مارکتینگ خوب، باید نامرئی باشه. در واقع پیامی باشه که کسی نمیبینه، ولی میفهمه و درکش میکنه...
تو دنیای امروز که پر از تبلیغاته، مخاطب به سرعت متوجه تکنیکهای مارکتینگی میشه. مارکتر خوب، بدون اینکه رادار فروش مخاطب رو فعال کنه، نامحسوس باهاش ارتباط میگیره و پیامش رو به صورت کاملا طبیعی و غیر تبلیغاتی، در زندگی و تجربه مخاطب تزریق میکنه. به این نوع مارکتینگ، میگن مارکتینگ نامرئی یا Invisible marketing.
مارکتینگ نامرئی معمولا تاثیرگذاری خوبی داره، لزوما پرخرج نیست و میتونه کمهزینه باشه، بعلاوه مسری هستش! چون ممکنه برای برند UGC (مخفف User Generated Content یا محتوای تولید شده توسط کاربر) و تبلیغات دهانبهدهان به دنبال داشته باشه!
این نقل قول از تام فیشبرن، مارکتر، کاریکاتوریست و بنیانگذار استودیوی تولید محتوای Marketoonist در مورد مارکتینگ نامرئی هستش:
“The best marketing doesn’t feel like marketing.” – Tom Fishburne
از مثالهای معروف و قدیمی برای مارکتینگ نامرئی، نوتهایی هستش که فروشندهها همراه سفارش ارسال میکنن؛ یک جمله کوتاه که باعث میشه مشتری با برند ارتباط برقرار کنه و دوباره ازش خرید کنه.
یکی دیگه از معروفترین مثالهای مارکتینگ نامرئی تو ایران، آهنگ دافی هستش. آهنگ دافی، به سفارش برند بهداشتی دافی و توسط تاک داون و فدی ساخته شد. تابستان ۱۴۰۲، تا چند وقت بعد از پخش و وایرال شدن آهنگ دافی، هیچکس متوجه نشده بود که این آهنگ تبلیغاتیه و به سفارش یک برند ساخته شده. تکههایی از متن ترانه دافی رو براتون اینجا گذاشتم:
هم خانومی هم دافی
زیر سن قانونیم دافی
میکاپ کنی هم دافی
آرایشتو پاک کنی دافی
سلام سلامتی صاب تول!
دست جیغ ماچ بغل
استراتژیهای دیگه مارکتینگ نامرئی:
جایگذاری محصول در فیلم، سریال یا برنامه تلویزیونی، اگر در خط داستانی به درستی گنجانده بشه (نه مثل تبلیغ انرژیزا توی سریال زخم کاری😑)، نوعی از تبلیغات نامرئی هستش. با این کار، مخاطب بدون اینکه متوجه تبلیغ بشه، در معرض برند قرار میگیره که این اتفاق در ناخودآگاهش تاثیر خوبی میتونه بزاره.
استفاده از کاکتوس سخنگو در رئالیتی شوی جوکر، یکی دیگه از معروفترین جایگذاریها در بین برنامههای ایرانی هستش. همزمان با پخش برنامه جوکر، میزان سرچ کاکتوس سخنگو در گوگل هم به شدت افزایش پیدا کرده بود.
یک مثال معروف دیگه، جایگذاری محصول مارچوبه در سریال هیولا بود. گیاه مارچوبه توی سریال هیولا، یک خوراکی لوکس معرفی شد و باعث شد حین پخش سریال، سرچ کلمه مارچوبه در گوگل و فروش اون چندین برابر بشه.
توی این روش، اینفلوئنسر بصورت غیر مستقیم، برند شما رو در محتوای تولیدی خودش ادغام و بصورت غیر تبلیغاتی، از محصول یا سرویس شما استفاده میکنه. این روش هم در صورتی که اینفلوئنسر به درستی انتخاب بشه (اینفلوئنسری که مخاطب بالایی داره و مخاطبانش بازار هدف ما هستند)، میتونه تاثیر خوبی روی آگاهی از برند و اعتبار برند ما داشته باشه.
بازاریابی تجربی که بهش بازاریابی تعاملی (Engagement marketing) هم میگن، روشی هستش که در اون، مخاطب در یک فضای فیزیکی با برند درگیر تعامل شده و تجربه متفاوتی براش ایجاد میشه. هدف اصلی بازاریابی تجربی، برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب از طریق ایجاد یک تعامل به یاد موندنی هستش. برگزاری همایش یا ایونت، فروشگاههای پاپآپ (Pop-up stores)، کمپینهای گوریلا مارکتینگ (بازاریابی چریکی یا Guerilla marketing) و یا استفاده از واقعیت افزوده (AR) از جمله انواع بازاریابی تجربی هستن.
فروشگاههای پاپآپ به فروشگاههایی گفته میشه که بهطور موقت در یک فضای دیگه ایجاد میشن تا برند بتونه محصول یا خدمات خودش رو به نمایش بزاره. نمایشگاههای محلی نمونهای از این نوع فروشگاهها هستن.
یکی از معروفترین مثالهای بازاریابی تجربی، کمپین اجرا شده برای فیلم باربی در سال ۲۰۲۳ هستش. کمپانی برادران وارنر (Warner Bros) برای مارکتینگ این فیلم هزینه زیادی کرده بود تا جایی که حتی از بودجه ساخت خود فیلم هم بیشتر بوده (بودجه مارکتینگ ۱۵۰ میلیون دلار و هزینه ساخت ۱۴۵ میلیون دلار). طرفدارهای فیلم باربی میتونستن با رفتن به سایت BarbieSelfie.ai عکس سلفی خودشون رو آپلود کنن و به کمک هوش مصنوعی، یک پوستر فیلم باربی با چهره خودشون بسازن. خیلی از کاربرا پوسترهای خودشون رو با هشتگ #BarbieTheMovie تو شبکههای اجتماعی گذاشتن و همین باعث شد تعداد زیادی محتوای UGC با هشتگهای فیلم باربی منتشر بشه. جالبه که تاریخ اکران فیلم هم روی تمامی این پوسترها نوشته شده بود (July 21).
تبلیغات دیجیتال هم داره به سمت نامرئی شدن میره. مثلا گوگل به صورت مداوم در حال تغییر ساختار SERP و نحوه نمایش تبلیغات گوگل ادز هستش و رفتهرفته، تفاوت بین نتایج ارگانیک و ادز رو کمتر و کمتر میکنه. تبلیغات در فید توییتر (ایکس فعلی!) هم کاملا شبیه توییتهای دیگه نمایش داده میشه و صرفا با یک کلمه Ad کوچیک مشخص شده.
نمونهی دیگه از تبلیغات نامرئی در فضای دیجیتال، تبلیغات همسان (Native) هستش. توی این روش، سعی میشه محتوای تبلیغاتی شبیه و همسان با محتوای سایت یا پلتفرم نمایشدهنده باشه و مشخص نشه که تبلیغه. محتوای همسان میتونه بصورت مقاله یا رپورتاژ، ویدیو، یا پست شبکههای اجتماعی باشه.
تجربهای از تبلیغات نامرئی آفلاین یا آنلاین دارین؟ اگه دارین، این زیر کامنت کنید👇
منابع:
اگر از این محتوا خوشتون اومد، حتما و لطفا صفحه من در ویرگول رو دنبال کنید. مرسی :)