­ خود، پیوسته ایدئولوژی‌ها را به چالش می‌کشد.

بنابراین، مدرسه و نه البته به معنای آنچه اکنون در ساختار بروکراتیک نظام آموزش و پرورش مشاهده می­‌شود، بلکه درست همان نهاد اثرگذاری که در تاریخ معاصر ایران قابل رهگیری است، دو چهره‌­ی کاملا متضاد و قابل تحلیل دارد. به دیگر بیان، مدرسه هم می‌­تواند در نقش مقوِّم نظام قدرت و استمراردهنده­‌ی وضع موجود بوده، تثبیت­ کننده و مشروعیت­ بخش باشد و اصطلاحاً در ادبیات گفتمانی، ایدئولوژی حاکم بر هر زمانه را تدوین[8] و مفصل‌­بندی کند (محمد نصرآوی، ارتباط شخصی، اردیبهشت 5، 1403). در دیگر سوی، مدرسه می­تواند چهره­ای اتوپیایی داشته باشد. به این معنا که ایدئولوژی، ساختار و وضعیت موجود را به نحو پویا و دائمی تغییر داده و راهی به سوی وضعیت مطلوب بگشاید. بنابراین، پیوندی ناگسستنی، عمیق و قابل تامل میان مدرسه و اتوپیا وجود دارد که به نظر می‌­رسد قابل انکار نیز نباشد. اگر با نگاهی ژرف نگریسته شود آنگاه این امر نمایان است که فرد، افراد یا گروه­‌های خاص موثر بسیاری در تاریخ معاصر ایران، تصمیم به تاسیس مدرسه یا مدارسی گرفته‌­اند که هر کدام از ایشان به مثابه‌­ی کنشگر تعلیم و تربیت آگاهانه یا ناآگاهانه در برابر وضعیت موجود زمانه­‌ی خویش، ساختار حاکم و ایدئولوژی مستقر ایستاده‌­اند، یا آشکارا آن را به چالش کشیده‌­اند یا در فرایند طولانی اصلاح و تغییر سعی بر برهم زدن رویه­‌ی ثابت را داشته‌­اند. در همین رابطه کارل مانهایم معتقد است می‌­توان از ابزارهای غیر انقلابی[9] نظیر آموزش و پرورش برای تحقق جامعه‌­ای بهتر یاری گرفت (مانهایم، 1380، ص­ص. 1-7). تاسیس مدرسه‌­ی دارالفنون، تاسیس مدارس حجتیه در عصر پهلوی، تاسیس مدرسه‌­ی علوی تهران و نمونه­‌های مشابه بسیاری که می‌­توان به عنوان مصداق مطالب بالا دانست.

اما الگوهای جدیدی که برای تاسیس مدرسه‌­ها در دهه‌­های اخیر با پیشرفت تکنولوژی و امکانات دیجیتال رخ داده­، بیش از هر چیزی قابل بررسی است. مدرسه‌­های خصوصی، مدرسه­‌های مجازی، مدرسه‌­های شناختی، مدرسه‌­های آزاد، مدرسه­‌های مطالعاتی تخصصی، مدرسه‌­های فصلی و موارد بی‌­شمار دیگر را می­‌توان در زمره‌­ی کنش‌­های اتوپیایی اخیر به شمار آورد که می‌­کوشند با تاسیس مدرسه یا حتی به معنای دقیق کلمه و در معنای نفی وضعیت موجود، با تاسیس «نامدرسه» رویای اجتماعی[10]مشترکی که در آینه­‌ی مدرسه­‌های موجود محقق نشد را بازتصویرسازی کنند و راه برون­‌رفت از مولفه‌­های نامطلوب فعلی را بیابند و آرمان آسیب‌­­دیده‌­ی خود را ترمیم و بازسازی کنند. به بیان دیگر، انسان ایرانی معاصر می‌­کوشد با تاسیس مدل‌های بدیل آموزش مدرسه‌­ای در قالب یک فرایند پویا قرارگرفته و با صورت‌­بندی چنین کنش­‌های اتوپیایی‌­ای تخیل خویش از جامعه‌ای بهتر را طرح ریزی کرده و به عمل برساند. تخیلی که «امکان» وقوع آینده‌­ای نیکوتر را به تصویر می­‌کشد و نیز بسترسازی می‌کند. در این شکل از مدرسه‌­ها که عموماً متشکل از بدنه‌­ی جوان جامعه هستند با صرف کمترین انرژی برای مانع‌­زدایی و بیش­ترین خلاقیت، به‌­روزترین متدهای آموزشی را آزمون و خطا می­‌کنند و مفاد منابع مطالعاتی دست اول را در اولویت آموزش قرار می‌­دهند، بدون اصرار بر یکسان­‌سازیِ فرایندِ تحصیل برای کثرات­ برنامه­ می­‌ریزند و متناسب با نیازهای ملموس و در لحظه ارتباط صحیح علم و اشتغال یا علم و سیاست‌گذاری را می‌­یابند. متولیان مدارس چه در سطوح اجرایی و چه در لایه‌­ی یاددهی اختیارکافی برای تغییرات آموزشی را دارند و همگی این موارد به­ علاوه‌­ی وجوه دیگر، در نگاه نخست از چنین مدرسه­‌هایی یک «اتوپیا» می‌سازد. بنابراین، در مخالفت با امر حاضر، آیا هیچ چیزی کوبنده‌­تر از فانتزی و تصور جامعه‌ای بدیل و به اجرا درآمدن آن وجود دارد (سارجنت، 1400، ص. 128)؟

