تا به الان ماه رمضون امسال بیشتر از هر سالی بهم چسبید.
شاید چون درک و فهم من ازش بیشتر شده بود.
روزه داری نباید فقط گرسنگی و تحمل تشنگی باشه.
روزه باید تمام روحت رو در بر بگیره.
کلامی روزه بگیری، بصری، شنوایی.
این یک ماه تمرینه برای باقی ماه های سال.
و هرسال تکرار مستمر برای اینکه در نهایت از ما یک آدم قوی تر در برابر نفسمون بسازه.
انسانی که نفس ضعیفی داشته باشه، هرکاری ازش برمیاد، هرکاری. افرادی که قتل النفس انجام میدن و میگن: "خودمونم نمیدونیم یهو چی شد" یعنی اون لحظه کنترل نفس نداشتن.
و این نفس، هم فرشته است و هم شیطانه.
گمون میکنید شیطان واقعا شاخ و دم داره؟
نخیر، شیطان همون نفس اماره است که ما رو به بدی، زشتی و رذیلت و آلودگی سوق میده.
و از طرفی اون فرشته ی درون، نفس لوامه که روحیه پرهیزگاری و سوفیانه اش مدام ما رو نجات میده و به سمت خوبیها و پاکیها و تزکیه نفس هل میده.
اینکه به کدوم طرف بیشتر گرایش و میل داشته باشیم واقعا دست ماست، اینجاست که همون بحث" اختیار " پیش میاد.
روز معاد همون شیطان درون به سخن میاد که، من فقط دعوتش کردم، اون بود که لبیک گفت.
پس طوری نباشه که اون روز از شرمندگی نتونیم سر خودمون رو بالا بیاریم.
محاسبه کنیم پیش از آنکه برایمان محاسبه کنند.
هرچقدر نیازه با خودمون خلوت کنیم.
یکی به دو کنیم، حساب کتاب کنیم، بیینیم کجای راه رو اشتباه رفتیم، بپذریم و بعد در صدد جبران باشیم. بیینیم کدوم عادت اشتباه رو داریم که مسیر رشد ما رو صعب العبور کرده و کدوم عادت خوبه که اگر در ما ایجاد بشه موجب ترقی و صعود و کمال ما میشه؟!
من قبلا میگفتم ۳۶۵ روز فرصت داریم برای ساختن و تغییر، چرا پس به این ۳ شب قدر اینهمه اهمیت داده شده؟
امسال وقتی از پشت صحنه ی شهادت دو شهید گرانقدر سرلشکر زاهدی و فائزه رحیمی به روایت گری اطرافیانشون فهمیدم، این بوده که هر دو بزرگوار در این شب طلب شهادت کردند.
پس چقدر اینکه سرنوشت یکسال ما در این شبها نگاشته میشه مهمه و صحیح.
شبای قدر، شبهای استحمام روحی هستش.
نفس عمیق کشیدن و بیرون دادن هرچی سیاهی و غبار دلِ.
شبهای رها شدن از هرچی ناخالصی و بار اضافه است.
رها شو از قید و بند هرچه پابندت شده. سبک بال شو، از آن مهمتر، سبک بار.
مثل بالون که وقتی قراره هوا بره، کیسه های سنگینی که بهش وصل کردن یکی یکی پایین انداخته میشه.
برای رسیدن به جواهر، شما جواهر زیر پات نمیگذاری، نردبون میگذاری، پس برای رسیدن به جواهر درونت هرچه اضافه و غیرضروریه فراموش کن و کنار بگذار.
بهترینِ عالم تو رو خلق کرده، پس انتظار داره به بهترین حدِ خودت هم برسی.
هرچی در این دنیا امکانات و داشته ها و توانمندی های بیشتری هم داشته باشی، قطعا توقع و انتظارات بیشتری هم ازت میره.
میگن جهنم واقعی اونجاست که به کسی که "شدی"، کسی که "میتونستی باشی" رو نشون میدن.
و اونجا تو میمانی و حسرت برگشت به دنیایی که دیگه برگشت پذیر نیست، و لب و انگشت گزیدن هایی که راه را به جایی نبرد.
فرصتها مثل ابر در گذرن هستن، و ما هنوز خوابیم؟
تا کی غفلت و امروز و فردا کردن؟
پای صحبتهای پیرها و مرشدان که بنشینی یک حرف مشترک را زیاد میشنوی؛ "خودمان هم نفهمیدم کِی فلان ساله شدیم"
اصلا چرا راه دور، خود شما همین الان هر سنی که هستید، تا اینجا گذر زمان برایتان چگونه بوده؟
ما فقط یک بار فرصت حیات و زندگی در این گیتی رو داریم و دنیا و آخرت برای برنده هاست.
برنده های حقیقی که در نیکی کردن و نیکو بودن از یکدیگر سبقت میگیرند.
از همانها که به مهربانی و سخاوتمندی خود شهره دارند.
همانان که دوست داری شبیه شان باشی.
تلاش کنیم از همین دست آدمهای تاثیرگذار باشیم ان شاالله.
و شما هر تلاشی هم کنید تا وقتی خداوند متعال نخواهد، هیچ اتفاقی نمی افتد.
همان خدایی که مورچه را در بیابان به مقصدش میرساند.
تا نخواهد برگی از درخت نمی افتد.
طفل بی زبان را سیراب میکند.
وعده هایش صادق و خلف وعده نمیکند.
همان خدایی که خوبی را همان لحظه و چند برابری ثبت میکند اما برای ثبت بد خویی ها، میگوید صبر کنید، شاید برگشت، شاید توبه کرد، شاید پشیمان شد، شاید جبران کرد.
خدایی که رحتمش بر غضبش پیشی گرفته و آغوش گرمش همیشه به روی جمیع بندگانش باز است.
خدایی که به تعداد آدمها راه برای رسیدن به او هست. در هر حال و هر نژاد و فرهنگ، پذیرای مشتاق توست.
هرکه را بخواهد خار و هرکه را بخواهد عزت و جلال و آبرو میدهد.
هیچکس را از در رحتمش ناامید برنمیگرداند.
و از پدر و مادر به ما مهربان تر و از رگگردن به ما نزدیک تر است.
برای من همین بس که عبد تو باشم.
کاش عبد لایقی باشم.
پیامبر با آنهمه جایگاه فرموده خدایا مرا از من بگیر و به خودت بازگردان.
خدایا پناه بر تو از خودم.
خدایا لحظه ای مرا به حال خود وامگذار.
او که رحمت العالمین بود این را گفت، چه رسد به ما آدمیان که اینقدر ناقصیم و محدود.
انسان اگر از شدت علاقه ی خداوند به خودش مطلع بشه به گریه و زاری میفتد.
تنها جایی که باید زانو بزنیم در درگاه خداست.
اینجا تنها جاییست که گریه و تضرع و التماس و حقارت نه تنها اشتباه نیست بلکه منتج به ترفیع ست.
《در سقوط اشک خود دیدم صعود خویش را 》
اصطلاح اشتباهیست که بگوییم انسان جایز الخطاست، بلکه ممکن الخطاست. باید در این چند صباح تا میشود توشه اندوزی کنیم و باقی الصالحات از خود بر جای بگذاریم. تا میشود به فضیلت های اخلاقی و روحی روی بیاوریم و در از پلیدی ها با تدبیر و تذهیب، سپر محکمی از جنس" ایمان قلبی " و "توکل حقیقی" بسازیم.
و هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنیم، مگر با خود قبلی، دیروز خود، و یا در امور معنوی. البته تا حدی که سبب کاهش انگیزه و ترس از مغفرت نشود بلکه بلعکس چون روغنی بر چرخ دننده باید عمل کند.
نگذاریم معصیت، موجب معصومیت از دست رفته شود.
شب آخر است. خیلیها سال گذشته بودند و امسال غایبند. البته بر سر سفره ی فضل خدا نشسته اند.
اما کسی چه میداند، شاید سال بعد خود ما هم نباشیم،پس تا میشود دم را غنیمت شماریم.
برخیها حتی دو شب قبل قدر بودند و به شب سوم نرسیدند.
اگر هنوز مصیبت اهل بیت میشنوید و اشک هایتان جاری میشود، اگر توفیق دعا کردن و قرآن خواندن و نماز خواندن دارید، بدانید طلبیده شده اید، سعادتش را داشته اید و توفیق بهروری نصیب حالتان شده.
امشب از انجام کارهای بیهوده دست بکشید. بیهوده چیست؟ هرچه موجب بهتر شدن تو و تقرب به خدای درون نشود.
به صفا و پالایش روح بپردازید. هر قدر که توانمان هست، خدا که بیشتر از توانمان نمیخواهد.
البته ما متوجه نمیشویم که چقدر قادر هستیم، تا زمانی که در موقعیت قرار بگیریم.
هرگز به کرده های خود ننگردید. غرور در درگاه مقرب خدا آفت است. غرور عبادت هفتاد ساله را بر باد میدهد. برای خدا و در راه خدا هرچه کنیم کم است.
قبل انجام هرکار به او بگویید؛ خدایا، کمِ ما را زیاد حساب کن.
خدایا مرا دشمنِ دشمنانت/تبری
و دوستارِ دوستارانت قرار بده/تولی
الهی آن دِه که بِه.
الهی العفو
کوتاه ترین دعا برای بزرگترین آرزو؛
اللهم عجل ولیک الفرج
یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد
خدایا ما را ظهور ندیده، از دنیا نبر
خدایا ما را سرباز امام زمانمان قرار بده.
ما باید مقدمه ی ظهور را فراهم کنیم، و چقدر تا به حال برایش اقدام کردیم و قدم برداشتیم؟
باشد که سال نو، سالِ نو شدن انسانی ما باشد.
باشد که به نسخه ی انسان بهتری از خود تبدیل شویم.
و هر لحظه و هر جا و هر گام، خدا را ناظر و شاهد اعمال خود ببینیم.
میگفت، هرکاری میخوای انجام بدی، امام زمان رو اونجا تصور کن، آیا بازم انجامش میدی؟ آیا اقا لبخند رضایت میزنند یا غصه میخورند و خدایی نکرده برای ما اشک میریزند؟
حضرت ولی عصر با شادی مومنان، شاد میشوند و با غم مومن، محزون.
خدا را هزاران بار شکر که شیعه حضرت علی هستیم.
خدا را شکر که هنوز از گلدسته های مساجدمان صدای وحدانیت و لا شریک بودن خداوند در نوای اذان بهشتی پخش میشود.
خدا را شکر که میراث مادرمان را با افتخار بر سر داریم.
نزدیک آخر الزمان، دین داری همچون نگه داشتن گدازه ی آتش در مشت دست میشود.
آدمها غربال میشوند و الک میگردند.
باشد که آنقدر ثابت قدم باشیم و ذره ای تردید به مسیر مقدسمان راه ندهیم که بدون گفتار و کلام، انسانها را مسحور بوی الهی کنیم.
کاش همانی باشیم که انسان ها با دیدن ما، یاد خداوند بیفتند. این غایت آرزوی هر بنده ای است.
امشب ببخشید، حتی اگر خود فرد متوجه نشد، ببخشید تا بخشیده شویم.
من بخشیدم، هر آدمی که حقم را خورده، هر کس قلبم را شکسته، هرکسی که نیت صالحی برایم نخواسته را میبخشم تا خدا هم من رو ببخشه.
حلالیت بگیرید از هرکس که میتونید. شما هم حلال کنید من و باقی مسلمانان رو.
علی الخصوص پدر و مادر. از کمیت حق والدین بر گردن نمیتوان گفت، به دست بوسی و پابوسی شان بروید. بسیار طلب دعا از ایشان کنید.
خدا از ما راضی نخواهد بود اگر مادر و پدر از ما راضی نباشند.
مبادا مبادا دلی را برنجانی، آهِ قلب ویرانگر زندگیست.
تمام تلاش من در این دنیا این است که دل بدست آرم و دل نشکنم، وقتی عصبانی هستید یا هیجانات بالاست و احتمال دارد قلبی را بشکنید، دست نگه دارید، تعمل کنید، تعلل کنید، بگذارید غلظت و فوران احساسات تکانشی فروکش کند، ته نشین شود، آنوقت حل المسائل کنیم.
خدایا صحت و سلامتی جسم و روح را بر ما روا دار.
یا رب، اربعین امسال ما را امضا بزن.
سایه پدر و مادر و عزیزانمان را روی سرمان نگه دار. و مرا فرزندی صالح برایشان گردان.
دشمنان اسلام را نابود کن
در فرج آقا، تعجیل بگردان
همسری شایسته و مؤمن نصیب مجردان کن
و مرا تربیت کننده ای نیک برای فرزندان خود
و پرورش و تعلیم نسل سرزمینم قرار بده
آمین یا رب العالمین
بهترین حالت زمانی است که حاجت و صلاح یکی شوند.
تو خشنود باشی و ما رستگار