تا حالا به این فکر کرده بودین که بزرگترین وجه مشترک اقتصاد و مارکتینگ چیه؟🤔
توی هر دو چالش تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود وجود داره!
روش 10-20-70 یک قانون برای تخصیص و مدیریت بودجه در مارکتینگ هستش. بر اساس این مدل، شما باید بودجهبندی رو به روش زیر انجام بدید:
این که گفتی یعنی چی!؟ بزار با یک مثال توضیح بدم.
مثلا اگه گوگل ادز داره خوب جواب میده و CPA مطلوبی داره، 70 درصد بودجه دیجیتال مارکتینگ رو میزاریم برای کانال ادز. 20 درصد بودجه رو میزاریم برای فعالیت توی یک پلتفرم جدید که رقیب هم داره توش تبلیغات میره؛ به عنوان مثال تبلیغات تلگرام که چند وقتی هستش که راه افتاده و توی اکوسیستم مارکتینگ ایران هم خیلی جنجال به پا کرده. مابقی بودجه هم برای فعالیت تو سوشال مدیایی که اخیرا خیلی ترند شده و کاملا جدید و ناشناختهاس.
البته این نکته رو هم باید بگم که اعداد و تقسیمبندیها صرفا یه دید کلی میده و طبیعتا ممکنه بسته به نیاز، تغییر کنه. مثلا شما ممکنه بسته به تجربه قبلی یا استراتژیهای بیزینس، تقسیمبندی بودجه رو به شکل 5-5-90 انجام بدین!
یه کاربرد دیگه هم داره قانون 10-20-70. اون هم ابتدای کمپین تو فاز A/B تست محتواست. چجوری؟ با 3 تا محتوا، هرکدوم 10 درصد بودجه، کمپین رو لانچ میکنیم. هر کدوم بهتر جواب داد، 70 درصد مابقی بودجه رو اختصاص میدیم به همون محتوا. اینجوری میتونیم نتیجه خیلی بهتری از کمپین بگیریم، چون داریم با محتوای برنده کمپین رو لانچ میکنیم.
راستی، میدونستی توی گزارش کمپین، چجوری باید هزینه جذب رو محاسبه کنی و بنویسی؟ یه مقاله نوشتم در مورد «هزینه جذب مشتری + تفاوت CAC و CPA» که پیشنهاد میکنم بخونیش. بهت کمک میکنه از یکی از اشتباهات رایج مارکترها توی گزارشدهی دوری کنی! آدرسش kayvanpour.ir/article/cac-vs-cpa هستش.
اگه سوالی بود، تو کامنت بپرس👇
منابع: