محمدرضا شیخی چمان
محمدرضا شیخی چمان
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

معضل جدید نظام سلامت ایران: سودجویان شهری و رسانه‌ای

بر کسی پوشیده نیست که سلامت یک حق است و نباید هیچ مانعی برای دستیابی مطلوب به آن وجود داشته باشد. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مطابق اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تولیت فراهم‌ آوری تندرستی برای گروه‌های مختلف جمعیتی را بر عهده دارد. این سیستم باید به‌گونه‌ای فعالیت کند که شاخص‌های سلامت افراد تحت پوشش در سطح بهینه‌ای قرار گیرند. شوربختانه، چهره عمومی این نظام در مواردی از سوی برخی افراد غالبا سودجو مخدوش می‌گردد.

اگر گذرتان به متروی شهر تهران افتاده باشد، احتمالا شاهد حضور افرادی در واگن‌های قطار بوده‌اید که به بهانه جمع‌آوری هزینه‌های درمان، اقدام به تکدی‌گری می‌نمایند. در یک سناریوی دیگر، افرادی در کنار خیابان حضور دارند و چند قلم محصول شامل دستمال کاغذی و خودکار را عرضه کرده و در کنار خودشان یادداشتی را با این مضمون در دید عموم نصب کرده‌اند که لطفا به مخارج دارویی‌ام کمک نمایید. در یک سناریوی وخیم‌تر، در صداوسیمای ملی، آن هم با آن بودجه هنگفت، علاوه بر توهین مستقیم به کادر سلامت، نداشتن توان مالی برای بهره‌مندی از خدمات سلامت را دستمایه بخشی از داستان یک سریال تلویزیونی قرار می‌دهند.

نظام سلامت ایران (بخش دولتی) از اجزای مختلفی تشکیل شده است. این تشکیلاتِ کلان، ضعف‌های عمده‌ای همچون رویکرد درمان محوری، عدم شفافیت و وجود تعارض منافع شدید در بدنه سیستم و عدم تبعیت از سیاست‌گذاری‌های متاثر از شواهد را به خود می‌بیند. این موارد بارها توسط پژوهشگران داخلی و در قالب گزارش‌های سازمانی و مقالات علمی بیان شده‌اند. در کنار نقاط تاریک فوق‌الذکر و در قالب تفکر سیستمی، باید به ساختار سیاسی-اقتصادی کشور و میزان بودجه‌ای (میزان سهم از تولید ناخالص ملی) که از سوی دولت مردان به سیستم سلامت اختصاص داده می‌شود نیز توجه نمود و سپس عملکرد آن را تحلیل کرد.

منابع مالی و غیرمالی در نظر گرفته شده برای استفاده در نظام سلامت طبیعتا به میزانی نیست که بتواند درمان رایگان را در اختیار همه افراد جامعه قرار دهد، اما حمایت‌های مالی از گروه‌های آسیب پذیر در مددکاری بیمارستان‌ها و کمک خیرین سلامت به این واحد انجام می‌گیرد. در این جبهه حساس، کمیته امداد امام خمینی (ره)، سازمان بهزیستی و ‌... نیز فعالیت‌هایی دارند. ریشه مواجهه خانوارهای کشور با هزینه‌های کمرشکن و فقرزای سلامت را باید بیشتر در گسترش فقر، محرومیت، حاشیه‌ نشینی و پایین بودن ظرفیت پرداخت آن‌ها جستجو کرد، تا در بالا بودن پرداخت‌های مستقیم از جیب. حتی بخشی از همین بالا بودن هم حاصل ضعفِ زیرساخت‌های مالیاتی کشور است. حضور نیافتن سیاست‌گذاران، مدیران و اقتصاددانان سلامت در رسانه‌های جمعی و عدم شفاف سازی از سوی آن‌ها، اقتدار و اعتبار نظام سلامت را بیش از پیش در هاله‌ای از ابهام قرار داده و می‌دهد.

در مجموع، عمده سربازان سلامت در همه زمینه‌های اجرایی، بهداشتی، درمانی، بازتوانی، تحقیقاتی و پشتیبانی، هر آنچه در توان دارند را در کمال افتخار و برای پاسداری از عافیت مردم جامعه خویش به منصه ظهور می‌گذارند. همچنین در دوره کووید-۱۹، شهدای بی‌شماری از خانواده‌شان را تقدیم راه مقدس وطن کردند. باید در قالبی متفاوت از گذشته، به بافتار نظام سلامت و آنچه که بر راندمان این سیستم تاثیرگذار است، اندیشید. توصیه می‌شود که در کنار یادداشت حاضر، مجددا به یادداشتی که قبلا تحت عنوان مظلومیت نظام سلامت: عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت از همین نگارنده منتشر شده بود مراجعه گردد.

با تقدیم احترام

محمدرضا شیخی چمان

۱۴۰۳/۰۳/۰۱ – سه شنبه

تفکر سیستمیرسانهنظام سلامت
استادیار اقتصاد سلامت - تحلیلگر حوزه عدالت اجتماعی - مدیر رسانه آموزشی رادیو تحقیق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید