فعالیتهای اقتصادی در انواعِ مختلف آن انجام میشوند. دولت موظف است که از طریق ایجاد زیرساختهای گوناگون، پشتوانه لازم برای تداوم جنب و جوش همه حرفهها را فراهم نماید. برای مثال، اقتصاد روستایی از طریق کشاورزی و دامپروری نیازمند ایجاد یک زنجیره تامین پایدار بوده تا محصولات سالم و باکیفیتی به دست مصرف کننده داخلی رسیده و سپس بخشی از آن وارد چرخه صادرات به سایر کشورها شود. دولت نیز میتواند به عنوان یکی از منابع درآمدی پایدار، با وضع و دریافت مالیات از فرصتهای ایجاد شده بهرهبرداری نماید.
در ادبیاتِ علم اقتصاد، مالیات یعنی مبلغی که توسط دولت از افراد (حقیقی، حقوقی) برای تامین هزینههای عمومی کشور اخذ میشود. مالیات به دو دسته کلی مالیات مستقیم و مالیات غیرمستقیم تقسیم میگردد. در هر دسته زیرشاخههای مختلفی گنجانده شده است. مالیات نقش بسیار اساسی و حتی میتوان گفت اساسیترین نقش را در بازتوزیع منابع مختلف در سطح جامعه (از اغنیا به فقرا، از جوانان به سالمندان) و تحقق هر چه بیشتر آرمانهای عدالت اجتماعی دارد. در شرایط فعلی اقتصاد ایران (تک قطبی و وابسته به نفت)، این نوع درآمد پس از پیشزمینههای مورد نیاز میتواند بسیار موثر عمل کند.
باید از همه افراد یک جامعه بسته به ظرفیت پرداختی که دارند مالیات گرفته شود، نرخ مالیات برای همه یکسان نباشد، از فرارهای مالیاتی به خصوص در مشاغل پردرآمد جلوگیری گردد و از همه مهمتر، مردم اثرات پرداخت مالیات را به شکل ملموسی در زندگی روزمره و کسب و کار خود احساس کنند. قدر مسلم اگر شرایط فوقالذکر برقرار نباشند، علاوه بر اینکه هیچکس از مشارکت در نظام مالیاتی رضایت نخواهد داشت، همه به دنبال دورزدن کاملِ آن، و یا کاهش حداکثری سهم پرداختی خود خواهند بود.
در خصوص مهمترین پیشزمینه، کشورداران باید پس از جمعآوری عادلانه مالیات از گروههای مختلف شغلی، آن را صرف زیرساختهای اصلی جامعه کنند؛ یعنی کیفیت آموزش پایه را ارتقا دهند، بنیان بهداشت عمومی را تقویت کنند، جادهها و راههای فعلی را بازسازی کرده و موارد جدیدی به شبکه فعلی اضافه کنند، دستگاه حمل و نقل عمومی را سامان بخشند، کیفیت اینترنت را بهبود دهند، از افراد کارآفرین حمایت کنند، تجارت بینالمللی را رونق دهند، زمینه صادرات کالاهای تولید داخل را ایجاد کنند، میزان یارانه نقدی خانوارهای محروم را بیشتر کنند، مسکن سازی نمایند و بسیار فعالیت قابل تعریف دیگر. در این حالت، همه با اشتیاق مالیات خود را پرداخت خواهند کرد، چرا که میدانند منفعت (خصوصی، اجتماعی) بزرگتری در انتظارشان است.
در مجموع، مالیات یک ابزار سیاستی، مدیریتی و اقتصادی فوقالعاده قوی و سودمند است؛ میتوان هم از آن به درستی بهره برد و هم زمینه بیاطمینانی به برنامههای دولتی را توسط آن به زیبایی مهیا کرد. توصیه میشود که دولت به جایِ مداخله مستقیم در اقتصاد در قالبِ بنگاهداری که نهایتا به بزرگترشدن بدنه آن، افزایش فساد و عدم کارایی شرکتهای وابسته به دولت خواهد انجامید، بخش غیردولتی را تقویت کند. خود نیز ضمن نظارت دقیق بر عملکرد بخش غیردولتی و وضع قوانین و مقررات شفاف، از فعالیتهای اقتصادی این بخش مالیاتگیری کند؛ سپس مالیات را به اشکال مختلفی که پیشتر بدانها اشاره شد به بطن جامعه بازگرداند.
با تقدیم احترام
محمدرضا شیخی چمان
۱۴۰۲/۱۰/۱۲ – سه شنبه