آخرین نکته­‌ی حائز اهیمت این نوشتار این که اگرچه کنش­گران تعلیم و تربیت با نیل به رویای مشترک، مدرسه‌­­ای را تاسیس می‌­کنند؛ اما کنش اتوپیایی همان طور که کارل مانهایم در کتاب ایدئولوژی و اتوپیای خود تصریح می­کند، خصیصه‌­ای مخرب نیز دارد که نگارنده آن را «از اکنون بریدگی» می­نامد؛

یعنی برخی از گروه‌­ها از نظر فکری چنان علاقه‌­مند به تخریب و تحول وضعیت کنونی جامعه هستند که ناخواسته فقط عناصر متمایل به نفی وضع موجود را در وقوع آن شرایط می‌­بینند. تفکر آن‌­ها در تشخیص صحیح شرایط موجود جامعه ناتوان است. آن­‌ها اصلاً به آنچه واقعاً وجود دارد توجه ندارند؛ بلکه از قبل در پی تغییر وضع موجود هستند (Mannheim, 1929, p.98).

کتاب ایدئولوژی و اتوپیا اثر کارل مانهایم
کتاب ایدئولوژی و اتوپیا اثر کارل مانهایم

بنا بر چنین انفکاکی از واقع، کنش اتوپیایی نه‌تنها لزوماً به اتوپیا منتج نمی‌­شود؛ بلکه ممکن است حاصلش ضداتوپیا[11] یا دیستوپیا[12] باشد!

✍🏼 نگارنده: هانیه دارائی


پاورقی:

[1]utopia

[2] Thomas More (1535-1478):

وکیل، سیاست­‌مدار و فیلسوفِ اجتماعی انگلیسی است که او را به عنوان انسان­‌گرای برجسته­‌ی عصر رنسانس و مخالف و رقیب اصلاحات پروتستانی، به ویژه مارتین لوتر و ویلیام تیندل می‌­شناسند. پادشاه انگلستان، هنری هشتم، ابتدا او را به خاطر خدماتش به مقام شوالیه رساند؛ اما بعدتر به دلیل مخالفت وی با شاه پیرامون مسئله­‌ی طلاق در شریعت مسیحی، درحالی که تا آن لحظه به عنوانِ کاتولیکی وفادار، مقام صدراعظمی کلیسای انگستان را داشت، سر از تنش جدا شد! پاپ پیوس یازدهم در سال 1935 میلادی در کلیسای کاتولیک رم، توماس مور را با مقام قدیس تکریم کرد. همچنین امروزه کلیسای انگلستان از وی با عنوان شهید اصلاحات یاد می­‌کند.

[3] neologism

[4] multidisciplinary

[5] Sargent Lyman Tower (1940):

استاد بازنشسته‌­ی علوم سیاسی از دانشگاه میسوری-سنت آمریکا و از برجسته‌­ترین اندیشمندان جهان در زمینه­‌ی مطالعات اتوپیا که صاحب جایزه‌­ی محقق برتر از سوی انجمن مطالعات اتوپیا نیز هست.

[6] utopian action

[7] Karl Mannheim (1893-1947):

وی فیلسوف، نظریه­‌پرداز رشته­‌ی جامعه­ شناسی معرفت و از اعضای فعال حلقه‌­ی یکشنبه‌­های لوکاچ بود.

[8] articulate

[9] کارل مانهایم که در طول زندگی خود تحت تاثیر اندیشه­‌های مارکسیسم، هگل و دیلتای بود. این رویکرد را در اواخر عمر خویش با فاصله گرفتن از مارکسیسم و نزدیک شدن به مسیحیت صورت بندی کرد؛ لذا رویه‌­ی غیر انقلابی را می‌­توان در مقابل رویه‌­ای که کمونیست در تحقق آرمانشهرش در پی گرفته بود، دانست.

[10] social dreaming

[11]anti-utopia

[12]dystopia


منابع:

- سارجنت، لایمن تاور (1400). اتوپیانیسم. ترجمه محمد نصرآوی، تهران: انتشارات افکار جدید

- مانهایم، کارل (1380). ایدئولوژی و اتوپیا: مقدمه­ای بر جامعه شناسی شناخت. ترجمه فریبرز مجیدی، تهران: انتشارات سمت

- Claeys, Gregory (2010). The Cambridge companion to utopian Literature. Cambridge: University Press

- Mannheim, Karl (1929). Ideology and Utopia. Bonn: Cohen

- Sargent, Lyman Tower (2010). Utopianism: a very short introduction. Oxford: University Press

https://fekrat.net/article/lnk/66563

آرمانشهراتوپیامدرسهآموزش و پرورش
مثل گُل آفتابگردان در شب .... 🌻!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید