پهلوی اول در شرایطی بر مسند پادشاهی نشست که که تحولات اقتصادی و سیاسی مانند حاشیههای جنگ جهانی اول و قحطی بزرگ و نابهسامانی سیاسی وضعیت کشور را به آشفتگی کشیده بود. او باید برای تسلط بر حکومت مرکزی موانع جدی پیش روی خود را بر میداشت تا بر اوضاع مسلط شود و قدرت اجرای دستورات اربابان برون مرزی خود را پیدا کند. برای نیل به این هدف برنامه سراسری مدرنیزاسیون را پی گرفت. هدف اجرای این برنامه حذف حاکمان نیمه مستقل محلی و روحانیت بود. این برنامه در ساختار دولت جدید جزئیات زیادی دارد اما ما در اینجا فقط تغییرات حوزه پوشاک در حکومت پهلوی اول را بررسی می کنیم:
غربی سازی لباس بین سالهای 1304 تا 1314 تحت عنوان مقررات لباس در ادارات و ساختار حاکمیت اجبار استفاده از کلاه پهلوی به عنوان کلاه رسمی مردان 1306 – اعتراض علما به این دلیل که مانع تماس پیشانی با مهر بود طرح یک شکل سازی لبای مردان و ممنوعیت استفاده از لباس های پیشین و مجازات کسانی که از این دستور سرپیچی میکردند ممنوعیت استفاده از لباس روحانیت جز برای فقها و علمای تراز اول جایگزین کردن کلاه پهلوی با کلاه شاپو در سال 1314 – کلاه پهلوی تا حدودی پذیرفته شده بود اما کلاه شاپو به دلیل الگوی غربی در بین مردم چندان مورد پذیرش قرار نگرفت. کشف حجاب زنان: کشف حجاب زنان مانند دیگر اقدامات فرهنگی رضا شاه امری نبود که از ذهن یک نظامی بی سواد برآمده باشد بلکه برنامه ای بود که به پهلوه ای اول ابلاغ شده بود. طبیعتا چنین فردی نیز قدرت و نبوغ اجرای آن را نداشت و برای اجرایی کردن این دستور به حمایت و زمینه سازی گروههای دیگر نیاز داشت.
یکی از این گروهها گروههای فعالان جنبش زنان بودند که عموما از خانوادههای متصل به لژهای فراماسونری، متصل به فرقه ضاله بهائیت و نهایتا تحصیل کردگان بازگشته از فرنگ بودند که در نوع خود پیاده نظام دولت های غربی برای اجرای برنامه های استعمار فرهنگی بودند. ایجاد جمعیت دارالمعلمات و نهضت آزادی زنان ایران – ایجاد یک طبقه نخبگانی از فعالان جنبش زنان که یکی از اقدامات شاخص آنان کنار گذاشتن چادر سیاه با عنوان تحقیرآمیز کفن سیاه بود.
برگزاری نخستین کنگره بین المللی زنان در ایران که در این دوره به شدت مهم هست. فعالان جنبشهای زنان از کشورهایی مثل ترکیه، سوره، لبنان، مصر، تونس، یونان، هندوستان، افغانستان، جاوه، حجاز، زنگبار، چین و ژاپن و حتی استرالیا به ایران دعوت شدند و برای اولین بار یک کنگره بینالمللی فمینیستی در کشور ما برگزار شد. مطالبه جدی این کنگره و بازتاب فرهنگی آن حول مطالبات فمنیستهای غربی یعنی لیبرالیسم و سکولاریسم و برابری زن و مرد شکل گرفت که یکی از برجستهترین مصادیق آن کنار زدن حجاب اسلامی به عنوان مانع پیشرفت زنان بود. برجسته سازی ترقیهای ظاهری زنان در غرب، برجسته سازی محرومیتهای سنتی زنان مسلمان و لزوم ایجاد جنبشهای زنان از مصوبات این کنگره بود.
تشکیلات پیشاهنگی: دوره های آموزشی دانش آموزان دختر و پسر با تمرکز بر روی «اختلاط تدریجی دختران و پسران»، «آشنایی با فرهنگ غربی» و «استفاده از لباسهای فرم پیشاهنگی بدون مولفههای بومی و حفظ حجاب»
مرحله آخر و ابلاغ عملی قانون کشف حجاب در مراسم فارغ التحصیلی دختران دانشجو از دانشسرای ملی با حضور خانواده رضا شاه، مسئولین دولتی و خانوادههایشان و خانواده دختران دانشجو که همگی بدون حجاب در این مراسم حاضر شدند. این روز در دوره پهلوی به عنوان روز آزادی زنان و کشف حجاب نامگذاری شد. روز 17 دی سال 1314
بعد از این مراسم ادارات دولتی سراسر کشور نیز موظف شدند که به مناسبتهای مختلف اقدام ب برگزاری مراسمهای مکرر کنند در حالی که خانواده کارکنان بدون حجاب در این برنامهها حضر شوند یا اینکه حقوق کارمندان دولت به دست همسران مکشفه آنها داده میشد تا به هر طریقی لایههای مختلف مردم مجبور به کنار گذاشتن حجاب شوند.
اما با جود اجرای همه این سیاستهای فرهنگی در کنار اعمال زور و خشونت به زنان مسلمان ایرانی حتی به قیمت شهادت و حبس و انزوای زنان باز هم این دستورات تا پایان دوران حکومت پهلوی اول دوام نیاورد و بعد از کیش شدن رضا شاه از صحنه شطرنج سیاست زنان ایرانی با پوشش سنتی خود به سطح جامعه برگشتند.
این در حالی بود که کشور ما در اشغال قوای متفقین بود و حالا قوای استعمارگر فهمیده بودند که به زور سرنیزه نمی توانند زن ایرانی را بی حجاب کند. این بار از طریق ابزار جدید دنیای رسانه به جنگ فرهنگ ایرانی اسلامی آمد. چون یک بار این حربه را در ینگه دنیا به کار بسته بود و موفق شده بود تغییرات جدی در جامعه مذهبی آمریکا ایجاد کند.