نظام سرمایهداری فرزند خلف انقلاب صنعتی بود. وقتی انقلاب صنعتی در اروپا شکل گرفت، کشورهای استعمارگر اروپایی برای دستیابی به موارد خام اولیه و بازار فروش گسترده راهی کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای جنوبی شدند. صاحبان سرمایه هم با تمرکز بر روی یکی از اصلیترین نیازهای انسان، یعنی پوشاک، صنعت مد را پایه گذاری کردند. ساکنان کشورهای اروپایی به دلیل جمعیت کم نسبت به تولیدات صنعتی این قاره، بازار مصرف مطلوبی به نظر نمی آمدند و این کشورها مجبور بودند برای ایجاد یک بازار مصرف سیری ناپذیر روی بازار کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی متمرکز شوند.
طبیعتاً یکی از بازوهای فعال صنعت مد نیز در هر دورهای رسانههای آن دوره هستند. در ابتدای امر افراد اروپایی و ایرانیانی که به اروپا رفت و آمد داشتند به عنوان الگوی عملی شأن رسانهای داشتند. مستشرقین، مستشاران نظامی، سیاستمداران و محصلین ایرانی بازگشته از فرنگ، در مرحله دوم ابزارهای مکتوب مانند روزنامهها و مجلات و در سومین مرحله سینما و رسانههای تصویری پویا که در سراسر جهان تولدی دیگر برای صنعت مد محقق کردند و در نهایت در دوره کنونی با تولد رسانههای مبتنی بر اینترنت انتقال اطلاعات با ابعاد غیر قابل مقایسهای نسبت به قبل روبرو شده است.
هرچند ورود مستشرقین اروپایی به کشور ما از دوره صفوی آغاز شد اما قدرت و برتری نسبی حکومت ایران بر دول غربی مانع از این می شود که ایرانیان به اروپاییان با نگاه شیفتگی و الگو پذیری نگاه کنند و همین برتری هویتی مانع بزرگی برای تحقق استعمار ایران میشد. اما با گذشت زمان و روی کار آمد حکومت قاجار و ضعف پادشاهان این سلسله در دفاع از کشور در مقابل هجوم ارتش روسیه و از دست دادن بخش های قابل توجهی از کشور، این حس برتری تبدیل به نوعی واماندگی سیاسی و نظامی و فرهنگی شد که پادشاهان و سیاستمداران و نخبگان کشور را شیفته تام و تمام اروپا کرد. این در حالی بود که انقلاب صنعتی اروپا و استعمارگری دول اروپایی روز به روز به قدرت سیاسی و اقتصادی این کشورها اضافه میکرد. البته ورود صنعت مد در کشورهای اسلامی و به صورت خاص در کشور ما فقط با هدف نفع اقتصادی نبود. دولت های اروپایی در دوره صفویه بعد از غائله تنباکو قدرت دین و روحانیت را مقابل خودشان احساس کرده بودند و مطمئن بودند برای نفوذ و تسلط باید این مانع را از سر راه خود بردارند.