پیاده گرد
پیاده گرد
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

بازگشت به زندگی!

از حال و هوای این روزا که بگم، به طور پیوسته و بدون جلسه ای غیبت دارم میرم باشگاه. لباس زمستونی خریدم. کاپشن، بوت، نیم بوت و ...

من عاشق خرید کردنم و این کار خیلی خوشحالم میکنه. یه سری کامل لوازم بهداشتی و آرایشی از پیجای آنلاین شاپ آمریکا و ترکیه و آلمان و فرانسه خریدم.

ماهی یکبار آرایشگاه میرم برای ناخن و رسیدگی به خودم و خب دوباره خودمو انداختم تو جریان روزمرگی و شدم مثل همون قبل از سال 99 و 98. قبل از اون اتفاق و کرونا و آبان.

سرم، گرم کار و درسه. هر از گاهی تو خونه عکاسی میکنم. فیلم و کتاب و سریال رو خیلی جدی شروع کردم و به زودی دوباره پستای آهنگ و فیلم و کتاب هایی که خوندم رو شروع میکنم.

مثل قبل بلاگر هارو تو اینستاگرام و یوتیوب دنبال میکنم و وارد بحثای خاله زنکی سلبریتی میشم. ( اینستاگرام را با وب دنبال میکنم ولی باقی شبکه های اجتماعی رو دارم و هنوز حذفشون نکردم. )

دغدغه ام رو به عمد کشوندم در سطح پیدا کردن رنگ مورد علاقه ام برای ژلیش بعدیم و کافه ی جدیدی که زدند تا با دوستام برم. هنوز جرات سینما رفتن نکردیم ولی به هم قول دادیم بعد از دوز سوم حتما بریم.

میبینی؟ با تموم گریه زاری هایی که خیلی وقتا از فشار کرونا و اخبار بد بهم منتقل میشه و کم میارم و احساس میکنم دست و پا زدنم بیهوده است ولی به زووووور به زندگی عادی برگشتم و دارم براش تلاش میکنم. همه ی ما مدتها بود تو روزای سخت و پر دلهره گیر کرده بودیم ولی بالاخره خودمون رو کشیدیم بیرون و داریم به زندگی سلام میکنیم. کاری غیر از این نمیشه کرد. میشه؟

دارم سعی میکنم نذارم اخبار و حس های منفی روی روح و روانم اثر بذاره. امیدوارم که بتونم همین طور ادامه بدم.

سلام. اینجا از روزمرگی هام مینویسم. به وبلاگ من خوش آمدید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید