ویرگول
ورودثبت نام
قجرتایمز | QajarTimes
قجرتایمز | QajarTimes
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

رهبران فکری؛حاکمان اندیشیدن در عرصه عمومی

مسئله رهبران فکری در حقیقت از دل نظریه انتقال تزریقی اخبار پاول لازارسفلد بیرون آمده است. وی در مطالعاتی که پیرامون نحوه تخصیص آرای شهروندان به سیاست‌مداران در فرایند انتخابات انجام داده است، به نتایجی دست یافت که به نحوی خلاف نظریه انتقال مستقیم گوبلز بوده و بر پیچیدگی انتقال اخبار و اثرگذاری آن بر شهروندان حکایت می‌کرد. بر خلاف یک جامعه مونیسته، که تحت سیطره یک دولت توتالیتر قرار دارد و به نحوی خود والد آن است، در یک جامعه پلورالیسته، وجود تعدد منابع اطلاع‌رسانی و حاکمیت فضای رقابتی در عرصه اطلاع‌رسانی، دیگر نهاد دولت در ارائه اطلاعات یکه‌تاز نبوده و در نتیجه آن چه که گوبلز از آن به عنوان انتقال به مثابه گلوله یاد می‌کرد ممکن نخواهد بود؛ چرا که اکنون گلوله‌های شلیک‌شده چندین مانع و یا اندام هدف عرضی و عاریه در مقابل خود دارد که از رسیدن گلوله به اندام هدف جلوگیری می‌کند. این موانع و یا اندام‌های فرعی در حقیقت برخاسته از ویژگی تکثرگرایی جامعه مدنظر است و یکپارچگی جامعه مونیسته دیگر در دسترس نیست و لاجرم، ایده و نتایج متفاوتی از آن فراچنگ می‌آید.

آنچه که لازارسفلد در مقابل ایده گوبلز به عنوان بدیلی جدید در سازوکار انتقال اطلاعات مطرح می‌دارد، مسئله انتقال تزریقی اطلاعات است. او بیان می‌دارد که سازوکار شیوع اخبار در یک جامعه بر دو قسم مشتمل است: نخست، انتقال اطلاعات و اخبار از رسانه به رهبران فکری و دوم، انتقال اخبار و اطلاعات از رهبران فکری به شهروندان. بخش اول در حقیقت عملکردی به صورت بالا و پایین داشته و در حقیقت انتقال به صورت عمودی صورت می‌گیرد اما در بخش دوم، انتقال افقی است و سرعت انتشار آن نیز بسته به تعداد اتصالات رهبر فکری و سپس سرعت انتشار در ادامه ریشه میان شهروندان است.

وانگهی، منظور از رهبر فکری در ایده انتقال تزریقی، افرادی با هویت سیاسی منسجم‌تر که جایگاه مشخص و معین در طیف‌بندی سیاسی جامعه داشته و از سمت دیگر، به سبب خصیصه‌های متنوعی از اقبال عمومی برخوردار است. این خصیصه‌ها می‌تواند اعم از دسترسی به منابع دست اول، برخورداری از قوه تحلیل یا کاریزمای سیاسی و اجتماعی باشد. با توجه به دو ویژگی مطروح، در نتیجه آنکه یک رهبر فکری با توجه به جذابیت و گرایش سیاسی، می‌تواند به نحوی در مسیر اطلاع‌رسانی عادی اختلال وارد سازد و خوراک اطلاعاتی شهروندان را دچار دگرگونی سازد. سازوکار این دگرگونی به نحوی است که یک رهبر فکری می‌تواند با تمرکز بر روی یک خبر یا حادثه و یا ارائه خبر آلترناتیو در مقابل خبر جبهه مقابل، مانع از اثرگذاری منفی اخبار بر طرفداران یک جبهه سیاسی گردد. به واقع، یک رهبر فکری می‌تواند تعیین کند که چه اخباری به دست شهروندان برسد و چه اخباری به دست وی نرسد. در گذشته، رهبرز فکری به طور عمده در اختیار روزنامه‌نگاران، نویسندگان و تحلیلگران مطبوعاتی و تلویزیونی بوده اما امروز با تغییر پلتفرم اطلاع‌رسانی، یکی از تاثیرگذارترین رهبران فکری، کاربران اینفلوئنسر توییتری است.

از سوی دیگر، پس از انتقال اخبار از منبع به رهبران فکری، اکنون نوبت به انتقال به شهروندان می‌رسد. نحوه انتقال بدین صورت است که رهبر فکری، پس از انتخاب اطلاعات مناسب بر اساس سنجه‌های خویش، دست به انتشار آن در پرمخاطب‌ترین بستر خود می‌زند. نکته اساسی در نحوه انتشار ان است که بایستی توجه مخاطبان به واقع حقیقی داشت نه صرف تعداد بالای مخاطب؛ چرا که کلید پیروزی در انتشار اخبار، سرعت بالا و حجم گسترده انتقال اخبار است. در نتیجه، انتخاب یک بستر نسبت به سایر بسترها در این نکته نهفته است که مخاطبان هادی و سرعت هدایت در چه وضعیتی قرار دارد. به طور مثال، اعلام یک خبر یا تحلیل در ابتدا در یک روزنامه پرمخاطب نسبت به یک شبکه تلویزیونی پرمخاطب، ارجحیت دارد؛ چرا که تعداد مخاطبان هادی با سرعت هدایت بالا در مخاطبان تلویزیونی کمتر از یک روزنامه است. در دنیای کنونی نیز، ارجحیت اعلام یک خبر سیاسی در توییتر، بسیار بیشتر از اعلام آن در اینستاگرام است؛ چرا که توییتر از مخاطبان هادی و با سرعت هدایت بالا برخوردار است و سازوکار انتقال اطلاعات در توییتر نیز مزید بر علت است تا سرعت هدایت افزون گردد. هدف اصلی این نوشتار کوتاه، بیان مقدمه‌ای مختصر در خصوص اهمیت شبکه اجتماعی توییتر در اطلاع‌رسانی سیاسی بوده و تطبیق آن باشرایط موجود، مجالی دیگر می‌طلبد.

سیاستاطلاع‌رسانیتوییترانتخاباتلازارسفلد
مجله اینترنتی تاریخ قاجاریه؛ ناخنکی به تاریخ اجتماعی و سیاسی دوره قاجاریه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید