ویرگول
ورودثبت نام
برنامه نویس تنها
برنامه نویس تنها
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

درب هایی که بسته اند

به هر دری میزنم که پول جور کنم و بتونم بدهی هامو بدم به در بسته میخورم ، نمیدونم مشکل کار کجاست.

امروز با خدا قهر کردم ، البته قهر که نه شاید دارم براش ناز میکنم

امیدوارم یه راهی برای برون رفت از مشکلات پیش پام بزاره

نوشتن آرومم میکنه اما از درد نوشتن داغون.

این روزها فقط به مرگ فکر میکنم . اینکه کسیو نداشته باشی که باهاش درد دل کنی خیلی سخته . کاش حداقل یکی بود می شد راحت باهاش حرف بزنم.

دنیا خیلی پیچیده شده ، حتی کوچکترین لذتی از این دنیا نمیبرم . 6 صبح از خونه میام بیرون 12 شب بر میگردم . نایی برام نمونده

برام دعا کنید ، خیلی حالم خرابه

افسردگیبدهیزندگیمشکلاتخدا
دل نوشته های روزانه یک برنامه نویس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید