اولین قدم در تغییر پوشاک ایرانیان در دوره قاجار با تغییر پوشاک قوای نظامی ایران در دوره فتحعلیشاه اتفاق افتاد. این اتفاق در پی ورود مستشاران نظامی اروپایی برای کمک نظامی به ارتش ایران شکل گرفت. نکته جالب این ماجرا اعتراض علما به این تغییرات بود. چون در این سبک جدید پوشش ارتش ایران باید به شیوه اروپاییان از چکمه های چرمی بلند استفاده میکرد که به گفته علما این سبک پوشش برای کشیدن مسح پا شرایط سختی را ایجاد میکرد. از طرف دیگر این سبک پوشش با آب و هوا و شرایط اقلیمی ایران تناسب چندانی نداشت.
قدم دوم این تغییرات با سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و ورود سبک جدید پوشش به حرمسرای قاجار اتفاق افتاد. در پی این ماجرا سفرهای مکرر محصلان ایرانی به فرنگ که اغلب از سطوح بالای جامعه و قشر اشراف بودند. یعنی تغییرات پوشش ایرانیان در این دوره بیشتر در بین دربار و اشرافیان واقع شد و مردم عادی همچنان پوشش سنتی مبتنی بر فرهنگ های قومیتی خود را داشتند.
قدم سوم این تغییرات با وقوع انقلاب مشروطه در دوره محمدعلی شاه قاجار و اواخر حکومت این سلسله برای اولین بار تغییرات پوشش مبتنی بر تغییرات ایدئولوژیگ و اختلاف تفکری در سطح جامعه نمودار شد تا جایی که بسیاری از مشروطهخواهان متاثر از غرب به شیوه فرانسویان لباس میپوشیدند و این ظاهر غربی به نوعی پرچم تفکرات آنها بود.
تاسیس مدارس میسیونری بعد از انقلاب مشروطه قدم بعدی این تغییرات را ایجاد کرد. مدیران این مدارس عموماً از مبلغین مذهبی مسیحی بودند که با حمایت مالی سفارت خانهها این مدارس را اداره میکردند. منابع مطالعاتی این مدارس هم برمبنای تفکرات و فرهنگ غربی بود. علاوه بر این ورود دانشآموزان محجبه به این مدارس عموماً ممنوع بود. طبیعی است که خروجی این سیستم آموزشی جدید طبقه تحصیل کرده با ارزشهای اروپایی باشد که با فرهنگ و هویت بومی خود فاصله گرفته و در فضای اجتماعی نیز شأن الگو پیدا کرده و جریان ساز میشود.
بعد از این دوره تولیدات کارخانههای اروپایی در قالب محصولات نساجی و تولیدیهای پوشاک به کشور سرازیر شد و سبکهای جدید پوشش به واسطه مجلات و روزنامههای وارداتی بین مردم عادی هم رواج پیداکرد.