یک فرد در هر نقطه از جهان که باشد، به طرق مختلفی میتواند بر سرنوشت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی جامعه خویش تاثیرگذار باشد. در کشور ایران، یکی از مهمترین مبانی این مشارکت را میتوان انتخابات (شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری) دانست. در حالتِ صحیح آن، انتظار میرود که رأی دهندگان، کارنامه کاندیدهای تایید صلاحیت شده و برنامههای آنان را به دقت بررسی نموده، و افراد اصلحی را روانه صندلیهای مسئولیت کنند.
گاها مشاهده میشود که چرخه فوقالذکر وارد گذرگاههای خطرناکی میگردد که میتواند برای یک جامعه متحد و یکدست، زنگ هشدار باشد؛ به زعم نگارنده، متاسفانه انتخابات در برخی از شهرهای استان آذربایجان غربی و در هر نوبت وارد همین مسیر میگردد. این استان به مرکزیت کلانشهر ارومیه، از مردم غیور کُرد زبان و تُرک زبان شکل گرفته است، با سه کشور عراق، ترکیه و آذربایجان مرز مشترک دارد، دروازه ورود به اروپا (نقطه اتصال ایران به اروپا) محسوب شده، و در پازل رشد و توسعه همه جانبه ایران جایگاهِ راهبردی دارد.
حضور دو زبان در سطح استان (برخی شهرها کاملا کردنشین، برخی شهرها ترکیب کرد و ترک با درصد بیشتر کردها، برخی شهرها ترکیب کرد و ترک با درصد بیشتر ترکها)، دقیقا همان نقطهای است که جریانهای افراطی، انتخابات سالم را از دور خارج کرده، و انتخابهای احساسی را جایگزین آن میکنند. این موضوع به خصوص در دو حوزه انتخابیه ارومیه و نقده-اشنویه پررنگتر است. بسیار عجیب است، اما حتی کار به جایی میرسد که در کانالهای ماهوارهای خارج مرزی و شبکههای اجتماعی، از مردم استانهای همسایه دعوت به عمل میآید که در پای صندوقهای رأی ارومیه حضور یابند و از یک جناحِ به خصوص حمایت کنند. عجیبتر آن که بعضا شاهد اجابت این دعوت توسط برخی افراد هستیم.
در مواردی، این دور باطل را نمیتوان فقط از چشم عموم مردم دید. برای مثال، برای یک نماینده مجلس اختیارات مشخصی تعریف شده است؛ طبیعتا انتظارات جامعه از وی هم باید در همین ساختار اتفاق بیفتد، اما با روابط پشت پردهای که این نمایندگان با یکدیگر و با سایر گروههای ذینفوذ ایجاد میکنند، در عمل انجام اموراتی را در پیش میگیرند که قانون هیچگونه اختیاراتی برای آنها در این زمینه تعریف ننموده است. برای مثال، در مواردی ممکن است افرادی که با سهمیه مناطق محروم برای تحصیل وارد دانشگاههای علوم پزشکی میشوند، به راحتی توسط نمایندگان مجلس از چرخه خدمت در این مناطق خارج شده و وارد مراکز بهداشتی و درمانی شهری واقع در مراکز استانی گردند. در این شرایط، توقعات جامعه از نمایندگان بیگزند نخواهد بود و افرادی به اشتباه به کرسیهای مجلس راه خواهند یافت.
در مجموع، رویدادهای سیاسی همچون انتخابات باید در یک شرایط صحیح اتفاق افتاده و افرادی باعلم، اخلاق مدار، قانون محور، دغدغهمند و دلسوز، به دور از هرگونه تعصب ورزیهای کورکورانه حزبی، نژادی، زبانی و ...، مورد حمایت قاطع جامعه واقع شده و برگزیده شوند. با شرایط فعلی کشور، همانند آنچه که در این یادداشت تشریح شد، فرآیند حساس انتخابات نیازمند بازاندیشی و فرهنگ سازی مناسب است. از طرفی، باید با رانت جویی، رانت خواری و باند بازی اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا، و نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی برخورد جدی صورت گیرد. امید و امید که این مهم، در ایرانِ عزیزمان محقق شود.
با تقدیم احترام
محمدرضا شیخی چمان
۱۴۰۲/۱۲/۲۸ – دوشنبه