پیاده گرد
پیاده گرد
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

اختلاط با حرف‌ زدن زمین تا آسمان فرق دارد!


قبل از عید بود که دنبال یه لیست از سریال های پیشنهادی میگشتم و بالاخره بین نقد های مختلف سریال House of cards چشمم رو گرفت. میدونستم حداقل دارم هفت سال دیرتر میبینم ولی با دیدن قسمت اولش فهمیدم حتی بعد از این همه سال هم باید دیدنی و جذاب باشه!

اما چیزی که به مرور منو به سمت این سریال کشوند و شدم طرفدار پر و پا قرصش سکانسی بود که تو هر اپیزود فرانسیس و کلر میرفتند تو بالکن یا مینشستند لب پنجره و یه بطری ش*ر*ا*ب رو با هم میخوردند و سیگار میکشیدند و اختلاط میکردند!

اختلاط کردن! چیزی که من همیشه به دنبالشم. هر بار که با پسری آشنا میشدم یکی از چیزایی که تو رابطه ام باهاش دقت میکنم اینه که آدمی هست که بتونم باهاش اختلاط کنم و تو سال ها زندگی کردن باهاش از هم صحبتی باهاش لذت ببرم؟ یکی از بهترین لحظات زندگیه من همیشه دیدن زن و شوهرها و یا جفت هاییه که ساعتها کنار هم مینشینند و گپ میزنن.

این اختلاط کردن ها از بچگی هم برام جذاب بود. وقتی سریال خانه ی سبز رو میدیدم که مهرانه مهین ترابی (عاطفه) و خسرو شکیبایی (رضا ) گاهی آخر شب ها تو اتاق کار رضا گاهی هم تو قفس تنهایی فرید جنگل برد! ( رامبد جوان ) مینشستند کنار هم و با هم گپ میزدند! یا سریال پاینخت که هر شب نقی و همسرش لب پله مینشستند و با هم اختلاط میکردند! واقعا چی میتونه بیشتر از حرف زدن و هم دل بودن سال ها یه زن و شوهر رو کنار هم نگه داره؟ هر چیزی که اول کار تو ذهن ماست میتونه بعد از چند از سال اول زندگی دیگه برای اون زن و شوهر جذاب نباشه به خصوص بعد از به دنیا اومدن چند تا بچه و ... چیزی که یه رابطه رو میتونه تا سالها ادامه بده و لذتبخش کنه از نظر من میتونه همین توانایی تو گپ زدن باشه.

خلاصه که بینهایت دارم از دیدن این سریال لذت میبرم و اگه شما هم تا حالا ندیدید، بهتون پیشنهاد میکنم.

house of cardsسریال
سلام. اینجا از روزمرگی هام مینویسم. به وبلاگ من خوش آمدید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید