Rain Man
Rain Man
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

غریزه اصلی (حسد)


حدودا شش هفت ساله بودم و در روستا زندگی میکردیم ، دوران بسیار خوبی بود.

می رم سراغ اصل مطلب
من بودم و کلی خوراکی های خوشمزه
من تمایلم به چیز های ترش زیاد بود و هست ، یکی از این عزیزان دل آلبالو خشکه بود. آلبالویی های خوش رنگ و ترش رو بانمک میذاشتیم جلوی نور خورشید تا طی سه روز خشک بشه و ولی همون سه روز که برای من به شدت زجر آور بود و من سعی میکردم توجه ام رو به چیز های دیگه جلب کنم
خلاصه روز آخر بود و تقریبا موقع خوردن آلبالو خشکه ها ، که همان روز آن اتفاق تلخ افتاد ، دختر خاله ام که دوسالی از من کوچکتر بود به خانه مان آمد، من که می ترسیدم رقیب پیدا کنم باز هم ناامید نشدم بیشترین سعی ام را کردم که سوژه رو از محل آلبالو خشکه ها دور نگه دارم ، حالا بماند که چه مرارت هایی که نکشیدم ولی بالاخره ، افتاد آن اتفاقی که نباید، ایشان بالاخره محل آلبالو خشکه ها رو پیدا کردن و شروع به دستبرد زدن به گنجینه من کردند
اینجاست که شاعر میگه
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
من هم که دیدم ذخایر در حال کم شدن هستن ، خودم هم شروع به خوردن کردم تا از قافله عقب نمانم.
همزمان که با هم آلبالو خشکه می خوردیم سعی کردم دختر خاله عزیزم(که الان به چشم دشمن خونی بهش نگاه میکردم ) رو قانع کنم که اینها هنوز کامل خشک نشده و باید صبر کنیم و بسه دیگه بریم
در همین زمان مادرم رسید و کل نقشه هایم رو نقش بر آب کرد

دقیقا یادم نمیاد، فکر میکنم مقداری هم آلبالو خشکه بهش داد که ببرد
برای من آن روز یک شکست به تمام معنا بود
چند روزی از مادر دلگیر بودم ولی چیزی نمی تونستم بگم
فکر میکنم روز بعد بود که دلگیری ام رو به صورت یک جمله به مادرم گفتم که هنوز بعضی وقت ها صحبتش میشه
من به ایشون گفتم ای کاش من هم یه خاله مریم داشتم
گفت الان چه اشکالی داره مامان مریم داری
کمی سوال کرد ولی چیزی نگفتم
فقط گفتم ای کاش یه خاله مریم داشتم دیگه
این خاطره رو گفتم که به حسادت برسم ، چیزی که از زمان هابیل و قابیل بوده
البته این برادر و خواهر کشی در حیوانات هم است
تعدادی از پرندگان هستند که معمولا دو تخم میگذارند در صورتیکه معمولا یک جوجه رو میتونن بزرگ کنند.
البته این یک نوع بیمه است و پدر و مادر شما هم که دو یا چند بچه آورده اند تقریبا از همین استراتژی استفاده کرده اند
اگر صید خوب بود شما دوجوجه دارید و این یک موفقیت است ، اگر هم صید متوسط بود و یک جوجه میتوانست زنده باشد ، اون قوی تره زنده میماند یا اگر یکی بر اثر حادثه ای از بین میرفت دومی بود که بزرگ شود(البته هستند جوجه هایی که قصد کشتن برادر و خواهر خود را هم دارند )
توصیه میکنم فیلم سینمایی برادران باد رو در این زمینه ببینید
https://www.imdb.com/title/tt3532278/

اولین بار تفاوت سیستم و اکو سیستم رو از زبون محمدرضا شعبانعلی شنیدم
اون اکوی اولش معنی داره ، یعنی اگه تو نباشی به یکی دیگه می رسه
و اصولا رقابت وجود داره
این رو توی بازار و مخصوصا این بازار های قدیمی و حجره ای راحت میبینی
چشم و هم چشمی زیاده ، به همین خاطر اسفند زیاد دود میکنن

خلاصه که حسد جز حس های پایه است و همیشه وجود داشته و داره ولی چون جامعه خجالت می کشه از بیانش ، اصلا ازش صحبت نمیشه
مخصوصا تو جامعه ما ، فکر میکنم بیشتر است و بیشتر پنهان میشه
فکر میکنم این حس رو میشه بهش مسیر داد، یعنی پایه ای بشه برای تلاش مثل رقابت طلبی

حسدحسادتغریزهغریزه اصلی
بدون رفرنس و هر چیزی که به ذهنم میاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید