از کنار تان با سرعت رد می شوند ، توی پیاده رو می آیند خلاف حرکت می کنند چراغ رد می کنند بوق می زنند روی ماشین خش میندازن توی لاین تند رو حرکت می کنند و از اتوبوس ها در لاین بی آرتی بیشتر هستند
اگر به بازار بروید یا از چهاراه سرچشمه و گلوبندک رد بشوید تمام این موارد رو یکجا و شاید بیشتر ببینید
اما چطور میشه با اونها کنار اومد و حتی دوستشان داشت
اول باید به طیف دیگری از جامعه نگاه کنیم و شاید از زاویه ای دیگه
طیف یقه سفید:
سال نود هفت بود و من دو نفر رو می شناختم یکی که در اون زمان خونه ای خرید و دیگری کاری داشت که فقط جوازش به اندازه اون خونه ارزش داشت
الان بعد از دو سال ، خانه تقریبا پنج یا شیش برابر شده و کار و کاسبی کسی که گفتم کلا از دست رفت
جایی شنیده بودم زمانی که اون برج معروف لندن رو ساختن (اونی که شبیه فشنگه)
ارزش ملک های اطرافش که زیاد شده بود رو از مالکان به صورت مالیات گرفتن
در مقابل اون , چیزی وجود داره به اسم مالیات تورمی:
مالیاتی هست که شما به صورت تورم میدی و خودت متوجه نمی شی
چون فکر میکنی پولت زیاد شده ولی در واقع قدرت خریده به شدت کم شده
حالا این مالیات رو کی ها میدن ؟ قشر یقه سیاه و خاکستری
چون دارایی ای ندارن که نسبت به تورم بالا بره و یا اصلا فکرشون به این سمت نمی ره چون باید به فکر روزمره باشند.
مقاله ای هست تحت عنوان فقر احمق میکنه که به شدت توصیه میکنم بخونید
پس این چرخه که پولدار پولدار تر بشه و فقیر فقیر تر به شدت ادامه داره
توجه کنید تو کشور های دیگه هم فقیر داریم ولی این طوری نیست که طی سه سال نیمی از کشور رو فقیر کنن
اگر رشد حقیقی کشور رو طی سال های قبل درنظر بگیریم میتونیم بگیم که رشدی نبوده و حتی در بعضی سال ها فقیر تر شدیم
حالا این وضعیت رو بگذارید کنار اینکه تو همین شرایط بد از یه سری داریم میگیریم که نیازمندن و داریم به یه سری دیگه میدیم که نیاز ندارن
کمترین حالتش گرفتن مالیات از این جور افراد هست
من وقتی میبینم که توی این شرایط هرج و مرج یه موتوری داره خلاف میاد ، میگم خلاف اصلی جای دیگه است و این در مقابل اون چیزی نیست
بیا عزیز بیا رد شو.
?
ReplyForward