از موج اول و دوم و سوم فمینیسم، زمینهها و عواقبش زیاد شنیدهایم؛ اما موج چهارم فمینیسم چیست؟
تعریف و تبیین یک پدیده در حالی که با همه وجود در میانهی آن گرفتار شدهای کار بسیار مشکلی است. حتما سالها بعد، شاید یکی، دو دهه آینده وقتی از این روزها فاصله گرفته باشیم، بهتر میتوانیم این پدیده را با نگاهی دقیق و علمی مطالعه و شناسایی کنیم؛ اما الان دقیقاً در همین وضعیت لازم است شرح اوضاع واقعی را به گوش اطرافیانمان برسانیم. چه بسا افرادی که پشت به هجمه این موج مشغول زندگی عادی خود هستند و وقتی به خود میآیند که به جز کیلومترها روزشدن از خانه و کاشانهشان، هستی خود را نیز از دست رفته میبینند.
فمینیسم موج چهارم یک جنبش فمینیستی است که از حدود سال 2012 آغاز شد. این جنبش بر روی توانمندسازی زنان و استفاده از ابزارهای اینترنتی متمرکز شده و با وحدت موضوعی شعار «رابرخواهی»، بسیاری از گونهها و زیرشاخههای جنبش فمینیسم را نیز زیر چتر حمایت خود کشیده است.
فمینیسم موج چهارم به جنبشی برای زنان تبدیل شده تا درباره سوء استفاده جنسیتی، آزار و اذیت جنسی، عینیت بخشیدن به زنان و تبعیض جنسیتی در محیط کار صحبت کنند و تجربیات خود را به صورت آنلاین به اشتراک بگذارند. اینترنت به زنان این فرصت را داد تا در عرض چند ثانیه صدای آنها در سراسر جهان شنیده شود. رسانههای اجتماعی به زنان این فرصت را داد تا آزادانه درباره موضوعات حساس خود صحبت کنند. هنگامی که زنان در سراسر جهان شروع به اشتراکگذاری داستانهای شخصی خود کردند، متوجه بزرگی مشکل و چگونگی وقوع آن در همه جا شدند. فعالیت اینترنتی یکی از ویژگیهای کلیدی موج چهارم است.
تمرکز بر روی خشونتهای جنسیتی و فرصتی که در همدستی سینما و فضای مجازی برای مطرح شدن سلبریتیها و فرصت ارتباط دوسویه با مردم پدید آورد؛ منتهی به ایجاد موج جنبش «میتو» شد. فراگیری خشونت جنسی و جنسیتی در فضای سینمایی آمریکا و کشورهای دیگر به این موج دامن زد اما قدرت رسانه باعث شد اذهان عمومی که در پی یافتن مقصر، به عامل اصلی، یعنی «سبک زندگی لیبرال» نزدیک شده بود، نوک پیکان اتهام خود را به سمت دیگری گرفته و مسیر این اعتراض که مبنایی درست داشت به انحراف کشیده شود.
حرف و سخن درباره موج چهارم فمینیسم، خشونت جنسی و توانمندسازی زنان بسیار است. اگر خداوند یاری دهد در سلسله یادداشتیهایی به آن خواهم پرداخت!