ماموریت مریخ نورد اکتشاف (exploration rover mission) یکی از پیچیدهترین و پر چالشترین ماموریتهای بشر محسوب میشه. استیو اسکوایرز رهبر این ماموریت در توصیف کار مشترکی که در این پروژه انجام شده توی یه سخنرانی تد گفت:
بیش از چهار هزار نفر روی این ماموریت کار کردهاند. هیچ کس نیست که بتونه مریخ نورد رو بغل کنه و بگه: من از همه چیز این وسیله سر درمیارم. این ماموریت مرزهای مغز ما رو در نوردیده.
برام یه سوال کلیدی شکل گرفت و ذهنم رو به مرور پروژههایی که تا حالا انجام دادم، از نظر بزرگی، مدت زمان اجرا، پیچیدگی و میزان تأثیرگذاری مشغول کرد. هیچکدوم از این پروژهها از مرزهای ذهنی من فراتر نبودن، اما مرزهای واقعی من برای اجرای پروژهها کجا هستن؟ چه عواملی توان اجرایی من رو محدود میکنن؟
وقتی به این فکر میکنم که پروژهای رو فراتر از تواناییهای فردی خودم اجرا کنم، میبینم که عمق و گستردگی تیم همکاران من تعیینکنندهی حدود اجرایی هست. اگر دنبال گسترش این مرزها هستم، علاوه بر دانش فنی، باید روی توسعه شبکه ارتباطیام و مهارتهای نرمی که همکاری و همگرایی با این شبکه رو تقویت میکنه، تمرکز کنم.
به نظرم پروژهها تا جایی پیش میرن که مجموع تواناییهای جمع شده در اونها اجازه بده؛ و به این شکل میتونن اهداف بلندپروازانهتری رو محقق کنن و مرزهای تازهای رو باز کنن تا جایی برسه که مجموع این همافزایی حتی مرزهای ذهنی ما را هم رد کنه و کاری انجام بشه که حتی فکرش را هم نمیکردیم که بشه اجرا کرد.