برای اولین بار در زندگیم به مناسبت روز جهانی دوچرخه، روز سیزدهم خرداد امسال، کل روز با آذرخش عزیزم در شهر تردد کردم. حس جالبی بود که با دوچرخه رفتم محل کارم و بعدازظهر هم از دم حجره صدرا و با رفقای گروه بازچرخ تا پارک شهر رکاب زدیم و شب خسته از رکاب زدن، با مترو برگشتم خونه.
همه شرایط برای ساخته شدن خاطره یک روز به یاد ماندنی مهیا بود تا اینکه روز بعد با خبر یک حادثه، دنیا در نگاهم تیره و تار شد ..
خبر کوتاه بود و مصور: مرگ ونوس زرین خاک دوچرخهسوار زن در روز جهانی دوچرخه سواری به همراه تصویر دختری شاداب با لباس ورزشی ایستاده در کنار دوچرخهاش
پیش خودم ازینکه چندسال اخیر برای ترویج دوچرخهسواری و به اشتراکگذاری حس دلپذیر رهایی و پرواز موقع رکاب زدن با دوستان و رفقا در شبکههای اجتماعی تلاش کردم، راضی بودم. ولی از «روز حادثه فوت ونوس» احساس کردم روشم باید تغییر کنه. حادثه میتونه برای هر کسی با هر وسیله نقلیهای رخ بده اما مهم مواجهه با ترس از حادثه یا کاهش آسیبهای احتمالی در حادثه است. پس الان وقت اینه تا روی افزایش آگاهی برای رفتار اصولی تمرکز کنم. در این مدت توییتهای تلخ دوچرخهسواران و رانندگان رو میخوندم که از سمت بیملاحظهی حوادث گلهمند بودن. در بین گلهها، توصیههایی هم بود مثل اینکه به هیچوجه از هدفون در حین رکاب زدن استفاده نکنیم، که لازمه همه برای حفظ ایمنی خودشون و دیگران، رعایت کنن.
به ذهنم رسید در توییتر از دوستانم بخوام که تجاربشون رو بنویسن اما محدودیت کاراکتر و جمع و جور کردن محتواها کار رو پیچیده میکرد. از دوستان خوبم در ویرگول برای پیادهسازی این دغدغه که هنوز خیل شفاف هم نبود، کمک خواستم که با آغوش باز استقبال کردن. به لطف و کمک بچهها، ایده رو پالایش کردیم و کمپینی رو طراحی کردیم که با هدف افزایش آگاهی جمعی نسبت به رکاب زدن ایمن دوچرخهسواران، اجرا بشه.
در کنار این دغدغه و به خاطر تاثیر مثبت دوچرخهسواری در افزایش اعتماد به نفس و اجتماعی شدن کودکان، تصمیم گرفتیم بر اساس مشارکت همراهانمون برای تولید محتوای نوشته شده و خوانده شده در ویرگول، به بچههای خانه امید دوچرخه هدیه بدیم. از مربی ونوس هم درخواست کردیم در زمان تحویل دوچرخهها به کودکان، برای آموزش دوچرخهسواری اصولی، همراه ما باشه. امیدواریم روح زرین از هدیه دوچرخه و آموزش به بچهها، شاد بشه.
برای دسترسی بهتر به علاقمندان به دوچرخه سواری به سراغ پلتفرمهای آنلاین فروش دوچرخه رفتیم و از دیجیکالا و دیوار برای همراهی در این مسیر درخواست حمایت کردیم که مورد استقبال واقع شد و امید ما رو انجام کار پختهتر بیشتر کرد. برای اینکه نگاه تک بعدی و تنها از سمت دوچرخهسوارها نداشته باشیم، از بلد خواستیم تا با معرفی کمپین به رانندگان، فرصت دریافت نظرات اونها رو برای ما فراهم کنه که این همکاری هم میسر شد.
برای شروع کمپین، روز جهانی بدون خودرو و سهشنبه یکم مهرماه انتخاب شد. به دلیل بازه زمانی بیست و یک روزه تور دو فرانس، معتبرترین رقابت جهانی دوچرخهسواری، طول مدت کمین رو هم سههفته انتخاب کردیم تا همه فرصت مشارکت داشته باشن. نکته مهم بعدی این بود که ممکنه ایده برای نوشتن سخت به ذهن مخاطبانمون برسه، پس از تعدادی دوچرخهسوار که دوچرخه سبک زندگیشون رو تغییر داده بود و چندیننفر از حامیان فعال دوچرخهسواری شهری دعوت کردیم که برای شروع کمپین تجاربشون رو با همه به اشتراک بگذارن.
وقتی تابستون امسال رو مرور میکنم، باورم نمیشه اون دغدغه و ایده خام حالا با حمایت، همراهی و همدلی جمع بزرگی از افراد و کسبوکارها، برنامهریزی و شروع شده. از تکتکشون سپاسگزارم. همدلی و همراهی ها چنان دلگرم کننده بود که برای گامهای بعدی و سری دوم کمپین در سال آینده هم برنامهریزی کردیم.
همه اینها باعث شد که باور کنم میشه غم بزرگ رو به کار بزرگ تبدیل کرد!
امیدوارم در این سههفته با ما همراه باشین و علاوه بر خوندن مطالب ارزشمند دوستان رکاب سفید، تجارب ارزشمندتون رو با محوریت دوچرخه چه به عنوان دوچرخهسوار و چه به عنوان رانندهای که با دوچرخهسوارن در شهر مواجه میشین، به زودی در کمپین بخونیم :)